بریدههایی از کتاب کنستانسیا
۳٫۷
(۳۵)
یک مدتی که میگذرد و آدم زندگی خودش ته میکشد فقط به وساطت زندگی دیگران زندگی میکند.
pejman
کنارکشیدن از امور خانه برای من به معنای صرفهجویی وقت برای مطالعه بود و مطالعه هرچیزی را عوض میکند، هرچیزی را به سطح بالاتری از وجود و فراتر از روزمرگی ابلهانه میکشاند.
پویا پانا
عشقی که سراسر اعتماد باشد، عشق حقیقی نیست، بیشتر شبیه بیمهنامه است یا بدتر از آن، گواهی حُسن رفتار. و این در نهایت به بیخیالی میانجامد.
پویا پانا
تعقلی که هرگز به خواب نمیرود هیولا میآفریند.
مسعود
یک عده از مردم اسباب عذاب مردم دیگر شدهاند. خوشبختی و کامیابی درست مثل منطق کمیابند؛ اساسیترین تجربهٔ بشری شکست و نومیدی است.
پویا پانا
اینکه ما آدمهای عقبافتادهای مثل ریگان را به ریاستجمهوری انتخاب میکنیم، آیا فقط به این منظور نیست که ثابت کنیم همهٔ آدمها برابرند؟ ما ترجیح میدهیم خودمان را در این قبیل آدمهای ابله پیدا کنیم که مثل ما حرف میزنند، ظاهرشان مثل ماست، لطیفههاشان مثل ماست و همان عقبافتادگی ذهنی، فراموشی، تعصب و وسواس ما و سرگشتگیهای ما را دارند و به این ترتیب ما ابتذال ذهنی خودمان را توجیه میکنیم. راستی که چه تسلایی!
Hanieh
فکر میکردم که من چیزی نیستم جز واسطهای میان اینهمه ماجرا. نقطهای میان این مصیبت و مصیبت دیگر، میان این امید و امید دیگر، میان دو زبان، دو خاطره، دو دوران، میان دو مرگ و اگر در یک لحظه این نقش ناچیز مایهٔ ناراحتیام شده بود، حالا دیگر اینطور نبود، حالا قبولش میکردم، ازش استقبال میکردم، افتخار میکردم به اینکه میانجی واقعیتهایی هستم که درکشان نمیکنم، چه رسد به اینکه مهارشان بکنم
Hanieh
ویرانه حقیقت را آشکار میکند چون چیزی است که برجا میماند؛ ویرانه استمرار تاریخ است.
Hanieh
زندگی زناشویی وقتی یک طرف وادار به توضیح میشود، لطمه میخورد. آنکه میبخشد متهم میکند. بهترین کار این بود که دوستانه سکوت کنم.
پویا پانا
یک مدتی که میگذرد و آدم زندگی خودش ته میکشد فقط به وساطت زندگی دیگران زندگی میکند.
پویا پانا
کنستانسیا چی فکر میکنی دربارهٔ مردی که یک روز صبح بیدار میشود و میبیند تبدیل به حشرهای شده و آنوقت در راهآهن اسپانیا هم کار میکند؟ به نظر تو این به زیان ادبیات بود یا به سود راهآهن؟
کنستانسیا فکر میکند و میگوید: قطارها سروقت میرسیدند اما بدون مسافر.
adelnia60
مطالعه هرچیزی را عوض میکند، هرچیزی را به سطح بالاتری از وجود و فراتر از روزمرگی ابلهانه میکشاند.
آلب
با چه سماجتی از پذیرش سالخوردگی طفره میرویم و چیزی را که نهتنها اجتنابناپذیر، بلکه آشکار هم هست، یکسر به کناری میرانیم. چقدر دروغ میبافیم تا چیزی را که دیگران بهروشنی میبینند، انکار کنیم.
کاربر ۲۷۵۹۴۴۰
خداوند با رحمت بیکرانش با توست. او پای برهنهٔ مرا زیر آفتاب میبیند.
خواب میبیند
bookwormnoushin
«بله، این شد یک چیزی. میدانید، یک مدتی که میگذرد و آدم زندگی خودش ته میکشد فقط به وساطت زندگی دیگران زندگی میکند.»
atoosa
دوروبر ما را معما گرفته و آن اندک چیزی که به یاری عقل میدانیم صرفآ استثنایی است در دنیایی سراسر معما. عقل ما را به حیرت میاندازد و حیرتکردن ــ درشگفتشدن ــ مثل شناوربودن در دریای پهناوری است که دورتادور جزیرهٔ منطق را گرفته
Hanieh
باری معنای واقعی برابری، پیروزی نازلترین وجوه مشترک است.
Hanieh
سیاست هنر حدومرزهاست. هنر حدومرز سیاست است.
Hanieh
ضربالمثلی قدیمی میگوید: ناپل را ببین و بمیر. من ناپل را با سویل عوض میکنم و به جای آن میگویم: سویل را ببین و دیگر فکر خلاص از آن نباش.
پویا پانا
کنستانسیا، هیچوقت به این فکر افتادهای که سری به کتابخانه بزنی و کتابی برداری و بخوانی؟
پویا پانا
حجم
۸۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۳۴ صفحه
حجم
۸۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۳۴ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان