بریدههایی از کتاب آداب روزانه؛ روز بزرگان چگونه شب میشود
۳٫۵
(۳۷)
آودن در سال ۱۹۵۸ نوشت: «برنامهٔ روزانهٔ منظم نشانهٔ جاهطلبی یک انسان هوشمند است.»
هدی✌
یونگ تقریبآ تمام آثار خود را در طول تعطیلات و در این برج مینوشت. (با اینکه بیماران زیادی به او وابسته بودند، ابایی نداشت که به مرخصی برود. خودش میگوید: «بهتجربه دریافتهام کسی که خسته باشد و نیازمند استراحت، اما باز به کارش ادامه دهد، احمقی بیش نیست.»)
فاطمه سادات واحدی
«میدانم که برای حفظ این لحظات راستین شهود باید بسیار منضبط بود و به زندگی انضباط بخشید.»
میم.یزدان
معجزهٔ تبدیل تصور به فکر و فکر به کلمه و کلمه به فلز و چاپ و جوهر هیچگاه لطف خود را برایم از دست نمیدهد.
f.z
«بیهیچ تغییری به این برنامهٔ روزانه پایبندم. آنچه اهمیت دارد تکرار این کار است، یکجور هیپنوتیزم. خود را هیپنوتیزم میکنم تا بر ژرفنای ذهنیام بیفزایم.»
f.z
زمانی به آشنایی گفته بود: «دلم میخواهد تا چهل سالگی خود را از پای درآورم.» اما حقیقت آن بود که تنها تا سی وشش سالگی دوام آورد.
f.z
اغلب به جملهای از کافکا میاندیشیدم که در سال ۱۹۱۲ و در نامهای به محبوبش، فلیسه باوئر، نوشته بود. او که از زندگی فشرده و کار روزانهٔ ملالآورش فرسوده شده بود، گلایه میکرد که «وقت تنگ است و توانم اندک. اداره خوفناک است و خانه شلوغ. اگر نتوان زندگی خوشایند و سادهای داشت، ناگزیر باید چارههای ظریف اندیشید و راه خود را باز کرد.» کافکای بیچاره! اما کیست از میان ما که چشمبهراه یک زندگی خوشایند و ساده باشد؟ برای بیشتر ما زندگی اغلب توانفرساست و چارهاندیشیهای ظریف کافکا نه آخرین پناه، که کمال مطلوب است. پس زنده باد راه خود را بازکردن.
Lemonia
«بهتر کار کنیم نه سختتر»
Somel
رایس اخیرآ گفته است: «بیشک برنامهٔ روزانهای دارم، اما وقتی به کارنامهام نگاه میکنم، میبینم مهمترین چیز توانایی تغییر این برنامه بوده است.»
B.o.o.o.k
یک بار به ویراستارش نوشت: «من از تعهد، اجبار و زیر فشار کارکردن بیزارم. اما، از طرف دیگر، از پیشپرداخت بدم نمیآید و فقط زیر فشار کار میکنم.»
B.o.o.o.k
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۹۴ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۹۴ صفحه