بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پاپ و مرتد | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پاپ و مرتد

بریده‌هایی از کتاب پاپ و مرتد

۴٫۰
(۹۵)
در سرتاسر قرون وسطا، کلیسای رم به گونه‌ای فزایندهٔ سیاسی و این‌جهانی شد و امور دینی را در امور غیردینی ادغام کرد به طوری که پاپ، هم به رهبر حکومت و هم به رهبر دینی بدل شد
6456
این مردان روحانی بودند و می‌خواستند این برداشت را القا کنند که قلمرو خاکی ارزش زیادی ندارد. و همه‌چیز آن دنیاست. آن‌ها به سلامت جسمی متهم اهمیت چندانی نمی‌دادند و معتقد بودند به نام خدا هر کاری می‌توانند بکنند.
jef_raj
واتیکان با در جهالت نگه داشتن تقریباً تمام مردم عادی توانسته بود آن همه وقت به حیات خود ادامه دهد. تمام متون دینی، از جمله انجیل و کتاب دعا فقط به زبان لاتین در دسترس بود؛ تمام مراسم مذهبی و عبادی و تمام احکام و فتاوی فقط به زبان لاتین بود. و معنایش این بود که اکثریت مردم اصلاً نمی‌دانستند در کلیسا چه چیزی را از بر می‌خوانند یا به چه ایمان می‌سپرند.
jef_raj
بخش زیادی از «طلای گناهکاران» صرف دوباره پر کردن خزانهٔ پاپ می‌شد که به دلیل هزینهٔ ضیافت‌های توأم با عیاشی ادویه‌های کمیاب، ابریشم‌های خالص و خدمات فاحشه‌های کارکشته مرتب خالی می‌شد. بدین ترتیب هزینهٔ افراط‌کاری‌های پاپ و کاردینال‌های مورد التفاتش در رم از طریق «آمرزش» های روستاییان پرداخت می‌شد، و ظاهراً تمامی این نمایش اندوهبار به وسیلهٔ خداوند مجاز دانسته شده بود.
jef_raj
روایت زندگی و مرگ رزمنده‌ای بی‌سلاح در تقابل با بی‌خردی و تعصبات کور خشکه‌مقدسان می‌پردازد و نشان می‌دهد، چگونه کسانی که به دروغ خود را «مردان خدا» می‌نامیدند، هنگامی که منافع مالیشان به مخاطره افتاد پا بر سر حقیقت عیان گذاشتند و به مرگ مردی فرمان دادند که جز حقیقت نگفت...
معین کرمانی
فرد مظنون هنگامی که تحت بازجویی قرار داشت، حبس می‌شد اما دادگاه تفتیش عقاید هیچ‌گاه عجله به خرج نمی‌داد. بسیاری از قربانیان بی‌گناه مادامی که در انتظار ارزیابی اعترافاتشان به دست مأمور تفتیش عقاید بودند، می‌مردند. دیگران نومید از اعتراف به گناهی که در واقع مرتکب نشده بودند و در باره‌اش کم‌ترین اطلاعی نداشتند تا سر حد مرگ شکنجه می‌شدند. هویت خبرچین‌ها و اظهاراتشان در بارهٔ فرد مظنون هرگز افشا نمی‌شد. در نتیجه متهمان اصلاً نمی‌دانستند بابت چه اتهامی باید از خود دفاع کنند. مظنون‌ها اجازه نداشتند وکیل بگیرند، و از همه مکارانه‌تر این بود که جلسات دادگاه‌های تفتیش عقاید در اختفای کامل تشکیل می‌شد؛ اغلب قربانیان به‌سادگی ناپدید می‌شدند.
Lexios
این سیستم، متجاوز از یک میلیون مرد، زن و کودک (یعنی یک نفر از هر دویست نفر آدم موجود در کرهٔ زمین) را از صفحهٔ روزگار محو کرد. نمونهٔ بارز این گروه کنراد تورس، مأمور تفتیش عقاید، بود که یک بار اعلام کرد: «صد نفر آدم بی‌گناه را، در صورتی که فقط یک گناهکار در میانشان باشد، می‌سوزانم.»
Lexios
در سرتاسر قرون وسطا، کلیسای رم به گونه‌ای فزایندهٔ سیاسی و این‌جهانی شد و امور دینی را در امور غیردینی ادغام کرد به طوری که پاپ، هم به رهبر حکومت و هم به رهبر دینی بدل شد. کلیسا به منظور تأمین بودجه برای جاه‌طلبی پاپ دست و دلبازانه از الهیات چشم می‌پوشید و هرگاه نظام اعتقادی ساختگی‌اش نابسنده از آب درمی‌آمد کاردینال‌ها دامنهٔ تفسیر کتاب مقدس را تا حد نقض آن گسترش می‌دادند.
hamid
در نظر کاردینال‌هایی که چهارچشمی از زندگی زمینی ممتاز خود محافظت می‌کردند، عوام‌الناس هر چه نفهم‌تر، بهتر.
hamid
برونو در خلال دو دهه نویسندگی‌اش حدود سی کتاب نوشت. در این آثار، آموزهٔ ظاهراً پیچیدهٔ او (که در واقع جوهرهٔ فوق‌العاده ساده‌ای دارد) بالید و توسعه یافت. برخی از این آثار، از جمله آخرین اثر منتشرشده‌اش،‌ تلفیق اشکال، نشانه‌ها و ایده‌ها روی موضوع هنر حافظه متمرکز شده‌اند. در آثار دیگر و از همه مهم‌تر، ضیافت چهارشنبهٔ خاکستر و در بارهٔ علت،‌ مبدأ و واحد (هر دو متعلق به ۱۵۸۴) به ارسطو حملاتی شده است و کوپرنیکیسم جهانی بی‌نظیر برونو را گسترش می‌دهد.
Bardia
دنیا می‌باید تا زمان برخورد فرخندهٔ ایده‌ها و روش‌شناسی منتظر بماند تا آن‌ها بتوانند با هم تبانی کنند و دیدگاه‌ها غالب را تغییر دهند. آن لحظه ربع قرن بعد از مرگ لئوناردو و یک قرن و نیم تمام پیش از قتل تدریجی بیکن فرارسید، لحظه‌ای که مردی با جرئت یافته‌هایش را به رغم نامعقول بودن به ثبت رساند و با این کار تفکر بشر را دگرگون کرد، ارسطو را به خاک سپرد و به مبانی الهیات مسیحی ضربه زد. این مرد نیکلاس کوپرنیک بود.
Bardia
لئوناردو هزاران صفحه یادداشت نوشت که در آن‌ها مدام از ارسطو انتقاد می‌کرد (و افلاطون را می‌کوبید) اما از آن رو که این یادداشت‌ها را مخفی نگه می‌داشت، مادام که زنده بود ایده‌های بنیادستیزانه‌اش نامکشوف ماند. بعد از مرگ لئوناردو، یادداشت‌هایش تقریباً به مدت دویست سال گم شد و تازه در قرن هفدهم در عصر روشنگری پیدا شد. در حکمِ یک نتیجهٔ اندوهبار دیگر برونو از کشفیات هموطنش که یک قرن پیش از زمان او انجام گرفته بود، کاملاً بی‌خبر بود.
Bardia
ارسطوگرایی کوتاه زمانی بعد مبنای خردگرایی شد و سپس در خلال نخستین قرون بعد از میلاد مسیح در پیوند با الهیات مسیحی، شأن و منزلتش به‌شدت افزایش یافت. دیری نپایید که ارسطوگرایی به الگوی جهانی درست‌آیینی، به «علوم کلیسا» بدل شد. کتب مقدس به توصیف دنیای معنوی می‌پرداختند و سنت یونانی که مظهر آن توهّمات ارسطو بود دنیای مادی را توصیف می‌کرد که هر یک قویاً از دیگری حمایت می‌کرد.
Bardia
ارسطو (۳۸۴ ـ ۳۲۲ ق.م) مردی بود که نخستین سنگ‌بنای فلسفهٔ طبیعی را گذاشت که به مدت دو هزار سال بر مسیر ما قبل علم مسلط بود و به تمدن شکل و فرم بخشید. اما از قضای روزگار او در تمام سطوح و در بارهٔ هر موضوعی بی‌نهایت خطاکار بود، و ایده‌های به مراتب برتر اندیشمندان یونانی به وسیلهٔ سرنوشت و قدرت سیری‌ناپذیر حامیان ارسطو زیر پا لگدمال شد، مورد بی‌اعتنایی قرار گرفت و مدت‌های مدید به فراموشی سپرده شد.
Bardia
آن‌کس که شوق پرداختن به تفکر فلسفی را دارد، اول از همه باید در بارهٔ همه‌چیز شک کند
dianaz
در نظر کاردینال‌هایی که چهارچشمی از زندگی زمینی ممتاز خود محافظت می‌کردند، عوام‌الناس هر چه نفهم‌تر، بهتر
dianaz
رودررویی با وحشتناک‌ترین مرگ بر چوبهٔ دار با هدفی منطقی، جسورانه و مغلوب‌نشده، شهامتی خاص، اراده‌ای فوق‌بشری و ازخودگذشتگی می‌طلبد که تصورش برای ما تقریباً ناممکن است.
dianaz
گالیله، بنا به دلایل پیچیده‌ای که داشت استغفار کرد و خود را از آتش رهانید. اما برونو مقاومت کرد و اگر هم به لحاظ عاطفی خودش را باخته بود، چیزی بروز نداد. به هر صورت برونو دیوانه نبود که به سوی چوبهٔ مرگی که غیرت دینی فراهم آورده بود، بشتابد؛ او مردی فرزانه، بصیر و فیلسوف بود و می‌دانست چه می‌کند. با وجود این، رودررویی با وحشتناک‌ترین مرگ بر چوبهٔ دار با هدفی منطقی، جسورانه و مغلوب‌نشده، شهامتی خاص، اراده‌ای فوق‌بشری و ازخودگذشتگی می‌طلبد که تصورش برای ما تقریباً ناممکن است.
Bardia
برونو پس از تقریباً ربع قرن خانه‌به‌دوشی به ایتالیا بازگشت. ظرف چند ماه دادگاه تفتیش عقاید او را دستگیر و به عنوان بدعت‌گذار محاکمه کرد. سپس در پی تحمل هشت سال حبس ــ نخست در ونیز و بعد در رُم ــ و شکنجهٔ مکرر از جانب کاردینال‌ها، در رم بر چوبهٔ مرگ سوزانده شد.
Bardia
او زندگی‌اش را در مسند یک کشیش ساده شروع کرد اما ترک مسلک گفت و به اتهام بدعت، تکفیر شد. بقیهٔ عمرش به گشتن دور اروپا و تدریس و نوشتن گذشت. هرگز در هیچ‌کجا بیش از یکی دو سال نماند، اما ده‌ها کتاب و مقاله پدید آورد و تحت حمایت برخی از قدرتمندترین شخصیت‌های عصر خود، از جمله هانری سوم، پادشاه فرانسه، و الیزابت اول، ملکهٔ انگلستان، قرار داشت. مدت کوتاهی نیز به عنوان جاسوس در دربار انگلستان استخدام شد و با بسیاری از معروف‌ترین (و اغلب بدنام‌ترین) کیمیاگران، دسیسه‌چینان و باطنیون آن عصر آشنایی شخصی داشت.
Bardia

حجم

۳۷۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۴۳ صفحه

حجم

۳۷۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۴۳ صفحه

قیمت:
۱۲۱,۵۰۰
۹۷,۲۰۰
۲۰%
تومان