بریده‌هایی از کتاب عزت نفس به زبان ساده

برای آماده شدن در مسیر موفقیت باید کارهای زیر را انجام دهید: - دیدگاه داشته باشید. - برنامه‌ای برای دستیابی به آن دیدگاه داشته باشید. - بدانید در صنعتی که در آن کار می‌کنید، به چه چیزی نیاز دارید. - مقاومت در برابر رد شدن‌ها را در خودتان پرورش دهید و خودتان را تأیید کنید. - چشم‌اندازی مثبت به زندگی داشته باشید که ارتقادهنده و الهام‌بخش باشد. - شبکه‌ای حمایتی تشکیل دهید. - در مورد زمان و اولویت‌هایتان به‌صورت راهبردی عمل کنید. - با اعتمادبه‌نفس و فروتن باشید.

ذهن‌خوانی - پیش‌بینی نتیجه منفی - تعمیم بیش‌ازحد - برچسب‌زدن به خودتان - سرزنش خودتان - تمرکز بر امور منفی و خفیف جلوه دادن موارد مثبت - استفاده از «بایدها»

عزت‌نفس واقعی به معنای شناخت این واقعیت است که می‌توانید کارهایی را که تمایل دارید انجام دهید و همانی باشید که می‌خواهید؛ یعنی توانایی موفق شدن در رابطه‌ها را دارید و می‌توانید از آنچه هستید راضی باشید.

عزت‌نفس واقعی از شناخت درونی از اینکه شما فردی شایسته و با اعتمادبه‌نفس هستید و شایستگی زندگی خوب را دارید نشئت می‌گیرد.

کمبود عزت‌نفس با خشنودی کوتاه‌مدت، انتظارات کوچک، دردهای گذشته و ناامیدی از اهداف برآورده‌نشده همراه است.

ترس به روش‌های زیادی ایجاد می‌شود، مثل ابهام در مورد آنچه در آینده رخ خواهد داد، تجارب بد گذشته، کمبود اطلاعات و رفتار بد احتمالی دیگران؛ اما در عمق همه این عوامل بی‌اعتمادی به خودتان نهفته است. ترس یک گرایش ذهنی است که وقتی نمی‌توانید خودتان را مطمئن کنید که هر اتفاقی بیفتد حالتان خوب خواهد بود، زندگی شما را در کنترل خودش می‌گیرد.

تغییر همراه با انتخاب است؛ بنابراین تصمیم گرفته‌اید که دیگر نمی‌خواهید در حالت کنونی‌تان باقی بمانید.

معنادار کردن اتفاقاتی که در اطرافتان می‌افتد. باورهای اصلی شما تعیین می‌کنند به چه چیزی توجه و چطور آن‌ها را تفسیر کنید تا باعث تقویت این باورها شود، بنابراین گرایش دارید فقط مواردی را به یاد بیاورید که با باورهای اصلی‌تان سازگار است و آنچه را با این باورها ناسازگار است، نادیده می‌گیرید. - انتخاب فعالیت‌هایی که در آن‌ها نقش دارید یا از آن‌ها اجتناب می‌کنید. اگر عزت‌نفس کمی داشته باشید از فعالیت‌های معینی اجتناب می‌ورزید، چون احساس می‌کنید در این فعالیت‌ها عملکرد ضعیف خواهید داشت یا دیگران به شما نگاه نامطلوبی خواهند داشت. - پیروی از اشتیاق‌ها و رؤیاهایتان.

ترس یک فکر هراس‌آور است که شما از طریق کنشی آگاهانه در مورد آنچه شما را می‌ترساند، از خودتان بروز می‌دهید.

- اهدافی را شناسایی کنید که اولویت بالایی برای شما دارند و اهدافی را هم که کمتر اهمیت دارند تعیین کنید. تلاش بیشتری کنید تا به اهدافی با اولویت بالا دست پیدا کنید و برای اهدافی که برای شما معنای کمتری دارند، کمتر تلاش کنید. - از هر گامی که در مسیر صحیح رسیدن به اهداف برمی‌دارید، خوشحال باشید. - فعالیتی را انتخاب کنید که در زندگی‌تان حیاتی نیست. به‌عمد، فقط ۹۰% از تلاشتان را برای انجام آن به خرج دهید و ببینید از این بابت چه احساسی دارید. بعد ۸۰% و ۷۰% تلاشتان را به خرج دهید تا وقتی که با تلاش نکردن برای کامل شدن این فعالیت اُنس بگیرید.

ترک کردن محدوده آسایش و ایمنی‌تان کار ساده‌ای نیست، اما وقتی این کار را انجام دهید متوجه می‌شوید آنچه تصور می‌کردید محدوده آسایش شماست، درواقع سلولی است که در آن محبوس بوده‌اید. شما در افکار و درکتان از واقعیت زندانی بوده‌اید.

روش جدید تفکر: جین در دل می‌گوید: «بِن بدون اینکه لبخند بزند به من نگاه کرد. نمی‌دانم چرا. برای او بهترین آرزوها را دارم. حالا امروز باید چه پروژه‌ای را شروع کنم؟»

ذهن شما به چند روش فریبتان می‌دهد تا باور کنید که ارزش کمی دارید. در فصل هشتم در مورد این روش‌ها بحث می‌کنیم و می‌گوییم که چطور باید هرکدام از آن‌ها را رد کنید. - ذهن‌خوانی - پیش‌بینی نتیجه منفی - تعمیم بیش‌ازحد - برچسب‌زدن به خودتان - سرزنش خودتان - تمرکز بر امور منفی و خفیف جلوه دادن موارد مثبت - استفاده از «بایدها»

کشتی‌گیرها باید در محدوده وزنی معین باقی بمانند تا در گروه خودشان مسابقه دهند. اگر وزنشان بالا برود، مجبور می‌شوند با حریفی سنگین‌وزن‌تر مبارزه کنند. رشد شخصی و موفقیت‌های ناشی از آن مستلزم نظم و انضباط است. تعهدی بدهید و به آن بچسبید. با پیروزی در هر مسابقه‌ای، ایمان شما به خودتان و قابلیت‌هایتان افزایش پیدا می‌کند. به دلیل آنچه در مورد خودتان یاد می‌گیرید، مواجهه بعدی چالش کمتری برای شما ایجاد خواهد کرد. چالش فقط وقتی برای شما دشوار می‌شود که اعتماد لازم برای غلبه بر آن را نداشته باشید.

وقتی می‌بینید گفت‌وگو راه به جایی ندارد، از آن فرد برای حضور در زندگی‌تان و کمک به رشدتان تشکر کنید. آن فرد را در یک موقعیت مناسب ترک کنید. این کار را نه برای طرف مقابل، بلکه برای خودتان انجام دهید!

خیلی رایج است که درد شما بر زندگی‌تان حاکم شود و شما کاملاً از آن ناآگاه باشید.

خودتان افتخار کنید. با ایجاد تغییر باز برخورد کنید. می‌توانید از خودتان راضی باشید و درعین‌حال به‌دنبال بهبود خودتان هم باشید. ایجاد عزت‌نفس فرایند مهمی است که به توجه مداوم در همه حیطه‌های زندگی اعم از ذهنی، عاطفی، جسمی و معنوی نیاز دارد.

چه چیزی باعث می‌شود که رابطه‌ای معنادار شود؟ کل قضیه در اشتراک و سهیم شدن خلاصه می‌شود. به معنای به اشتراک‌گذاشتن واقعیت وجودی‌تان است و به این صورت کسی را پیدا می‌کنید که خود واقعی‌اش را با شما به اشتراک بگذارد. هرچه عزت‌نفس بیشتری داشته باشید احتمال بیشتری دارد که در رابطه‌هایتان صادقانه رفتار کنید. شما تلاش نمی‌کنید تا دقیقاً تصویری باشید که فردی دیگر می‌خواهد، بلکه به روشی فکر، رفتار و صحبت می‌کنید که اصیل و برای شما راحت است.

مهم نیست باورهای شما درست هستند یا غلط. شما آنچه را دیگران می‌گویند می‌پذیرید و تصویری از خودتان براساس آنچه می‌شنوید خلق می‌کنید. این تصویر مبنای برنامه‌نویسی ذهنی شما را که امروز هدایت‌تان می‌کند تشکیل می‌دهد.

ندای درونی افراد دارای عزت‌نفس سالم پیام‌هایی مثبت، اطمینان‌بخش و ارتقادهنده را تکرار می‌کند. آن‌ها حتی وقتی اشتباه می‌کنند انعطاف‌پذیر هستند، چون روش‌های مثبتی برای تفسیر واقعیت، راه‌های سازنده‌ای برای توضیح این مشکل به خودشان و روش‌های مفیدی برای تفسیر رویدادهایی که مطابق انتظارشان نبوده است آموخته‌اند.