بریدههایی از کتاب ظلمت آشکار
۳٫۹
(۴۲)
ولی هوشمندانهترینِ آن کتابها بر این واقعیت دردناک تأکید میکند که افسردگیهای جدی یکشبه از بین نمیروند.
معجزه ی سپاسگزاری
آب وهوای افسردگی دمدمی است و چراغش نیمهخاموش
Mary
مشخصآ ثابت شده که هنرمندان (بهخصوص شاعران) نسبت به این اختلال آسیبپذیرترند و براساس گزارشهای کلینیکی بیست درصدشان خودکشی میکنند.
Mary
یکی از معروفترین بیانیههای روشنفکری قرن در ابتدای اسطورهٔ سیزیف آمده: «فقط یک مسئلهٔ جدی فلسفی وجود دارد و آن خودکشی است. قضاوت دربارهٔ اینکه زندگی ارزش زیستن دارد یا نه، برابر است با پاسخدادن به این اساسیترین سؤال فلسفی.»
Mary
افسردگی شدید غیر از خاطرات هراسانگیزی که برجای مینهد، هیچ زخم ماندگاری وارد نمیکند. تعداد زیادی از افسردگان ــ نصفشان ــ دوباره مبتلا خواهند شد؛ افسردگی قابل بازگشت است ــ عذابی سیزیفی. اما بیشتر قربانیان حتی با وجود عود بیماری میتوانند دوام بیاورند و اغلب بهتر با بیماری کنار آیند، چون از نظر روانی و با کمک تجربیات گذشتهشان، روش مقابله با این غول بیشاخ ودم را آموختهاند
fateme Ahmadi
باید بهرغم رنجی که مغزش را میبلعد، قیافهٔ کسی را بگیرد که با وقایع روزمره و معاشرت با دیگران مشغول است. باید سعی کند با دیگران خوش وبش کند، به سؤالها پاسخ دهد، آگاهانه سر بجنباند و ابرو در هم بکشد و حتی ــ پناه بر خدا ــ لبخندی بزند. ولی همین تلاش برای گفتن چند کلمه حرفِ ساده عذابی الیم است.
Mary
افسردگی انهدام روح نیست. جانبهدربردگان از بیماری ــ که اتفاقآ بیشمارند ــ شاهدی هستند بر لطف نجات: شاهدی بر پیروزی.
سوفی
بعد که سوار ماشین شدم، به آلبر کامو و رومن گاری فکر کردم.
Mary
مدتی قبل این موضوع آزارم میداد که سزاوار آن جایزه نیستم. من به واقعیت حوادثی که ما ناخودآگاه برای خودمان ایجاد میکنیم اعتقاد دارم؛ بنابراین چه آسان میشد فکر کرد که چک گم نشده بلکه شکلی است از انکار و بیزاری از خود (اصلیترین علامت افسردگی) که بهواسطهٔ آن به خودم تلقین میکردم که لیاقت جایزه را ندارم و اصلا لایق استقبالی که سالهای گذشته از من شده بود، نیستم. دلیلش هرچه باشد، چک گم شده بود و گمشدنش با ناکامیام در آن شام، حسابی جفت وجور بود: بیاشتهاییام برای خوراک دریایی خوشمزهای که مقابلم روی میز بود، ناتوانی حتی برای خندهای زورکی و سرانجام ناتوانی در صحبتکردن. در این لحظه «سرشت» وحشی درد چنان آشفتگی عظیمی ایجاد کرد که باعث شد سخنان گویا و فصیحم به غرولندی خشک و خشن تبدیل شود. احساس کردم چشمانم از کاسه بیرون زده و بریدهبریده حرف میزنم و دیدم دوستان فرانسویام با ناراحتی متوجه مشکلم شدهاند
Mary
آیا «عامدانه» پول را گم کرده بودم؟ مدتی قبل این موضوع آزارم میداد که سزاوار آن جایزه نیستم. من به واقعیت حوادثی که ما ناخودآگاه برای خودمان ایجاد میکنیم اعتقاد دارم؛ بنابراین چه آسان میشد فکر کرد که چک گم نشده بلکه شکلی است از انکار و بیزاری از خود (اصلیترین علامت افسردگی) که بهواسطهٔ آن به خودم تلقین میکردم که لیاقت جایزه را ندارم و اصلا لایق استقبالی که سالهای گذشته از من شده بود، نیستم.
Mary
حجم
۶۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۶۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان