بریدههایی از کتاب بهترین داستان های کوتاه چخوف
۴٫۱
(۵۰)
«ازدواج گام مهمی تو زندگی آدمه، آدم باید تموم جوانبِشو بررسی بکنه، سبک و سنگین بکنه؛ عجولانه که نباید اقدام کرد. دوراندیشی همیشه پسندیدهست بهخصوص در امر ازدواج که مرد دیگه دوران تجردو کنار میذاره و میخواد زندگی تازهای رو شروع کنه.»
Naarvanam
فکر و دانش چیزهایی هستن که اشتهای آدمو کور میکنن.
Naarvanam
از کارهایشان پیدا بود که مثل همه آدمهای اندوهگین اسیر خودخواهی بودند. آدمهای غمگینِ خودخواه، شریر و ستمکار میشوند و کمتر از آدمهای بیشعور میتوانند همدیگر را درک کنند. نباید خیال کرد که غم سبب اتحاد مردم میشود چون آنقدر که در میان آدمهای اندوهگین بیعدالتی و ستمدیده میشود در میان آدمهای دلشاد دیده نمیشود.
Naarvanam
«بدبخت، با این کلمه بازی نکنین، چون حال شما رو نمیرسونه. ولخرجهایی هم که چکشون تبدیل به پول نمیشه خودشونو بدبخت میدونن. خروس اخته هم بدبخته چون چربیهای اضافیِ تنش وبال جونشه، آدم عوضی!»
Naarvanam
چهره پریده و افسرده و رفتار ناشیانه و بیقیدانه و خلاصه سرسختیاش، همه و همه، روزگار طاقتفرسا، سرنوشت خشونتبار و وازدگیِ او را از زندگی و آدمها در نظر شخص مجسم میکرد. اگر آدم به هیکل زمخت این مرد نگاهی میانداخت باور نمیکرد که زن دارد و بر مرگ بچهاش گریسته است.
Naarvanam
«خیلی دردناکه. آدم وقتی جان عزیزانِشو در خطر میبینه اونها رو بیش از همیشه دوست داره.»
Naarvanam
معمولاً حرف هر چقدر سنجیده و دلنشین باشد تنها بر آدمهای بیغم تأثیر میگذارد و کسانی را که اندوهگین یا خوشحالند کمتر راضی میکند؛ چون بیشترِ وقتها سکوت بهتر از هر واژهای خوشحالی یا اندوه را توصیف میکند. عشاق وقتی لب فروبستهاند بهتر زبان یکدیگر را درک میکنند
Naarvanam
عشاق وقتی لب فروبستهاند بهتر زبان یکدیگر را درک میکنند
Naarvanam
معمولاً حرف هر چقدر سنجیده و دلنشین باشد تنها بر آدمهای بیغم تأثیر میگذارد و کسانی را که اندوهگین یا خوشحالند کمتر راضی میکند؛ چون بیشترِ وقتها سکوت بهتر از هر واژهای خوشحالی یا اندوه را توصیف میکند.
Naarvanam
در چنین لحظهای نه هدفی داشت، نه آرزویی و نه به چیزی میاندیشید
Naarvanam
پیش خود اندیشید: «درین باره میشه گفت که زیبایی و هنر با هم تأثیرشونو بهجا گذاشتهن. این موضوع ممکنه واقعیت داشته باشه اما منو راضی نمیکنه. برای اینکه هرچی باشه این تأثیر واقعی نبوده. میخوام بدونم چرا اخلاق و حقیقت نباید به صورت خام ارائه بشن و همیشه باید با یه چیزی ترکیبشون کرد و مثل قرص روشونو یه لایه شیرین کشید؟ این کار درست نیست؛ تزویره، کلکه، حقهبازیه... .»
Naarvanam
به چشمهای درشت و سیاه پسر نگاه کرد؛ گویی مادر و همسر و همه چیزهایی را که روزی دوست میداشت از پسِ آن مردمکهای درشت خیره مینگریستند.
Naarvanam
تموم این مسائلِ شاخوبرگدار توی مدرسه حقوق یا دادگاه خیلی راحتتر از خونه حل و فصل میشه. اینجا، تو خونه، سر و کار آدم با کسانییه که بدون دلیل دوستشون داره، و دوست داشتن توقع آدمهارو بالا میبره و مسائلو پیچیده میکنه. اگه این بچه دانشجوی من بود یا متهمی بود که توی دادگاه جلو میز من ایستاده بود، به جای اینکه بچه من باشه، من اینجور حال آدمهای ابله رو در مقابلش نداشتم و افکارم مثل الآن مغشوش نبود.»
Naarvanam
به نظر بایکوفسکی برای دانشجویِ حقوقِ باتجربهای مثل او خندهآور و عجیب و غریب بود که نیمی از عمرش را به مطالعه در زمینه مجازات و جلوگیری از جرم و جنایت سپری کرده باشد، اما حالا که پای صحبت با یک بچه پیش آمده خود را کاملاً درمانده ببیند.
Naarvanam
میکرد. بیتردید این یکی از قوانین جامعه است که هرچه شرارت کمتر قابل درک باشد محکمتر و خشنتر مورد تاخت و تاز قرار میگیرد.
Naarvanam
روح هر آدم حکم جنگل تاریکی رو داره.
Naarvanam
در آثار من حتی یک سطر پیدا نمیکنید که برای نوشتنِ آن احساس شرمساری کنم. اگر شما با واژه «بیوجدانی» به این واقعیت تلخ اشاره میکنید که من، فردی تحصیلکرده و با پشتوانه آثار بسیار، برای کسانی که دوستشان داشتهام کاری نکردهام و فعالیتهایم تأثیری بر شوراهای روستایی، قوانین جدید دادگاهها، آزادی مطبوعات، آزادی بهطور کلی و جز اینها نداشته است؛ در این صورت، گردانندگان مجله اندیشه روسی باید مرا همکار خود بدانند نه اینکه متهم کنند؛ زیرا آنها نیز در زمینههایی که برشمردم، تاکنون، کاری بیش از من انجام ندادهاند و این جرم ما نیست.
کاربر ۳۷۲۳۹۹۸
کتاب ارزشمند جزیره ساخالین، همچون بهترین آثار چخوف در دوران پختگی، یک نکته را بهعیان نشان میدهد و آن وجود نیکیِ بالقوه در هر فرد انسان و وجود شرارتِ بالقوه در هر نظامِ برخوردار از سلسله مراتب است.
شریفی
حجم
۴۳۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۱
تعداد صفحهها
۵۸۳ صفحه
حجم
۴۳۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۱
تعداد صفحهها
۵۸۳ صفحه
قیمت:
۲۳۳,۰۰۰
۱۶۳,۱۰۰۳۰%
تومان