بریده‌هایی از کتاب خرده‌ عادت ها

تعیین هدف، مشکل جدی سوگیری بقا را دارد. ما روی افرادی که پیروز شده‌اند، یعنی بازمانده‌ها تمرکز می‌کنیم و به‌اشتباه تصور می‌کنیم که انتخاب اهداف بلندپروازانه باعث پیروزی آن‌ها شده است؛ درحالی‌که تمام افرادی را نادیده می‌گیریم که همان اهداف را داشته؛ اما موفق نشده‌اند.

بهترین راه ازبین‌بردن عادت بد این است که انجام آن‌را غیرممکن کنیم. آن‌قدر اصطکاک را زیاد کنید که دیگر حتی امکان انجام آن‌را نداشته باشید

همه‌ی ما با موانع و شکست‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنیم؛ اما در درازمدت، اغلب، کیفیت زندگی‌های‌مان به کیفیت عادت‌های‌مان بستگی دارد.

عنوان چیزی را که می‌خواهید روی آن بگذارید، مثلاً «کت چرمی»، هربار که از خیر یک خرید می‌گذرید، همان مقدار پول را در حساب بگذارید. از خیر کافه لاته‌ی صبح‌تان گذشتید؟ پنج دلار انتقال بدهید. از خیر آبونمان یک ماه دیگر شبکه‌ی نتفلیکس گذشتید؟ ده دلار دیگر انتقال بدهید. این کار شبیه ایجاد یک برنامه‌ی وفاداری برای خودتان است. پاداش آنیِ این‌که خودتان را به خریدن کت چرمی نزدیک‌تر ببینید، از محروم‌بودن حس بهتری دارد. شما هیچ کاری نکردن را رضایت‌بخش می‌کنید.

مردم اغلب فکر می‌کنند هیجان‌زده‌شدن بابت خواندن یک صفحه یا مدیتیشن یک‌دقیقه‌ای یا برقراری یک تماس بازاریابی کمی عجیب است؛ اما نکته این‌جاست که هدف، انجام یک کار نیست. هدفْ مهارت پیدا‌ کردن در عادت حاضر‌بودن است. درحقیقت، هر عادت پیش از تقویت باید ابتدا ایجاد شود. اگر نتوانید مهارت ساده‌ی حاضر‌بودن را یاد بگیرید، انتظار تسلط بر سایر جزئیات ظریف‌تر را نداشته باشید. به‌جای‌ این‌که سعی کنید از ابتدا یک عادت تمام‌وکمال را مهندسی کنید، کار آسان را به‌صورت مستمر انجام دهید. پیش از آن‌که بتوانید بهینه‌سازی کنید، باید استانداردسازی کنید.

می‌توانید عادت‌های ورودی خود را که شما را به نتیجه‌ی دلخواه‌تان می‌رسانند، از «خیلی‌ آسان» به «خیلی سخت» رتبه‌بندی کنید؛ برای مثال، دوی ماراتون خیلی سخت است. دویدن پنج‌هزار کیلومتر سخت است. پیاده‌روی به‌اندازه‌ی ده‌هزار گام نسبتاً سخت است. ده دقیقه پیاده‌روی آسان است و پوشیدن کفش‌های دویدن خیلی آسان. هدف شما شاید این باشد که در ماراتن بدوید، ولی عادت ورودی شما پوشیدن کفش‌های دویدن است. به‌این‌ترتیب، می‌توانید از قانون دو دقیقه پیروی کنید.

موفقیت، محصول عادت‌های روزانه است، نه یک دگرگونی بزرگ و یکباره در کل زندگی.

یکی از مؤثرترین راه‌ها برای ایجاد عادت‌های بهتر این است که به گروهی بپیوندید که در آن، رفتار دلخواه و مطلوب شما رفتار عادی محسوب شود.

دلیل انتخاب هدف این است که بازی را ببرید. دلیل ایجاد سیستم، ادامه‌دادن به بازی است. تفکر صحیح بلندمدت، تفکری بدون هدف است. صحبت از یک موفقیت واحد نیست؛ بلکه چرخه‌ی بی‌پایان موفقیت و پیشرفت، مدنظر است. درنهایت، تعهد به «فرایند» است که «پیشرفت» را میسر می‌کند.

تلاش برای پمپاژ انگیزه به‌منظور پایبندی به عادتی دشوار، مانند تلاش برای خارج‌کردن آب از شلنگ خمیده است. می‌توانید این کار را انجام دهید؛ اما به تلاش زیادی نیاز دارد که تنش زندگی‌تان را افزایش می‌دهد. درضمن، ساده و آسان‌کردن عادت‌ها مانند رفع خمیدگی شلنگ است. به‌جای تلاش برای غلبه بر مقاومت در زندگی، این مقاومت را کاهش دهید.