بریده‌هایی از کتاب شرمنده نباش دختر؛ یک برنامه‌ی بدون شرمساری برای رسیدن به اهداف

منحرف‌شدن از مسیر اصلی آسان است و آسان‌تر از آن این است که آن‌قدر با سرعت حرکت کنید که متوجه نشوید مسیرتان اشتباه است.

وقتی بدانید چه چیزی می‌تواند به شما کمک کند تا محیط مناسبتان را خلق کنید، تا جایی که بتوانید از آن استفاده می‌کنید.

کلید حل مشکل، خلق محیطی است که شما را در جوّ انجام کارتان قرار می‌دهد، حالا این محیط هر جایی می‌تواند باشد.

زندگی همیشه یک شکل نیست.

عوامل بیرونی باعث مؤثرترشدن کار شما نمی‌شوند و اگر نیاز به محیطی مناسب برای بهتربودن و مؤثرتر عمل‌کردن دارید، باید بدانید که به‌طور کامل روی خودتان کنترل ندارید.

اگر از خودتان سؤال نپرسید، اگر فکر نکنید چه کاری مؤثر است و چه کاری فایده ندارد، هرگز به جواب نخواهید رسید.

آگاهی از نتیجهٔ دلخواه، نیمی از نبرد است. اگر برای رسیدن به نتیجهٔ دلخواه شروع به کار و تلاش کنید و به‌طور مداوم تا سه هفته به تلاشتان ادامه دهید، مطمئنم از پیشرفتی که به‌دست می‌آورید شوکه خواهید شد، اما می‌توانید با انجام یک کار کمی به پیشرفتتان سرعت ببخشید. مطمئنم همه دوست دارند در مسیر رسیدن به هدف از برنامه‌ریزی‌هایشان جلو بزنند؛ بنابراین اگر تابلوی مسافت باقی‌ماندهٔ مشخصی در مسیر داشته باشید و بدانید نتیجهٔ دلخواهتان چیست آن‌وقت تنها یک سؤال باقی می‌ماند: آیا راهی هست که با استفاده از آن بتوانم مؤثرتر عمل کنم؟

اگر می‌خواهید چیزی را داشته باشید که هرگز نداشته‌اید، باید کاری را بکنید که هرگز نکرده‌اید.

تابه‌حال پیش آمده، ساعت‌ها روی هدفی کار کنید، بدون اینکه حتی ذره‌ای پیشرفت داشته باشید؟ اگر جوابتان مثبت است حدس می‌زنم به این خاطر بوده که اصلاً نمی‌دانستید باید روی چه چیزی تمرکز داشته باشید. فکر می‌کردید آنچه نیاز دارید زمانی برای دنبال‌کردن رؤیایتان است، درحالی‌که آنچه واقعاً نیاز داشتید استفادهٔ مؤثر از زمانی بوده که در اختیار داشته‌اید.

اگر به نتیجه نرسیده‌اند اشکال از ایده‌هایشان نیست، بلکه اِشکال از خودشان است.

هدردادن زمان، شما را حتی ذره‌ای به هدفتان نزدیک‌تر نخواهد کرد.

وقتی به یک هدف می‌رسید، هدفی دیگر را انتخاب می‌کنید و بعد هدفی دیگر و بازهم هدفی دیگر. با این کار، درواقع دنبال بهترین نسخه از خودتان هستید. این نسخه به هر شکلی که باشد، تمام بخش‌های زندگی‌تان را تحت‌تأثیر قرار خواهد داد؛ بنابراین محدودیت فکری را کنار بگذارید؛ دیدگاه محدود و موقت به هدفتان را کنار بگذارید؛ دل به‌کار دهید؛ سخت تلاش کنید؛ صبور باشید؛ زمان هر طوری که شده می‌گذرد. شما هم می‌توانید زمان و عمرتان را صرف دنبال‌کردن اهدافتان بکنید و مهم نیست چقدر زمان ببرد تا به آنها دست پیدا کنید.

به این موضوع فکر کنید، تمام ورزشکاران حرفه‌ای، تمام قهرمانان المپیک، مثل تام بریدی یا سرینا ویلیامز یا مسی، همیشه در حال تمرین هستند؛ چه در گذشته که تازه فعالیتشان را شروع کرده بودند، چه الآن. درواقع، آنها الآن خیلی بیشتر از گذشته تلاش می‌کنند، به همین دلیل است که هر روز بیشتر و بیشتر پیشرفت می‌کنند-تمرین و تلاش هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود.

اینکه چه هدفی را دنبال می‌کنید مهم نیست، مهم این است که اگر استقامت داشته باشید آن را به‌دست خواهید آورد. هدفی که دارید فقط یک کار نیست. حالا دیگر این هدف هویت شماست. برای همیشه و تا ابد، آمین!

هدفتان حکم یک لباس برایتان دارد، وقتی می‌خواهید آن را می‌پوشید و هرگاه به آن نیازی نداشتید می‌اندازیدش داخل کمد. این هدف، این مأموریت، این رؤیا، این جایگاهی که به دنبالش هستید، موقتی نیست. چیزی نیست که برای مدتی کوتاه و فقط برای یک لحظه یا یک فصل یا حتی یک سال آن را بخواهید. دنبال‌کردن هدف نه‌تنها انتظار شما را از زندگی تغییر می‌دهد، بلکه چگونگی برخورد شما را با زندگی نیز برای همیشه تغییر خواهد داد.

دلیل اینکه همچنان می‌خواهیم در مسیر رسیدن به هدف بمانیم و به خودمان فشار بیاوریم تا به مرحلهٔ بعد برسیم، این است که ما شبیه دیگران نیستیم. رسیدن به هدف آسان نیست، بسیار سخت است، اما شما هم آدم سرسختی هستید! دلیل اینکه بعضی از افراد تسلیم می‌شوند، شکست می‌خورند یا علاقه‌ای به ادامه‌دادن راه ندارند این است که فکر می‌کنند هدفی که می‌خواهند به آن برسند موقت است. این طرز فکری است که رسانه‌های مختلف یک عمر است به خوردمان داده‌اند. «این راه را امتحان کن، حالا یک راه دیگر را امتحان کن، این رژیم را بگیر، حالا این تمرین را انجام بده، این کار را انجام بده، روشت را عوض کن!» این‌گونه رفتارها هیچ کمکی برای رسیدن به موفقیت نمی‌کنند. این‌گونه رفتارها فقط آدم را سردرگم می‌کنند. می‌دانید چرا این کار را می‌کنند...

من برای رسیدن به هدفم اخلاق کاری، رؤیا، صبر و استقامت داشتم. راه رسیدن به هدف مثل یک سفر پرماجراست و باید برای رسیدن به آنچه می‌خواهید بجنگید و قطعاً این کار ارزشش را دارد.

هیچ‌وقت موفقیت‌هایم به آن سرعتی که انتظار داشتم به‌دست نیامدند. اگر می‌خواستم به این خاطر که اهدافم سرِ موعد معین انجام نشدند دست از تلاش بردارم، الآن هیچ‌یک از چیزهایی که شما به‌خاطرش مرا می‌شناسید نداشتم. به تمام رؤیاپردازان، مبارزان، تمام دخترانی که این کتاب را می‌خوانند، می‌گویم حق ندارید کارتان را که تازه شروع کرده‌اید با کار کسی که در میانهٔ راه است مقایسه کنید. حق ندارید به کسی که می‌گوید برای رسیدن به هدفتان باید محدودیت زمانی داشته باشید گوش کنید.

فقط چون توانایی انجام کاری را دارید، دلیل نمی‌شود کاری که می‌کنید درست باشد

عدم اعتمادبه‌نفس در هر زمینه‌ای، یا حس کنجکاوی‌مان را به‌کار می‌اندازد یا باعث قضاوت‌کردنمان می‌شود.