بریده‌هایی از کتاب شرمنده نباش دختر؛ یک برنامه‌ی بدون شرمساری برای رسیدن به اهداف

پذیرفتن این باور که می‌توانید کاری را به‌خاطر خودتان انجام دهید، حتی اگر هیچ‌کس دلیلتان را درک نکند، قدرتمندترین و دلنشین‌ترین احساس دنیاست.

اگر می‌خواهید چیزی را داشته باشید که هرگز نداشته‌اید، باید کاری را بکنید که هرگز نکرده‌اید.

از شکست‌خوردن نترسید؛ از این بترسید که به‌خاطر اهمیت‌دادن به فکر و نظر دیگران به هیچ‌چیز دست پیدا نکنید.

من دوست شما ریچل هستم و می‌گویم که من دوران سخت و دردناکی را پشت سر گذاشته‌ام؛ می‌گویم با من بدرفتاری شده، احساس زشت‌بودن و بی‌ارزش‌بودن و کافی‌نبودن داشته‌ام، آن‌هم به هزاران شکل مختلف، اما تصمیم گرفتم زندگی‌ام را اصلاح کنم. من زندگی‌ام را اصلاح کردم و بارهاوبارها علیه دروغ‌ها و باورهای اشتباه جنگیدم. با نگاه به حقیقت، چنین قدرتی را به‌دست آوردم، نه با توجه‌کردن به نظرات دیگران. شما هم می‌توانید این کار را بکنید.

آنها هیچ نظری دربارهٔ زندگی شما ندارند؛ آنها وسط گود نیستند؛ آنها در بازی شرکت ندارند؛ آنها کسی نیستند که مشت می‌خورند، بلکه این شما هستی

این‌طور زندگی‌کردن باعث می‌شود چه احساسی داشته باشید؟ باعث می‌شود احساس کنید به‌دردنخور هستید. هیچ‌کس در زندگی‌ای که مدام در آن فکر می‌کند کافی نیست احساس شادی نمی‌کند. هیچ‌کس در زندگی‌ای که مدام در آن فکر می‌کند کافی نیست انگیزه نمی‌گیرد، تصمیمات بزرگ نمی‌گیرد، از روزهایش هیجان‌زده نمی‌شود و لذت نمی‌برد. نکتهٔ خوب ماجرا این است که تمام اینها به برداشت و درک ما از زندگی برمی‌گردند. تمام اینها به آنچه به‌عنوان حقیقت باور کرده‌اید برمی‌گردند؛ بنابراین باید انتخاب کنید که به چه چیزی باور دارید.

حقیقت این است که مهم نیست دیگران درموردتان چه فکری می‌کنند، مهم این است که شما دربارهٔ خودتان چه فکری می‌کنید

زنی باشید که دوست دارید باشید. زنی باشید که افتخار می‌کند خودش است. زنی باشید که آن‌قدر عشق در وجودش دارد که وسوسه نمی‌شود خودش را برای دریافت عشق از دیگران تغییر دهد. زنی باشید که بیشتر روی علاقه‌مندبودن به کارش تمرکز می‌کند تا اینکه کاری کند که دیگران به او علاقه‌مند شوند. زنی باشید که با صدای بلند می‌خندد. زنی باشید که بخشنده است-مهم نیست که چقدر پول در حسابتان دارید، مهم ثروتی است که در وجودتان است. زنی باشید که زمان زیادی را صرف یادگیری می‌کند، چون می‌داند آگاهی و دانستن قدرت است و آنهایی که فکر می‌کنند دانای مطلقند اغلب احمق‌ترین انسان‌های دنیا هستند. زنی باشید که هم خودِ یازده‌ساله‌تان و هم خودِ نودساله‌تان به آن افتخار کند. زنی باشید که می‌داند برای بیش‌ازاین‌بودن آفریده شده است. زنی باشید که باور دارد می‌تواند کارهای فوق‌العاده‌ای در این دنیا انجام دهد. زنی باشید که رؤیاهایش باعث اضطرابش می‌شوند و برای به‌دست آوردنشان روبه‌جلو حرکت می‌کند. زنی باشید که هرگز برای خودش‌بودن از کسی اجازه نمی‌گیرد.

به تمام موفقیت‌های کوچکم افتخار می‌کنم، چون به من یاد دادند چطور بزرگ شوم. به تمام قدم‌های اشتباهی که در طول راه برداشتم افتخار می‌کنم، چون کمک کردند بدوم. مبارزه برای رسیدن به اینجا یعنی صددرصد به این حقیقت باور دارم: من می‌توانم به هرچیزی که می‌خواهم دست بیابم. اگر تصمیم بگیرم برای رسیدن به آن تلاش کنم، نه به این خاطر که استعدادش را داشتم بلکه به این خاطر که به خواسته‌ام متعهد بودم و تلاش کردم در طول راه یاد بگیرم و پیشرفت کنم. از شکست‌خوردن نترسید؛ از این بترسید که به‌خاطر اهمیت‌دادن به فکر و نظر دیگران به هیچ‌چیز دست پیدا نکنید.

مهم نیست که با چه مذهبی بزرگ شده‌اید، خالقتان شما را با احساس گناه و شرم نیافریده و آنها را به شما یاد نداده است. احساس گناه و شرم را از مردم یاد گرفته‌اید؛ یعنی شما از هرچیزی که مردم فکر می‌کنند شرم‌آور است شرمنده هستید. شما نسبت به هرچیزی که خانواده یا سایر افراد تأثیرگذار در زندگی‌تان گفته‌اند که باید نسبت به آن احساسِ گناه داشت، احساسِ گناه می‌کنید

باید این قدرت را در خودتان پیدا کنید و تمام راه را با تکیه بر خودتان طی کنید.

پذیرفتن این باور که می‌توانید کاری را به‌خاطر خودتان انجام دهید، حتی اگر هیچ‌کس دلیلتان را درک نکند، قدرتمندترین و دلنشین‌ترین احساس دنیاست.

مسائل زندگی‌ام را برایتان تعریف کرده‌ام-از عکس ترک‌های روی شکمم که بسیار پربازدید شد گرفته تا تمام داستان‌هایی که در کتاب قبلی‌ام برایتان تعریف کردم-بازهم شما منِ واقعی را نمی‌شناسید. نه به این خاطر که یک مسئلهٔ شخصی است، بلکه به این خاطر که شما مرا از میان دریچه‌ای می‌بینید که برای خودتان ساخته‌اید. بنابراین، برای مثال، اگر به‌خاطر عکس فوق‌العاده شیکی که پست کردم مرا در اینستاگرام فالو کرده‌اید، ممکن است فکر کنید من آدم اهل مد و شیکی هستم. اگر بعداز دیدن عکس‌های ترک‌های شکمم که دست‌به‌دست می‌چرخیدند با من آشنا شده‌اید، ممکن است فکر کنید

البته زندگی دوگانه‌ای داشتم؛ نه اینکه مثلاً روزها مشاور حقوقی بودم و شب‌ها جاسوس بین‌المللی، نه، اما درکل، آن کسی که به آن تظاهر می‌کردم با خودِ واقعی‌ام کاملاً تفاوت داشت

مجموعه‌بهانه‌هایی که بین جایی که هستیم و جایی که می‌خواهیم به آن برسیم قرار گرفته‌اند طولانی‌تر و حتی دراماتیک‌تر از بخش دوم نمایش موزیکال همیلتون هستند. وقتی آنها را بشناسید و بدانید که همه‌شان دروغ بوده‌اند، می‌توانید کارهایی را انجام دهید که قوی‌ترتان خواهند کرد.

ای‌کاش همه به خودشان باور و ایمان داشته باشند. یک رؤیا همیشه با یک سؤال آغاز می‌شود و آن سؤال همیشه چیزی شبیه «چه می‌شود اگر...» است: چه می‌شود اگر تحصیلاتم را ادامه دهم؟ چه می‌شود اگر فلان چیز را بسازم؟ چه می‌شود اگر در فلان مسابقهٔ دو شرکت کنم؟ چه می‌شود اگر میزان پس‌اندازم را افزایش دهم؟ چه می‌شود اگر کتابی برای کمک به دیگران بنویسم؟ چه می‌شود اگر...؟

حتی من، یک مشاور حرفه‌ای! حتی من هم گاهی‌اوقات در دامِ فلج‌کنندهٔ انتظارات دیگران گیر می‌کنم و در این مواقع، باید با خودم حرف بزنم و به خودم آرامش بدهم.

جملهٔ معروفی هست که می‌گوید: «اگر می‌خواهید چیزی را داشته باشید که هرگز نداشته‌اید، باید کاری را بکنید که هرگز نکرده‌اید.»

بهانه‌هایی که باید کنار بگذارید

می‌خواهیم شاهد جرئت و جسارت شما باشیم. نیاز داریم تا چه می‌شود اگرهایتان را بشنویم.