بریده‌هایی از کتاب شرمنده نباش دختر؛ یک برنامه‌ی بدون شرمساری برای رسیدن به اهداف

ندانستن باعث می‌شود قابل‌آموزش شوید، نه احمق.

وقت آن رسیده که بدونِ شرمندگی خودتان باشید و به دنیا نشان دهید که وقتی یک زن بخواهد برای رسیدن به خواسته‌اش خودش را به‌چالش بکشد چه اتفاقی رخ می‌دهد.

روح شما خیلی خوب می‌داند که شما چه کسی هستید، به‌همین‌خاطر است که مدام درِ خانهٔ قلبتان را می‌زند و خواهش می‌کند به حرفش گوش کنید. روح همان‌جایی است که چه می‌شود اگرهایتان از آن برمی‌خیزد. روح همان چیزی است که وقتی به نتیجه نمی‌رسید ناراحت می‌شود، چون عمیقاً باور دارد که نسخهٔ بهترِ شما-نسخه‌ای بهتر از این زندگی-آن‌سوی چه می‌شود اگرهایتان وجود دارد.

من همینی‌ام که هستم.

تردید نسبت به شکست، رؤیاهای بیشتری را از بین می‌برد. اما باورداشتن به خود باعث می‌شود قدرت دوباره‌ودوباره برخاستن را پیدا کنید.

ساده‌ترین و سریع‌ترین راه برای رسیدن به جایی که دوست دارید در آن باشید این است که از خودتان ناامید نشوید. وقتی در نقطهٔ آغاز یک مسابقهٔ طولانی ایستاده‌اید، احساس بسیار خوبی دارد. فکر طی‌کردن راه و رسیدن به خط پایان-بدون جازدن و ناامیدشدن-بسیار هیجان‌انگیز است، اما اگر به خودتان باور داشته باشید می‌توانید این کار را به سرانجام برسانید.

وقتی دلتان نمی‌خواهد، باید خودتان را وادار به ادامه‌دادن بکنید

من می‌توانم هزاران کتاب بنویسم و میلیون‌ها پست انگیزشی در اینستاگرام بگذارم، اما هیچ‌کدام از اینها اهمیت ندارند و اثر نخواهند داشت اگر شما خودتان را باور نداشته باشید. من فردا آنجا نخواهم بود تا به شما بگویم از جایتان بلند شوید. من هفته آینده وقتی شیفت کاری‌تان تمام می‌شود و با خودتان فکر می‌کنید اجاره را چطور باید پرداخت کنم آنجا نخواهم بود. وقتی خانواده‌تان شما را برای تصمیم به کاهش وزن مسخره می‌کنند آنجا نخواهم بود. وقتی افسرده می‌شوید آنجا نخواهم بود. وقتی اتفاقی می‌افتد که به‌شدت عصبانی‌تان می‌کند آنجا نخواهم بود. وقتی از خودتان ناامید می‌شوید آنجا نخواهم بود. من برای مقابله‌کردن با مشکلاتتان در زندگی شما نخواهم بود. این خودِ شما هستید که هر روز در تک‌تک این موقعیت‌ها حضور دارید، پس بهتر است باور داشته باشید که زندگی‌تان ارزش جنگیدن دارد!

تابه‌حال دو کتاب را به این موضوع اختصاص داده‌ام که بگویم شما خودتان کنترل زندگی‌تان را در دست دارید و می‌توانید به چیزی که در قلب و ذهنتان برنامه‌ریزی کرده‌اید دست پیدا کنید.

اگر تصمیم بگیرید با اشتیاقی که در قلبتان وجود دارد زندگی کنید-مهم نیست که چقدر این کار در ابتدا باعث ترس و دلهره‌تان شود-می‌توانید دنیا را عوض کنید. با پذیرفتن اهداف و آزادکردن درخششتان نه‌تنها دنیا را روشن‌تر خواهید کرد که حتی راه را برای سایر زنانی که می‌خواهند پا جای پای شما بگذارند هم روشن می‌کنید.

مهم این است که وقتی بین تماشاچیان نشسته‌اید، خودتان را روی صحنه ببینید. مهم این است که وقتی شرکتی محصولاتش را به قومیت‌های مختلف می‌فروشد، این تفاوت و تنوع را در تولید محصولاتش در نظر بگیرد؛ سیاه، سفید، لاتین، آسیایی، پیر، جوان، مسیحی، مسلمان، یهودی، معلول، چاق، لاغر، باید افراد مختلف را با هرگونه تمایلاتی در نظر بگیرید. باید نمایندهٔ تمام افراد باشید. کارمندانتان باید شامل تمام این افراد باشند. همه‌شکل آدمی را باید در مهمانی جشن‌تولد فرزندتان دعوت کنید. باید پذیرای تمام این تفاوت‌ها در کلیسایتان باشید. همه را باید برای شام به خانه‌تان دعوت کنید. هر زنی را که می‌شناسید و نمی‌شناسید، همه قادر به انجام کارهای بزرگ هستند. دخترتان چطور می‌تواند باور کند که قادر به انجام کارهای بزرگ است اگر هیچ الگویی در اطرافش نبیند؟ چطور می‌تواند به توانایی‌هایش باور داشته باشد اگر کسی استعدادهایش را نبیند و با صدای بلند از آنها صحبت نکند؟

وقتی یک نفر موفق شود، همه موفق می‌شوند.

دنبال‌کردن اهدافتان به‌خاطر خودتان بسیار مهم است و کاملاً موافقم که این یکی از عوامل داشتن یک زندگی شاد و سرزنده است، اما کافی نیست. از شما می‌خواهم مسیری را که انتخاب کرده‌اید و کسی را که در طول این مسیر تبدیل به آن می‌شوید دوست داشته باشید. وقتی درخششتان بیشتر می‌شود، چشم بقیه را اذیت نمی‌کند، بلکه به آنها انگیزهٔ درخشیدن می‌بخشد؛

شما توانایی تبدیل‌شدن به بهترین نسخه از خودتان را دارید اگر باور کنید که برای بیش‌ازاین‌بودن خلق شده‌اید.

مدیریت مهارتی نیست که در دختران مورد تحسین قرار بگیرد و شاید به همین دلیل است که در بزرگ‌سالی با این موضوع درگیر هستیم. اغلب تمایلی نداریم که به خودمان به‌عنوان یک مدیر فکر کنیم، به‌خصوص وقتی پای فرصت‌های شغلی به‌میان می‌آید، اما من اینجا هستم تا به شما بگویم که برای من مهم نیست شما چه کسی هستید و در طی روز چه کارهایی انجام می‌دهید؛ شاغل هستید یا خانه‌دار یا هرچیز دیگری، ازنظر من وقتی صحبت از مدیریت‌کردن می‌شود، همه توانایی انجامش را داریم.

این یک زندگی واقعی است، نه افسانهٔ جن‌وپری و حتی برای یک لحظه هم فکر نمی‌کنم که زندگی قرار است هر روز آسان باشد. زندگی واقعی گاهی‌اوقات سخت می‌شود و شرایطی پیش می‌آید که انرژی‌تان را برای دنبال‌کردن اهداف از دست می‌دهید، اما همچنان به خودتان و زندگی‌تان امید دارید. همچنان رؤیاها و اهدافی دارید که امکان‌پذیر هستند. گاهی‌اوقات به‌سرعت جلو می‌روید و گاهی‌اوقات فقط ذره‌ای می‌توانید روبه‌جلو حرکت کنید، اما بازهم باید در مسیر بمانید و به حرکت ادامه دهید. شما نمی‌توانید اتفاقات زندگی‌تان را کنترل کنید، اما می‌توانید واکنش خودتان را به شرایط پیش‌آمده کنترل کنید.

شما خودتان افکارتان را انتخاب می‌کنید و هیچ فکری وجود ندارد که بدون اجازهٔ شما در ذهنتان ماندگار شده باشد؛ بنابراین هرگاه شروع کردید به منفی‌نگری، دست نگه‌دارید. حرف‌های نفرت‌انگیز را از خودتان دور کنید، صدایشان را ساکت کنید، سپس آنها را با افکار خوب جای‌گزین کنید.

کلمات و جملاتی که استفاده می‌کنیم به موسیقی متن هر لحظه از زندگی‌مان تبدیل می‌شوند و هیچ فکری-مثبت یا منفی-وجود ندارد که بدون اجازهٔ شما در ذهنتان ماندگار شده باشد.

. من یکی از شادترین دخترانی هستم که می‌شناسید، چون خودم هر روز انتخاب می‌کنم که شاد باشم. هر روز انتخاب می‌کنم که شکرگزار باشم. انتخاب می‌کنم که اطرافم را با افراد و موارد مثبت پر کنم. من افکارم را کنترل می‌کنم، چون افکار، احساسات انسان را کنترل می‌کنند.

می‌توانید آب بخورید، صبح زود بیدار شوید و هر روز براساس برنامه‌ریزی‌هایتان کار کنید، اما اگر دیدگاهتان درست نباشد روی آب شناور می‌مانید. بسیارخوب، شاید «شناورماندن روی آب» تاحدی اغراق‌آمیز باشد، اما هرگاه صحبت از دیدگاه و نگرش و مثبت‌اندیشی می‌شود، اغراق‌آمیز حرف می‌زنم، چون این موضوع بسیار مهم است و جای اغراق هم دارد.