بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هزارپیشه | طاقچه
کتاب هزارپیشه اثر چارلز بوکوفسکی

بریده‌هایی از کتاب هزارپیشه

انتشارات:انتشارات نگاه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۲۵ رأی
۳٫۵
(۲۵)
امید تمام چیزی‌ست که آدم احتیاج دارد. فقدان امید است که آدم را دلسرد می‌کند.
Raya
هر روزی که تنها نبودم ضعیفم می‌شدم. به تنهایی‌ام افتخار نمی‌کردم؛ اما بهش وابسته بودم. تاریکی اتاق برای من مثل نور خورشید بود.
.
امید تمام چیزی‌ست که آدم احتیاج دارد. فقدان امید است که آدم را دلسرد می‌کند.
شراره
من کسی بودم که در انزوا شکوفا می‌شد
.
کمی همان‌جا تو ایستگاه اتوبوس نشستم اما قیافه‌ی ملت آن‌قدر حالم را بد کرد که چمدانم را برداشتم زدم بیرون و تو ای باران پیاده راه افتادم.
.
راستش، زندگی به وحشتم می‌انداخت؛ اینکه آدم فقط توانش را پیدا کند که بخورد، بخوابد، و لباس تنش باشد، مجبور است به چه کارهایی تن بدهد. برای همین توی تخت می‌ماندم و می‌نوشیدم. وقتی می‌نوشی هم دنیا کماکان آن بیرون هست، اما لحظه‌ای دست‌هاش را از روی گلویت برمی‌دارد.
SaNaZ
من کسی بودم که در انزوا شکوفا می‌شد، بدون آن شبیه کس دیگری بودم که بی‌آب و غذا مانده. هر روزی که تنها نبودم ضعیفم می‌شدم. به تنهایی‌ام افتخار نمی‌کردم؛ اما بهش وابسته بودم.
Fa
هر قطار پر از مسافری که می‌رسید چهره‌های داخلش زشت‌تر، دیوانه‌تر و بی‌رحم‌تر از قبلی بود.
.
می‌دونی که من نمی‌تونم آدم‌ها رو تحمل کنم.
پویا پانا
کمی همان‌جا تو ایستگاه اتوبوس نشستم اما قیافه‌ی ملت آن‌قدر حالم را بد کرد که چمدانم را برداشتم زدم بیرون و تو ای باران پیاده راه افتادم.
.

حجم

۲۰۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۹۹ صفحه

حجم

۲۰۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۹۹ صفحه

قیمت:
۳۷,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد