بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پاپ و مرتد | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پاپ و مرتد

بریده‌هایی از کتاب پاپ و مرتد

۴٫۰
(۹۵)
خصومت جنون‌آمیز تعصب با دانش و دانش‌پژوهان تکرار همیشهٔ تاریخ است.
معین کرمانی
در نظر کاردینال‌هایی که چهارچشمی از زندگی زمینی ممتاز خود محافظت می‌کردند، عوام‌الناس هر چه نفهم‌تر، بهتر.
مانی
در قرن پانزدهم کلیسا به‌خصوص آرزومند بود که اندیشمندان را از هرگونه تفسیر دوباره از سازوکار دنیا دور نگه دارد. تا جایی که به کاردینال‌ها مربوط می‌شد قلمرو سماوی ــ آنچه یونانی‌ها از آن به عنوان «قلمرو آسمانی» یاد می‌کردند ــ کاملاً و به‌طور قطع قلمروی ممنوع بود. آن‌جا حیطهٔ خداوندی بود. در واقع حتی تردید در بارهٔ توتالیتاریسم ارسطو با مجموعهٔ آنچه در ۱۲۲۷ به دست اسقف استیفن تمپایر «۲۱۹ مورد خطرناک» تعریف شده بود، تلاقی می‌کرد
Bardia
ما فقط می‌توانیم بپرسیم اگر به جای ارسطو، دموکریت صدای «علوم» دورهٔ هلنی می‌بود، ذهن فیلسوفان طبیعی رنسانس به احتمال سرشار از چه ایده‌هایی می‌شد.
Bardia
اما درگیری دینی تکرارشونده است. در سراسر دنیا، ایمان مغشوش و مسخ‌شده همچنان موجب رنج و عذاب می‌شود به گونه‌ای که ترازنامه پیوسته ناتراز باقی می‌ماند. در یک ستون، عشق مذهبی آثار شکوهمندی به ما بخشیده است که زنده نگهمان می‌دارند و تعالیمان می‌بخشند. آثار جوتو، دانته، تیسیان، میکل آنجلو، میلتون، پالسترینا و موتسارت به ما غنا بخشیده‌اند. اما باید نگران ستون بدهکار نیز باشیم: شکار جادوگران، وحشت‌های تفتیش عقاید،‌ جنگ‌های مذهبی، بمب‌های ایرلند شمالی و کودکان مردهٔ فلسطینی. کلمات انجیل از دهان حواریون وجد و بی‌خویشتنی دینی عرضه می‌داشت، اما نسل‌های بشری این کلمات را تحریف کردند و غیرتی پدید آوردند که تا به امروز سرکوب می‌کند، خفه می‌کند و قربانی می‌کند.
AliAzizi
زمان همه‌چیز را می‌دهد و همه‌چیز را باز پس می‌گیرد؛
y,mol
برونو صرفاً واژگان مسیح را تکرار می‌کند: «برای یک زندگی خوب کافی است آنچه را بر خود نمی‌پسندی بر دیگران نیز نپسندی.»
jarrah
«این آموزه نخستین و تعیین‌کننده‌ترین گام به سمت آزادی بشر بود. بشر دیگر در زندان محصور در دیوارهای تنگ یک دنیای متناهی و فیزیکی زندگی نمی‌کند. دنیای لایتناهی هیچ محدودیتی برای منطق بشری قائل نمی‌شود؛ به عکس مشوق بزرگ منطق بشری است. خرد انسانی از طریق سنجش نیروهای خود به واسطهٔ دنیای لایتناهی بر نامتناهی بودن خود وقوف می‌یابد.»
jarrah
بعد از آن‌که آتش فروکش کرد، آنچه را که از بدن برونو باقی مانده بود با چکش کوبیدند و به گرد بدل کردند و خاکسترهایش را به دست باد سپردند تا هیچ‌کس نتواند چیزی را به عنوان یادگار و بازماندهٔ آن بدعت‌گذار نگه دارد. تا آن‌جا که به دادگاه تفتیش عقاید مربوط می‌شد، برونو را از صفحهٔ زمین زدود، بدنش را نابود کردند، حافظه‌اش،‌ ایده‌هایش، نوشته‌هایش و تمام افکارش را سر به نیست کرده و روانهٔ جهنمش کردند.
Yaser
ادعا شده است که بسیاری از قربانیان با پرداخت پول به جلاد از مرگی آهسته نجات می‌یافتند. جلادی که پول گرفته بود،‌ در همان حال که قربانیان را به تیرک می‌بست، گردنشان را پنهانی می‌شکست. می‌دانیم که برای برونو چنین اتفاقی نیفتاد،
Yaser
هنگامی که جمعیت به حرکت در آمد، برونو سرحال و هیجانزده شد. به جماعتی که به او می‌خندیدند و ادایش را درمی‌آوردند و فریاد می‌زدند، با آوردن نقل‌قول‌هایی از کتاب‌هایش و گفته‌های مردم باستان واکنش نشان می‌داد. تسلی‌دهندگانش، اعضای انجمن برادری سنت‌جان، می‌کوشیدند آن بگومگوها را آرام کنند و از او در برابر تألم و بی‌حرمتی بیش‌تر محافظت کنند، اما برونو به آن‌ها اعتنا نمی‌کرد. در نتیجه، این راهپیمایی همگانی پس از چند دقیقه توسط خادمان عدالت متوقف شد. یکی از زندانبان‌ها را جلو انداختند و دو زندانبان دیگر سر برونو را محکم نگه داشتند. یک سیخ دراز فلزی را در گونهٔ چپش فرو کردند، سیخ زبانش را سوراخ کرد و از گونهٔ راستش بیرون آمد. بعد سیخ دیگری را به طور عمودی در لب‌هایش نشاندند، این سیخ‌ها با هم صلیبی را می‌ساختند. قطرات خون فوران کرد و به لباسش و نیز به صورت اعضای انجمن برادران که نزدیکش ایستاده بودند، پاشید. برونو دیگر چیزی نگفت.
Yaser
به نظر اندیشمندان رنسانس حصول اطلاعات اصیل اولیه، نتیجهٔ تلاش همگانی برای کشف دوبارهٔ اسرار گمشدهٔ باستانیان بود. این امر بی‌تردید مهم‌ترین فرایند در شکوفایی خود رنسانس بود.
Yaser
در همان حال که فیلسوفان شروع به کندوکاو عمیق‌تر کردند و «علوم» استقرایی جایگزین تعقل استنتاجی شد، معلوم شد که درست‌آیینی، الگوهای نابسنده‌ای را منظور کرده است که بیش از آن‌که پاسخگو باشند، سؤال‌برانگیزند.
Yaser
تا آخرین نفس همچنان به مبارزه ادامه دهید.
teorian
اگر من پرآوازه‌ترین مرد، زمینی را شخم بزنم، گله‌ای را به چرا ببرم، باغ میوه‌ای پرورش بدهم و لباسی بدوزم، هیچ‌کس نگاهم نمی‌کند، چند نفر نظاره‌ام می‌کنند، تعداد بسیار معدودی درکم می‌کنند، و به راحتی می‌توانم خوشایند هر کسی باشم. اما چون تصویرگر مزرعهٔ طبیعت، نگران چراگاه روح و دلباختهٔ پرورش ذهن هستم و در خصوص راه و رسم نیروی عقلانی یک دادالوس هستم، آن کسی که نگاهم کرده است، تهدیدم می‌کند، همان که نظاره‌ام کرده، به من حمله‌ور می‌شود، دیگری که به من دست یافته، کتکم می‌زند و آن دیگری که درکم کرده، نابودم می‌کند. او یک نفر نیست، تعدادشان اندک نیست، بسیارند،‌ تقریباً همه‌اند. جوردانو برونو
teorian
افلاطون با این اعتقاد که کیهان یک سازوارهٔ زندهٔ واحد و دارای یک بدن، روح و منطق است به اولین متفکری بدل شد که اظهار داشت فیلسوف می‌تواند از طریق مطالعهٔ خلقت خداوند ـ طبیعت ــ به ادراکی عمیق از او دست یابد.
teorian
آن‌کس که شوق پرداختن به تفکر فلسفی را دارد، اول از همه باید در بارهٔ همه‌چیز شک کند. در خلال مباحثه و قبل از شنیدن عقاید گوناگون و بررسی و مقایسهٔ دلایلی که در دفاع یا رد آن مطرح می‌شود، نباید موضع اختیار کند. هرگز نباید در دفاع یا اثبات آنچه شنیده،‌ در بارهٔ عقاید اکثریت، سن، مزیت‌ها یا اعتبار سخنران قضاوت کند، بلکه باید آموزهٔ منسجمی را دنبال کند که هوادار چیزهای واقعی و حقیقتی باشد که قابلیت ادراک با نور منطق را داشته باشد. جوردانو برونو
teorian
تا پایان قرن چهارم نظامِ کاری دین بسیار آسان شده بود: افزون بر قدرت و نفوذ خود و از بین بردن تمام رقبا با یاغیان در نطفه؛ و اگر انجیل الگوی حاضر و آماده‌ای برای پرداختن به تغییر فراهم نیاورد، تو خود خلاق باش و آموزش بده.
teorian
ارسطو (۳۸۴ ـ ۳۲۲ ق.م) مردی بود که نخستین سنگ‌بنای فلسفهٔ طبیعی را گذاشت که به مدت دو هزار سال بر مسیر ما قبل علم مسلط بود و به تمدن شکل و فرم بخشید
کاربر ۲۰۸۰۵۳۰
اظهاریهٔ رسمی دفتر پاپ به حاکم رم تغییرناپذیر بود: او (بدعت‌گذار) را در کنف اختیار قانونی و تابع تصمیم خود قرار دهید، بدین منظور که با در نظر گرفتن تخفیف مقرره مجازات شود؛ به هر صورت از شما استدعا می‌کنیم و همواره هم جداَ استدعا کرده‌ایم که حکمتان را در بارهٔ بدنش به گونه‌ای تخفیف دهید که امکان خطر مرگ یا ریخته شدن خون وجود نداشته باشد. نظر ما کاردینال‌ها و سرمفتش دادگاه تفتیش عقاید، که اسامیشان در ذیل این حکم نوشته شده همین است. این اظهاریه در واقع دستور به دادگاه غیردینی بود. آن‌ها می‌باید برونو را بگیرند و زنده در آتش بسوزانند. در خلال قرن‌ها حاکمان و قضاتی که پی‌درپی سر کار آمدند، حتی یک بار هم به این دستورِ در لفافهٔ دستگاه پاپی اعتراض نکردند و هرگز هیچ حکمی را تخفیف ندادند چون اگر اساساً تصمیم می‌گرفتند دستور دستگاه پاپ را نادیده بگیرند، بلافاصله تکفیر می‌شدند و شاید هم خود را رو در رو با مرگی «بدون ریخته شدن خون» می‌یافتند.
محمدپوریا

حجم

۳۷۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۴۳ صفحه

حجم

۳۷۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۴۳ صفحه

قیمت:
۱۲۱,۵۰۰
۹۷,۲۰۰
۲۰%
تومان