- طاقچه
- ادبیات
- کتاب بعد از انقلاب
- بریدهها
بریدههایی از کتاب بعد از انقلاب
۳٫۱
(۱۰)
هر جامعهای که بنیادش بر فریبکاری باشد و جرم و جنایت را، هرچند در میان مشتی از خواص، به مثابه جنبهای از رفتار بهنجار تحمل کند، و گروه دیگر را، ولو هرقدر اندک، از شأن و مرتبت و حتی از حق زندگی محروم کند، خود را به انحطاط اخلاقی، و نهایتا به فروپاشی، محکوم میکند.
ایران
«در حالی که دور و برمان را نگاه میکردیم تا ببینیم که دیگر چه کسانی زنده ماندهاند، خندیدیم و گریستیم. از شادی فریاد میزدیم: «تو هنوز زندهای!» و بعد به یاد آنکه مرده بود میگریستیم.»
ایران
«آتش!» کلمه گویی از جایی بسیار دور فریاد میشود. گلولهها سر مرد را درب و داغان میکنند. خون روی دیوار میپاشد. بدن او، شاید به دلیل شدت تیرباران، شق میشود و روی انگشتان پاها میایستد. دستهایش میلرزد. سینهی مملو از گلولهاش غرق خون است و پیراهناش را کاملاً خیس کرده. سرانجام آهسته آهسته تلوتلو میخورد و میافتد...
صدایی از میان جمعیت فریاد میزند: «زندهباد انقلاب!» و ناگهان همه (و از جمله ما) فریاد میزنند: «زندهباد انقلاب! زندهباد انقلاب!»
جواد
به گذشته که نگاه میکنم، خودمان را میبینم که مدامناراضی و معترض بودیم امّا، در عین حال، مملو از خوشبینی هم بودیم. اطمینان داشتیم که سنّتهای فرهنگی ملت (کلبیمسلکیبودنش، حس درک واقعیتاش، ناباوری ریشهدارش) نیرومندتر از نظام سیاسی وارداتی شرقی است و در نهایت بر آن فائق میآید. ما خوشبینهای شکباوری بودیم: به نیروی ویرانگر این روحیه و نیز به پیروزی نهاییاش ایمان داشتیم.
Toobakiani
در آلمان شرقی، نویسندگان مهاجرت کردند. آنها یا، مثل اوا استریتماتر، به درون خود مهاجرت کردند یا به خارج ــ به غرب ــ کوچیدند.
پویا پانا
شعری تکاندهنده از اوا استریتماتر اینگونه آغاز میشود:
ما همه بسیار باختهایم
خودت را نفریب: خودت را و مرا نیز
ما آزاد به دنیا آمدیم
و اکنون، درمیبندیم
به روی زن و مرد، همهی آنها...
پویا پانا
زمانی که رژیمی جنایتکار ضابطههای قانونی را به هم میزند، زمانی که از جرم و جنایت حمایت میشود، هنگامی که بعضیها، که بالاتر از قانون هستند، میکوشند دیگران را از شأن و مرتبت خود محروم کنند، پایبندی اخلاقی مردم عمیقا تحت تأثیر قرار میگیرد.
ایران
ترور نه فقط بخشی لاینفک از ماشین سرکوبگر آنها بود، که بخشی جداییناپذیر از نظمی اخلاقی محسوب میشد که رژیم خود را بر مبنای آن ساخته بودند
ایران
صف در بانکها نیز، به اندازهی صف بنزین، بخشی اساسی و بنیادی از زندگی بلگراد است. اقتصاد به وضعیت تورمی فوقالعاده بالایی دچار شده است ــ میزان تورم دویست درصد در ماه است. در رستورانها بهای روی صورت غذاها هر شب عوض میشود. تنها وسیلهی دفاع در برابر تورم، حساب ارزی است. بسیاری از بانکهای خصوصی، برای دادوستد، حسابهای ارزی باز کردهاند و وعده میدهند که به حسابهایی از این نوع ده درصد سود در ماه میپردازند. اینکه چگونه از عهدهی انجام همچو کاری برمیآیند، معماست. شایع است که بانکهای خصوصی بهشدت وارد دنیای زیرزمینی قاچاق شدهاند، از جمله واردات غیرقانونی نفت از اوکراین، تجارت اسلحه با روسیه، و نیز تطهیر پولهای ناشی از قاچاق مواد مخدر در غرب. بعضی از بانکها ورشکست شدهاند و بیم ورشکستگی بانکهای دیگری نیز میرود.
sadafi
حجم
۲۹۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۲۹۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
قیمت:
۶,۰۰۰
تومان