بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ظلمت آشکار | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب ظلمت آشکار اثر ویلیام استایرن

بریده‌هایی از کتاب ظلمت آشکار

انتشارات:نشر ماهی
امتیاز:
۳.۸از ۴۳ رأی
۳٫۸
(۴۳)
تعداد زیادی از افسردگان ــ نصفشان ــ دوباره مبتلا خواهند شد؛ افسردگی قابل بازگشت است ــ عذابی سیزیفی. اما بیش‌تر قربانیان حتی با وجود عود بیماری می‌توانند دوام بیاورند و اغلب بهتر با بیماری کنار آیند، چون از نظر روانی و با کمک تجربیات گذشته‌شان، روش مقابله با این غول بی‌شاخ ودم را آموخته‌اند. خیلی مهم است که به کسانی که دچار بیماری شده‌اند و شاید هم اولین بار باشد که دچار آن شده‌اند گفته شود (یا آن‌ها را متقاعد کنند) که بیماری راه خودش را می‌رود و این‌ها می‌توانند از شرش خلاص شوند. کار سختی است. در ساحل نشسته باشی و به کسی که در گرداب است بگویی «تقلا کن»، کم‌تر از توهین نیست.
Amirreza Mahmoudzadeh-Sagheb
فقط تعدادی از این هنرمندانِ کشته‌شده، که همگی جدید هستند، نامی حزن‌انگیز اما درخشان از خود برجای نهاده‌اند: هارت کرین، ونسان ون‌گوک، ویرجینیا وولف، آرشیل گورکی، چزاره پاوزه، رومن گاری، واشل لیندسی، سیلویا پلات، آنری دو مونترلان، مارت روتکو، جان بریمن، جک لندن، ارنست همینگوی، ویلیام اینگ، دایان آربس، تادئوش بوروفسکی، پل سلان، آن سکستون، سرگئی اسنین، ولادیمیر مایاکوفسکی ــ این طومار همچنان ادامه دارد.
Mary
کامو ظاهرآ هرگز تلاشی برای خودکشی نکرده، و شاید اتفاقی نیست که به‌رغم لحن محزون همیشگی‌اش، نوعی حس پیروزی زندگی بر مرگ در مرکز اسطورهٔ سیزیف و پیام زاهدانه‌اش قرار دارد: در غیاب امید همچنان باید برای بقا مبارزه کنیم و این کار را می‌کنیم ــ با چنگ و دندان
Mary
کار سختی است. در ساحل نشسته باشی و به کسی که در گرداب است بگویی «تقلا کن»، کم‌تر از توهین نیست
raheleh ahmadi
من هم مثل بسیاری از مردم همیشه عادت داشتم عصرها چرتی آرام‌بخش بزنم، ولی به‌هم‌ریختن الگوهای معمولِ خواب، خصلت مشهور و ویرانگر افسردگی است.
fateme Ahmadi
نه دارو و نه روان‌درمانی هیچ‌یک قادر نبود مانع سقوط من به اعماق شود.
Ahmad
افسردگی بی‌این‌که تفاوتی قائل شود، همهٔ سنین، نژادها، مرام‌ها و طبقات را مورد حمله قرار می‌دهد، گرچه زنان به شکل قابل توجهی بیش‌تر از مردان در خطر ابتلائند.
سوفی
خیلی مهم است که به کسانی که دچار بیماری شده‌اند و شاید هم اولین بار باشد که دچار آن شده‌اند گفته شود (یا آن‌ها را متقاعد کنند) که بیماری راه خودش را می‌رود و این‌ها می‌توانند از شرش خلاص شوند. کار سختی است. در ساحل نشسته باشی و به کسی که در گرداب است بگویی «تقلا کن»، کم‌تر از توهین نیست. ولی بارها و بارها معلوم شده که اگر تشویق مدام و سرسختانه باشد ــ و به همان نسبت حمایتی با شور و شوق انجام گیرد ــ فردِ در مخاطره تقریبآ همیشه نجات می‌یابد.
Mary
فعالیت‌های من کاملا طبق جدول زمانبندی از کار افتادند، درحالی‌که بسیاریشان از الگوی حملهٔ افسردگی تبعیت می‌کردند. مخصوصآ ازبین‌رفتن تقریبی تأسف‌بار صدایم را به یاد دارم. دچار مسخ عجیبی شدم، گاهی کاملا از هوش می‌رفتم، سینه‌ام به خس‌خس می‌افتاد و عضلاتم می‌گرفت ــ بعدها دوستی گفت که صدایم صدای پیرمردی نود ساله شده. میل جنسی‌ام هم اول از همه عزیمت کرد و رفت. البته این اتفاق در همهٔ بیماری‌های مهم می‌افتد ــ نیاز غیرضروری جسم در شرایط عاجزکنندهٔ اضطراری. بسیاری از مردم اشتهایشان را از دست می‌دهند. اشتهای من نسبتآ عادی بود، ولی دیدم صرفآ برای زنده‌ماندن غذا می‌خورم: غذا، مثل هر چیزی دیگری در محدودهٔ احساس، مطلقآ بدون مزه بود. آزاردهنده‌ترین آشفتگی غریزی خواب بود همراه با غیبت کامل رؤیا. ترکیب خستگی و بی‌خوابی عذابی نادر است.
Mary
به‌راحتی می‌توان دید که چگونه این شرایط بخشی از ابزارهای روان برای دفاع است: ذهن با بی‌میلی به پذیرش وخامت اوضاع، به خودآگاه درون اعلام می‌کند که این جسم است، با نقائص شاید قابل جبرانش، که به هم ریخته است، نه ذهن ارزشمند و بی‌همتا.
Mary

حجم

۶۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

حجم

۶۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۸,۰۰۰
۳۰%
تومان