بریدههایی از کتاب ماندن در وضعیت آخر
۴٫۱
(۷۶)
۴) مهم نباش. کوچک شمردن موفقیتهای کودک، ساکت کردن او وقتی در مقابل بزرگترها حرف میزند ــ "فکر میکنی تو کسی هستی؟" ــ ممکن است کودک را به این تصمیمگیری بکشاند
سهيل قهرمانی
مردم احتمالاً فقط موقعی میتوانند ما را ناراحت کنند که "والد" ما را برانگیزند، و این به نوبه خود ما را از درون مورد اتهام قرار میدهد.
احسان رضاپور
بزرگ که میشویم فراموش میکنیم یک شب در بچگی چه دیدیم، فراموش میکنیم دنیا چقدر ترسناک بود و ما چقدر ناتوان بودیم. حتی فراموش میکنیم که روزی به این نتیجه رسیده بودیم که "من خوب نیستم ــ شما خوب هستید." اما وقتی این نتیجه قطعی شد، برای همیشه در ذهن ضبط میشود.
از آنجا که این فرض برداشتی است حقیقی از چگونگی زندگی، او تلاش میکند همیشه همین نتیجهگیری خود را حفظ کند. اگرچه برداشت او درباره خودش و دیگران ناخوشایند به نظر میرسد، اما قدرت زیادی برای باقی ماندن در ذهن او دارد، زیرا تصمیمی است که بر اساس فرایندهای منطقی ذهنی اولیه، و در جستجوی انطباقپذیریهای عملی و موفقیتبار اتخاذ شده است. هر چند دادهها ناقص است، ولی دادهپردازی کامل است.
احسان رضاپور
تنها راه تغییر احساسها شناخت منشأ آنها و بعد تغییر رفتار است. بخش بیشتر این کتاب مربوط است به اینکه چگونه میتوان به این راه دست یافت.
عرفان بهمنی
ازدواج نیز نوعی رابطه است بر مبنای عهد و پیمان و وفاداری. اما این بدان معنی نیست که روابط دیگری وجود نداشته باشد. بسیاری از قول و قرارهای ازدواج که در هفته اول عروسی یا حتی قبل از آن گذاشته میشود، متأسفانه هریک از طرفین را از منابع "مردمی" محروم میکند، یعنی همان چیزی که باعث شد آنها در ابتدا به هم نزدیک شوند.
hamidreza maddah
راینهولد نیبور گفته است، دعا کنیم که"خداوند به ما برای پذیرش آنچه نمیتوانیم تغییر دهیم متانت، برای آنچه میتوانیم تغییر دهیم شجاعت، و برای تشخیص تفاوت این دو، خرد و درایت عنایت فرماید."
~MON¡REH~
برنارد باروخ همیشه کسی را پیر میدانست که دستِ کم پانزده سال از خودش پیرتر باشد. شما فقط زمانی پیر شدهاید که خودتان اینطور فکر کنید.
~MON¡REH~
همین که از سرما یخ نبندید و تشنگی و گرسنگی به درونتان چنگ نزند، کافی است. اگر پشتتان نشکسته، اگر پاهایتان هنوز قدرت راه رفتن دارد، اگر هر دو دستتان را میتوانید خم کنید، اگر چشمهایتان میتواند ببیند، و اگر گوشهایتان میتواند بشنود، به چه کسی باید حسادت کنید؟ و چرا؟
حسادت ما به دیگران، بیش از هر کسِ دیگر خود ما را نابود میکند.
~MON¡REH~
نزدیکی و صمیمیت به معنای داشتن خواستههای یکسان نیست، بلکه به این معناست که هر دو طرف بهنحوی یکسان به فکر دیگری است. به فکر دیگری بودن حاکی از داشتن اعتماد متقابل است. این که اجازه بدهیم دیگرانی که دوستشان داریم "خودشان" باشند، یکی از راههای زنده نگه داشتن عشق و محبت فیمابین است.
~MON¡REH~
اگرچه تغییرات فکری بر تغییرات رفتاری مقدم است، اما نهایتا این تغییر در رفتار است که به حساب میآید. این عمل است و نه فقط فکر تنها، که مجموعهای از ضبطهای جدید ایجاد میکند
~MON¡REH~
وقتی که شخصی را به عنوان الگو انتخاب کردید، مثل او رفتار کنید، از او "تقلید" کنید. شما هنوز خودتان هستید، ولی در شخصیت خود ایده قابل لمسی را وارد کردهاید که میخواهید باشید. به سر گذاشتن کلاه شعبدهبازان شما را شعبدهباز نمیکند، اما اگر با این کار احساس خوب میکنید میتوانید تغییر کنید، امتحانش کنید. اگر کیف دارد و در عین حال کسی را اذیت نمیکند، چرا نکنید؟
~MON¡REH~
از همان اوایل کودکی با مشاهده رفتار و حرکات والدین خود الگویی میسازیم از اینکه چگونه باید باشیم. بچهها معمولاً به پدر و مادرشان "میروند
~MON¡REH~
کسانی که عینک میزنند گاهی وقتها که به مهمانی میروند عینکشان را نمیبرند، چون خیال میکنند بیعینک جذابتر میشوند. اما ممکن است احساس کنند که از دور خارجاند زیرا همه را تیره و تار میبینند. دلمشغولی آنها این است که "قیافهام چطوره؟"، نه "قیافه دیگران چطوره؟" وقتی دید شما دو متر بیشتر نیست، چطور میتوانید دست تکان دادن یکی از دوستانتان را از ته اتاق ببینید؟ اگر نتوانیم مردم را درست ببینیم، نهتنها از نوازش آنها محروم میمانیم بلکه خودمان نیز قادر به نوازش آنها نخواهیم بود.
~MON¡REH~
"عالیترین هدیهای که یک فرد میتواند به فردی دیگر ارزانی دارد، حضور بیادعای خود اوست."
~MON¡REH~
باید مانند اسکیبازان روی دریا، از روی امواج حوادث بگذرم و فکرم را با چیزهای بهتری مشغول کنم. این کار یکی از بهترین "مسدودکنندههای والد" است.
~MON¡REH~
بخواهید موضوع روشن شود. پرسیدن "خوب" است. اگر مقصود کسی را نمیفهمید، از او بخواهید گفتهاش را تکرار کند.
اگر راهنماییها روشن نیست، بگویید. گاهی چون نمیخواهیم ابله جلوه کنیم، اظهارات و گفتههای دیگران را بررسینشده رها میکنیم و بعد گیج میشویم. چقدر از سوءِتفاهمها در ازدواج یا در کلاس مدرسه، یا حتی در امور بینالمللی میتوانست پیش نیاید، اگر مردم نمیترسیدند که پرسشهای "ابلهانه" را مطرح کنند؟ با نکات متناقض مقابله کنید. بخواهید موضوع روشن شود.
~MON¡REH~
موفقیت زمانی برای کودک لذتبخش است که او بداند والدینش قبل از آنکه او دست به عملی بزند بدون قید و شرط به او علاقهمندند، نه بهخاطر آن عمل. وقتی که کودک بداند او را دوست دارند، خودش خواهان راضی کردن "عاشقان" خود خواهد بود، و خودش به آنها "نشان میدهد و میگوید" که کارنامه زندگی روزمرهاش در دنیا چگونه است.
~MON¡REH~
اگر ما بتوانیم کودکان خود و نسل آینده را با محبت بدون قید و شرط و با انضباطی محکم و یکنواخت و بدون تنبیه بزرگ کنیم، این کودکان هرگز از زندگی یا مرگ نخواهند ترسید، و دیگر لازم نیست بنشینیم کتابهایی درباره "مرگ و مردن" بنویسیم.
~MON¡REH~
حجم
۷۴۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۷۴۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
قیمت:
۱۴۲,۰۰۰
۹۹,۴۰۰۳۰%
تومان