بریده‌هایی از کتاب ماندن در وضعیت آخر

هر چند من امروز از طبابت دست کشیده‌ام، ولی هنوز هم در جستجوی راه‌های بهتری برای درک این مطلب هستم که چه چیزی انسان را می‌سازد، انگیزه های او کدام است و چه عقیده‌های عملی‌ای به غنی‌ترشدن زندگی انسان‌ها کمک می‌کند. هنوز هم معتقدم که "تحلیل رفتار متقابل" از دیدگاه روانشناختی، بهترین سیستمی است که تا به امروز به‌منظور فهمیدن و توصیف رفتار انسانی تدوین شده است.

"وقتی که عقیده‌ای زمان و صدای خود را یافت قوّت می‌گیرد." "تحلیل رفتار متقابل" یک عقیده است. زمان امروز است، و صدا وضعیت آخر.

شما فقط زمانی پیر شده‌اید که خودتان اینطور فکر کنید.

کاتو در هشتادسالگی فراگرفتن زبان یونانی را آغاز کرد،

برن می‌نویسد: "انسان آگاه زنده است ــ چون می‌داند چه احساسی دارد و در چه زمان و مکانی زندگی می‌کند. می‌داند بعد از آنکه مُرد و زیر خاک رفت درخت‌ها هنوز باقی خواهند بود. ولی او دیگر نیست که آن‌ها را تماشا کند. بنا بر این می‌خواهد امروز تا آنجا که امکان دارد از دیدن آن‌ها لذت ببرد.

شاید ما هم زندگی ابدی را تجربه می‌کنیم: دقیقا زمانی که درباره‌اش فکر نمی‌کنیم، زمانی که تنها کافیست بگوییم: "برای امروز متشکرم،" و حال را جشن بگیریم.

شاید بتوان گفت زندگی ابدی یعنی متوقف شدن زمان. یعنی آنگاه که ما آنچنان در آگاهی از حال غرق شده باشیم که گذشته و آینده نتوانند محدودیتی برای ما ایجاد کنند. کیر کگور می‌گوید: "کسی که در قایق پارو می‌زند پشتش به طرف هدفی است که به‌سوی آن می‌رود. فرداهای ما نیز چنین است. وقتی که کسی کاملاً غرق امروز باشد و قاطعانه فکر روز بعد را از سرش بیرون کند، اصلاً آن را نمی‌بیند. ایمان رویش را از ابدیت برمی‌گرداند، دقیقا با این هدف که آن را امروز از آن خود سازد."

من معمولاً بستنی می‌خورم ولی همین خوردن را بیست دقیقه طولش می‌دهم. چیزی را که می‌خورید، نبلعید. هنگام چیز خوردن، کتاب یا روزنامه نخوانید. طعم چیزی را که می‌خورید یا می‌نوشید، حس کنید، وگرنه نمی‌فهمید چه چیزی خورده‌اید یا نوشیده‌اید.

آیا می‌خواهید با از بین بردن خود چیزی را به "والد"تان ثابت کنید؟ چیزی که هرگز محتوایش را بررسی نکرده‌اید؟ آیا نباید همه ابعاد شخصیت خود، ازجمله "کودک"تان را بازیابید؟

کلسترول ، که در بروز امراض قلبی تأثیر بسیاری دارد، همانقدر ممکن است ناشی از تغذیه باشد که از احساس روانی شخص. مشخص‌ترین ویژگی این افراد حالت اضطرار آن‌ها نسبت به زمان و یا به عبارت دیگر مرض عجله است.

چین‌وچروک صورت چیز جالبی است، زیرا از عمر و زندگی شما حکایت‌ها دارد. درست مثل جای زخم است که دو چیز را نشان می‌دهد: یکی آنکه مجروح شدید، و دیگر اینکه بهبود یافتید.

بِرن معتقد بود که دلیل مشروب‌خواری مردم این است که می‌خواهند عنان اختیار را از دست "والد" بیرون بیاورند و افسار را به "کودک" خود بسپارند. به گفته او "والد" اولین چیزی است که ناپدید می‌شود، اما به نظر ما مشروب خوردن هر سه قسمتِ شخصیت ما را در آنِ واحد تحت تأثیر قرار می‌دهد: "بالغ" کاملاً از کار می‌افتد، آن هم همراه با عواقبی مصیبت‌بار، زیرا قوه قضاوت از کار افتاده است. "کودک" نیز که دیگر از هیچ نوع حمایتی برخوردار نیست ممکن است به‌طور موقت شنگول شود، اما روز بعد به‌خاطر کارهای کرده و نکرده احساس بدی دارد. راه بهتر برای تحت فشار "والد" نبودن "ردیابی" است.

بِرن معتقد بود که دلیل مشروب‌خواری مردم این است که می‌خواهند عنان اختیار را از دست "والد" بیرون بیاورند و افسار را به "کودک" خود بسپارند.

لباسی را که می‌خواهید روز چهارشنبه برای رفتن به میهمانی بپوشید سه‌شنبه‌شب انتخاب کنید. لزومی ندارد روز خود را با وسواس درباره انتخاب لباس خراب کنید. برنامه داشته باشید.

"ذهن پاسکال جمع‌کننده نبود، مولّد بود." آیا ذهن شما مولّد است؟

"برای ثروتمند بودن دو راه وجود دارد: یکی آنکه پول بسیار زیادی داشته باشیم؛ و دیگر آنکه نیازهای خیلی کمی داشته باشیم."

وقتی اوضاع ناجور می‌شود بسیاری از مردم به پناهگاه قدیمی خود یعنی "والد" روی می‌آورند، و غالبا این تنها راهی است که برایشان قابل تصور است. آن‌ها نمی‌فهمند چرا "والد" چنین تسلطی بر آن‌ها دارد. "تحلیل تبادل رفتار" امکان درک این مطلب را فراهم می‌آورد و بصیرت ناشی از درک این مطلب در نهایت می‌تواند باعث پس‌راندن کامل "والد" شود.

۵) سکوت. نگاهی شگفت‌زده و متحیر همراه با لبخندی دوستانه در گوشه لب هم می‌تواند پاسخی خلع‌سلاح‌کننده باشد. این عمل ممکن است باعث شود که او درباره آنچه در آن لحظه گفته تأمل کند. پنج یا ده ثانیه سکوت آنچنان او را ناراحت می‌کند که ممکن است احساس کند باید چیز دیگری بگوید. بسیاری از مردم نمی‌توانند سکوت را تحمل کنند، و اغلب احتمال آنچه را که گفته‌اند تعدیل می‌کنند. اگر بپرسند چرا سکوت کرده‌اید، می‌توانید بگویید: "لازمه کاملاً درباره‌اش فکر کنم." شما دروغ نگفته‌اید، درباره هر چیزی باید فکر کرد. ۶)

رمز داشتن یک "بالغِ" سریع‌الانتقال دانستن روش "ردیابی" و سایر روش‌هایی است که در این کتاب تشریح شده است.

یکی از راه‌هایی که نباید برای پس‌راندن "والد" انتخاب کرد این است: هیچوقت مستقیما به شخص نگویید که "والد"ش دارد حرف می‌زند. این کار فقط خشم او را تشدید می‌کند.