بریده‌هایی از کتاب بازگشت به عشق؛ راهنمایی برای زوج‌ها

آنچه ما انجام می‌دهیم، جستجو به دنبال کسی است که خصوصیات و ویژگی‌های شخصیتی غالب کسانی را داشته باشد که ما را بزرگ کردند.

در ازدواج ناخودآگاه، پیش فرض شما بر این است که وظیفهٔ همسرتان در زندگی با شما این است که به طرزی معجزه‌آسا، به نیازهای شما رسیدگی کند.

دلیل این که چرا در ابتدای یک رابطه چنین احساسات خوبی را تجربه می‌کنیم، این است که بخشی از مغزمان باور دارد که نهایتا به ما فرصتی داده شده تا مورد توجه و حمایت قرار بگیریم و تمامیت، یک‌پارچگی و وحدت وجود اولیهٔ خود را مجددا باز یابیم.

خویشتن گمشدهٔ شما به طور کلی خارج از حوزهٔ آگاهی شما واقع شده و از آن کاملاً بی‌اطلاع هستید. تقریبا تمامی ارتباطات با این بخش‌های سرکوب شده از وجود خود را کاملاً خشکانده‌اید.

خوشبختی شما نه به پیدا کردن «همسر ایده‌آ ل» بلکه به میزان تمایل شما به کشف و درک بخش‌های پوشیده و پنهان وجود خودتان بستگی خواهد داشت.

ازدواج سفری روانی و روحی است که با شور و حال و سرمستی جذب شدن آغاز شده و مسیر خود را از میان گذرگاه ناهموار و پرپیچ و خم «خودکاوی» و «خودشناسی» ادامه می‌دهد و نهایتا به خلق کانونی صمیمی، شاد و همیشگی می‌انجامد.

رشد. به جای آن که دردتان را سرکوب کنید، از خود بپرسید: «در این لحظه چه حقیقتی سعی در نمایان کردن خود دارد؟ در زیر این احساسات غم، اضطراب، نگرانی و یاس، چه احساسات قدیمی‌تر و عتیقی پنهان شده‌اند؟»

تنهایی طلب‌ها نیز با این تمرین مشکل خواهند داشت. بدین معنی که می‌خواهند همکاری کنند، اما به سختی

اغلب متعاقب آن که طرفین تعهدی جدی را در قبال یکدیگر عهده‌دار شدند، تغییری قابل ملاحظه و محسوس در رابطه پدیدار خواهد گشت

طوری به همسران خود واکنش نشان می‌دهند که گویی کپی والدینشان هستند. با این که تمامی صفات و ویژگی‌هایشان نیز یکسان نیستند، به خاطر نیاز خود که روی کار ناتمام خود از دوران کودکی کار کنند، باقی خصوصیات و ویژگی‌های «والدی» خود را بر روی همسرشان فرافکن می‌کنند. سپس به گونه‌ای با همسر خود رفتار می‌کنند که گویی آنان در عمل واجد این خصوصیات و ویژگی‌ها هستند، تا این که بتوانند پاسخ و عکس‌العمل مطلوب را در همسر خود برانگیزند. به عبارت دیگر همسرشان را تحریک می‌کنند تا به گونه‌ای که مطلوب آنان است و برایشان آشنا است، با آن‌ها رفتار کند. زیرا این همان طریقی بوده که والدینشان همیشه با آن‌ها رفتار می‌کرده‌اند.