بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ظلمت آشکار | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب ظلمت آشکار اثر ویلیام استایرن

بریده‌هایی از کتاب ظلمت آشکار

انتشارات:نشر ماهی
امتیاز:
۳.۸از ۴۳ رأی
۳٫۸
(۴۳)
وقتی اولین بار فهمیدم که بیماری زمینگیرم کرده، دیدم باید علاوه بر کارهای دیگر اعتراض شدیدی علیه واژهٔ Depression ابراز کنم. بسیاری از مردم می‌دانند که Depression را معمولا «مالیخولیا» می‌نامند، واژه‌ای که اول بار در سال ۱۳۰۳ در زبان انگلیسی دیده شده و بیش از یک‌بار در آثار چاسر آمده است؛ چاسر گویا هنگام استفاده از آن آگاه است که این لفظ معنای یک نوع بیماری هم دارد. «مالیخولیا» ظاهرآ هنوز هم برای اَشکال سیاه‌تر این بیماری واژه‌ای درخورتر و مناسب‌تر است، ولی بعدها اسمی ساده و بی‌طمطراق جای آن را گرفت؛ لفظی خنثی که برای توصیف زوال اقتصادی یا شیارهای زمین به کار می‌رفت و واژه‌ای بود سخت بی‌بو و خاصیت برای بیان چنین بیماری مهمی.
Mary
راندل جارل به احتمال زیاد خود را کشت؛ نه به خاطر این‌که ترسو بود و نه به دلیل ضعف اخلاقی، بلکه چون گرفتار افسردگی‌ای بود که چنان پیش می‌رفت که او دیگر توان تحمل رنج را نداشت.
Mary
ازهم‌گسیختگی چرخهٔ شبانه‌روزی ــ ضرباهنگ سوخت وساز و غدد که در مرکز زندگی روزمرهٔ ما قرار دارد ــ ظاهرآ در بسیاری موارد، اگر نگوییم در بیش‌تر موارد، ناشی از افسردگی است. به همین دلیل است که بی‌خوابی شدید اغلب به‌سراغمان می‌آید و باز احتمالا به همین دلیل است که الگوی آشفتگی روزانه تا اندازه‌ای دوره‌های متناوب تنش و آسودگی را قابل پیش‌بینی می‌کند. آسودگی شبانه ــ فروکش‌کردنی موقت ولی قابل توجه، مثل تغییری از رگبار سیلابی به بارانی پیوسته ــ در ساعات بعد از شام و قبل از نیمه‌شب به‌سراغ من می‌آمد. در این زمان رنج مدت کوتاهی بازمی‌ایستاد و ذهنم آن‌قدر هشیار می‌شد که بتواند بر موضوعاتی ورای آشوبی که وجودم را متشنج می‌کرد، تمرکز کند.
Mary
به‌رغم همدردی‌ام، افسردگی کامو و رومن گاری ــ و مسلمآ ژان ــ برای من بیماری‌ای غیرقابل لمس بود و کوچک‌ترین تصوری از شکل و طبیعت رنجی که قربانیان بسیاری هنگام فروپاشی ذهن می‌برند، نداشتم.
Mary
رومن که یک یهودی روس متولد لیتوانی بود، همیشه انگار حزن و دلمردگی آدم‌های اروپای شرقی را داشت، به‌طوری‌که نمی‌شد گفت کی واقعآ افسرده است. به‌هرحال رنج می‌کشید. می‌گفت قادر است سوسوی یأس و نومیدی ذهن را که کامو تشریح کرده، کاملا درک کند.
Mary
چند سال گذشت تا به نظرم معقول رسید که حرف کامو دربارهٔ خودکشی و درگیری فکری‌اش با این موضوع ممکن است به همان اندازه که از آشفتگی مداوم فکری ناشی شده از اشتغالاتش به موضوع اخلاق و معرفت‌شناسی هم ناشی باشد.
Mary
رفتار من حقیقتآ نتیجهٔ بیماری بود، که چنان پیشرفتی کرده بود که منحوس‌ترین و معروف‌ترین علائم خود را نشان می‌داد: سردرگمی، عدم تمرکز و افت قدرت حافظه. در مرحلهٔ بعدی ذهنم گرفتار هرج ومرج و ازهم‌گسیختگی می‌شد. همان‌طور که گفتم، حالا دیگر چیزی وجود داشت که شبیه بود به دوگانگی روحیه: هشیاری اولین ساعات روز و تیرگی ذهن در بعدازظهر و شب
Mary
حیرت کردم وقتی دیدم تا آن حد از مسئلهٔ افسردگی که مثل دیابت و سرطان جدی است، بی‌اطلاعم. به احتمال زیاد، من که همیشه افسردگی خفیفی داشتم، به شکلی ناخودآگاه از خواندن و گردآوردن اطلاعات در آن مورد سر باز زده بودم. قبایی بود دوخته بر قامت روانم و مثل دانشی نامیمون ورود آن را به انبار اطلاعاتم مانع می‌شدم.
Mary
رنج افسردگی شدید برای کسانی که به آن مبتلا نیستند کاملا تصورناپذیر است، و در بسیاری از موارد انسان را می‌کشد، چون اندوه و عذاب آن را نمی‌توان تحمل کرد. پیشگیری از بسیاری خودکشی‌ها فقط در صورتی میسر است که آگاهی عمومی نسبت به طبیعت این رنج ایجاد شود. عده‌ای از مردم از طریق گذر درمانگر زمان ــ و در خیلی موارد به‌واسطهٔ دارو و درمان و بستری‌شدن ــ از افسردگی جان سالم به در می‌برند که شاید تنها موهبت آن باشد. ولی آن خیل عظیم غم‌انگیزی که مجبورند خود را به دست نابودی بسپارند، همان‌قدر شایستهٔ سرزنش‌اند که قربانیان سرطان لاعلاج.
خاک
(مایاکوفسکی، شاعر روس، چند سال قبل به‌شدت از خودکشی اسنین، معاصر بزرگ خود، انتقاد کرد و این هشداری است به همهٔ کسانی که کوته‌فکرانه خودویرانگری را به قضاوت می‌کشند.)
خاک

حجم

۶۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

حجم

۶۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۸,۰۰۰
۳۰%
تومان