بریده‌هایی از کتاب عزت نفس به زبان ساده

رو آوردن به الکل و موادمخدر ممکن است در ابتدا اعتمادبه‌نفس شما را افزایش دهد و مهارت‌های اجتماعی‌تان را حداقل به‌طورموقت بهبود دهد؛ اما به‌مرور زمان اتفاقات زیر برای شما خواهد افتاد: ۱. حساسیت‌تان را به موادمخدر از دست می‌دهید و در برابر آن مقاوم می‌شوید. ۲. به مواد وابسته می‌شوید. ۳. معتاد می‌شوید. ۴. احساس عزت‌نفس پایینتان حتی بدتر می‌شود چون اکنون به چیزی اعتیاد پیدا کرده‌اید که نمی‌توانید از آن رها شوید.

هر فکری در سر داشته باشید به همان تبدیل می‌شوید.

برخی تجارب خانوادگی را می‌بیند که به عزت‌نفس سالم منجر می‌شود: - بوسیده شدن و در آغوش گرفته شدن - مخاطب صحبت‌های مؤدبانه بودن - شنیده شدن - تحسین شدن - داشتن انتظارات بالا و قابل دسترس از شما از سوی دیگران - شنیدن اینکه تلاش در طول زمان باعث کسب نتیجه می‌شود، بنابراین وجود موانع قابل قبول است - شنیدن اینکه شکست برای همه رخ می‌دهد، بنابراین یأس و ناامیدی پذیرفتنی است

به‌جای اینکه تلاش کنید انسان‌ها را تغییر دهید، بهتر است مردم را همان‌طورکه هستند بپذیرید.

عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس باهم مرتبط هستند، اما دقیقاً یکسان نیستند. عزت‌نفس می‌گوید که شما در مورد خودتان چه احساسی دارید. اعتمادبه‌نفس می‌گوید که شما چقدر باور دارید که توانایی انجام کارهای موجود را دارید.

از ابتدا توجه و تعهد ما به رفع نیازهای شما در موقعیت کنونی‌تان معطوف بوده است. اگر در حال نبرد با گذشته هستید، ما به شما کمک می‌کنیم تا بر آن غلبه کنید. اگر موفق هستید اما شرایط اخیر به‌شدت به شما ضربه زده است، ما به شما برای بازسازی‌تان کمک می‌کنیم.

کتاب بخوانید. مطالعه باعث می‌شود با تجاربی متفاوت از تجارب شخصی‌تان آشنا شوید. همچنین، به شما کمک می‌کند تا ببینید که احتمالات دیگری هم وجود دارد. مطالعه روحیه‌تان را بالا می‌برد و به شما الهام می‌دهد کارهای جدیدی را انجام دهید. - اطرافتان را با انسان‌های مثبت‌اندیش پرکنید. هم‌نشینی با افرادی که دیدگاهی مثبت به زندگی دارند و در همان مسیری حرکت می‌کنند که شما می‌خواهید بروید، باعث می‌شود به‌دنبال آن‌ها کشیده شوید و پشت‌سر آن‌ها جلو بروید.

پایه و اساس احساس عزت‌نفس از گذشته‌تان ناشی می‌شود. منابع هم زیاد هستند و می‌تواند شامل والدین، برادران و خواهران، بچه‌های محله که با آن‌ها بازی می‌کردید، کودکانی که در مدرسه با شما بودند، معلمان و مقامات مذهبی شود. همه این افراد به تثبیت احساستان در مورد خودتان کمک کرده‌اند. بسیاری از نظریات شما در مورد عزت‌نفس مستقیماً از نحوه‌ای که در خانواده با شما رفتار شده است ناشی می‌شود. اگر توجه همراه با عشق و تحسین دریافت کرده باشید و اگر مؤدبانه با شما صحبت کرده و به شما گوش داده باشند، این تجارب به شما در شکل‌گیری حسی قوی از ارزشمند بودن کمک می‌کند.

شرم می‌تواند از احساسات مربوط به رویدادهایی که در گذشته رخ داده است، اشتباهاتی که مرتکب شده‌اید یا رفتار اجتماعی ضعیف نیز ناشی شود. مهم نیست چه رویدادهایی به شرم منجر شوند. در هرحال، شرم احساسی بسیار آزاردهنده است که به‌سختی می‌توان آن را پشت‌سر گذاشت.

دفترچه‌ای ویژه بخرید و فقط مواردی را که باعث شادی‌تان می‌شود و می‌گوید شما چه موجود عالی و بی‌نظیری هستید، در آن یادداشت کنید. تصاویری از سنین متفاوت، یادگاری‌هایی از انجام کارهایی که از آن لذت برده‌اید و مکان‌هایی که از بودن در آن‌ها لذت برده‌اید، جایزه‌ها و کارت‌هایی که دریافت کرده‌اید، نوشته‌هایی که نوشته‌اید و از این قبیل موارد تهیه کنید و در آن قرار دهید. گه‌گاه سراغ این دفترچه بروید، به‌خصوص در مواقعی که به تقویت عزت‌نفستان نیاز دارید.

پسران هم آموزش دیده‌اند رفتاری معین داشته باشند. به آن‌ها یاد داده‌اند نقطه مقابل دخترها هستند و همیشه باید بیش از دخترها باشند. این باورهای اصلی را که پسران اغلب می‌شنوند در نظر بگیرید: - ستاره شدن در ورزش باعث می‌شود محبوب شوی، بنابراین ورزش مورد علاقه‌ات را پیدا کن و در آن بهترین شو. - تو باید پول زیادی دربیاوری و ثروتمند شوی. - می‌توانی خشمگین باشی؛ اما هیچ ملایمتی از خودت نشان نده. - باید اموالی گران‌بها داشته باشی تا از مردان دیگر بهتر و برتر باشی. - باید شانه‌هایی پهن داشته باشی تا جذاب باشی. - اگر ظاهر خوبی نداشته باشی، توجه هیچ دختری را جلب نمی‌کنی.

وقتی نتایج مطلوب را خلق کنید، عزت‌نفس شما افزایش پیدا می‌کند. جالب است که وقتی عزت‌نفس شما افزایش پیدا کند، ایمان شما نیز افزایش پیدا می‌کند. ایمان و عزت‌نفس دست در دست هم به جلو می‌روند.

خارج شدن از جعبه ترک کردن محدوده آسایش و ایمنی‌تان کار ساده‌ای نیست، اما وقتی این کار را انجام دهید متوجه می‌شوید آنچه تصور می‌کردید محدوده آسایش شماست، درواقع سلولی است که در آن محبوس بوده‌اید. شما در افکار و درکتان از واقعیت زندانی بوده‌اید.

افکار شما رفتارتان را هدایت می‌کنند، رفتارهای شما از عادت‌هایتان شکل می‌گیرند و عادت‌های شما زندگی‌تان را خلق می‌کنند!

عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس باهم مرتبط هستند، اما دقیقاً یکسان نیستند. عزت‌نفس می‌گوید که شما در مورد خودتان چه احساسی دارید. اعتمادبه‌نفس می‌گوید که شما چقدر باور دارید که توانایی انجام کارهای موجود را دارید.

وقتی تجارب معینی را از سر بگذرانیم یا پیام‌هایی مشابه را بارها و بارها بشنویم، آن‌ها در ذهنمان شکل می‌گیرند و باورهای اصلی‌مان را تشکیل می‌دهند. باورهای اصلی شما بر همه حوزه‌های زندگی‌تان اثر می‌گذارند؛ اینکه چه دیدی در مورد خودتان دارید، افراد دیگر را چگونه می‌بیند، چطور رویدادهایی را که رخ می‌دهند تفسیر می‌کنید و چطور به سایرین و تجربه‌ها واکنش نشان می‌دهید.

اکنون این سؤال را مدنظر قرار دهید: اگر این احساس را داشته باشید و این‌گونه عمل کنید، چطور می‌توانید با دیگران دوست شوید و دوستی خوب برای آن‌ها باشید؟ این کار امکان‌پذیر نیست. اگر از دیگران بترسید، نمی‌توانید زندگی پر از عشق و همراهی داشته باشید. احترام به خود ضعیف به‌طورقطع برای شما خوب نیست.

فهرستی از موفقیت‌هایتان تهیه کنید هروقت افکارتان در مورد خودتان منفی شد، فهرستی از موفقیت‌هایتان تهیه کنید تا بتوانید تمرکزتان را تغییر دهید. یک برگه کاغذ و یک قلم یا مداد بردارید، یا یک صفحه خالی آنلاین ایجاد کنید. زمان‌سنج را روی حداقل پانزده دقیقه تنظیم کنید. سپس نوشتن همه موفقیت‌هایتان در جوانی و بزرگ‌سالی را شروع کنید. همه کارهای بزرگ یا کوچکی را بنویسید که به ذهنتان می‌رسد و برای خودتان و دوستان، اعضای خانواده، همسایه‌ها و افراد کاملاً غریبه انجام داده‌اید.

خبره شدن در کاری که از آن لذت می‌برید حیطه‌ای را پیدا کنید که شما را به خود جلب کند، موردی که به‌طورطبیعی در آن عالی هستید و بر یادگیری کاری که می‌توانید در مورد آن انجام بدهید تمرکز کنید. این به مقداری سخت‌کوشی و عزم نیاز دارد اما به زحمت تلاشی که می‌کنید می‌ارزد. شما به اراده لازم برای توجه به این حیطه و عزمی جزم برای موفق شدن نیاز دارید. برای اینکه خیلی سریع به مهارت بالا دست پیدا کنید، اغلب باید تمرین کنید. همچنان که در حیطه مدنظرتان کار می‌کنید، تعدیل‌ها و پیشرفت‌هایی ایجاد کنید تا اینکه حتی بهتر از گذشته عمل کنید. این باعث می‌شود صلاحیت شما افزایش پیدا کند و درنتیجه منبعی از رضایت و موفقیت برای شما فراهم آورد.

ازدواج‌ها شکست می‌خورند، خواهرها و برادرها باهم می‌جنگند و دوستان مشاجره می‌کنند. وقتی وعده‌ها و قول‌ها زیر پا گذاشته شود، تعهدات نقض شوند و انتظارات برآورده نشوند، مردم بساط خود را برمی‌چینند و رابطه را رها می‌کنند. رابطه‌های مشکل‌دار نشان‌دهنده از دست رفتن اعتبار هستند. پیام این است: «من به تو اعتماد ندارم.» وقتی اعتماد سلب شود یا خدشه‌ای بر آن وارد آید، فوراً احساس می‌کنید که به شما آسیب وارد شده است. وقتی در کنار کسی دیگر یا خودتان احساس امنیت نکنید، چراغ‌قرمزی در سرتان روشن می‌شود و به شما هشدار می‌دهد که توقف کنید و در مورد رویداد فکر کنید. فوراً ادراکات تغییر می‌کنند و پویایی رابطه دگرگون می‌شود.