بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فوز سالک | صفحه ۸ | طاقچه
کتاب فوز سالک اثر علی صفایی حائری

بریده‌هایی از کتاب فوز سالک

امتیاز:
۴.۲از ۲۰ رأی
۴٫۲
(۲۰)
چرا که انسان یک عمر به دنبال چیزهایی بوده که وقتی به آن‌ها دست پیدا کرده، از آن‌ها برگشته و آن‌ها را رها کرده است.
🌱ehsan
انسان با توجّه به امیرالمؤمنین و آن چه بر او گذشته، می‌تواند آن چه را که از او به یادگار مانده در وجود خود بارور کند. می‌تواند قائم، ذاهب، سابق، مستبق و مخلص باشد. این‌ها درس‌های سختی است ولی از زبان این وجود؛ این وجود به خون نشسته، از زبان این فرق شکافته، می‌توان این درس‌ها را به راحتی فراگرفت؛ چرا که استاد در تفهیم درسش دخالت دارد. و این خصوصیت امیرالمؤمنین است که می‌توانند درس‌های سنگین را به راحتی تعلیم دهند. می‌توانند با عنایتی که به تمامی شیعیان‌شان داشته‌اند، دل‌های آن‌ها را بلرزانند و حرکت دهند.
کربلایی
«وَ آسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْأَلُنِی غَدَآ عَنْهُ»؛ خدایا! کاری که فردا تو از من سؤال خواهی کرد، امروز مرا به آن کار مشغول کن. مگر من چقدر فرصت دارم؟!
جوان انقلابی
این تعابیر جای تأمّل زیادی دارد! عیب کار ما این بوده ـ ان‌شاءالله که خداوند از ما بگذرد ـ هنگامی سفره محمّد و آل محمّد برای ما پهن شده، که هنوز گرسنه نبوده‌ایم. و طوری به این سفره دهان زده‌ایم که شاکر نمانده‌ایم. و از آن همه نیرو و امکان و بذل و فضلی که بر سر این خوان قرار گرفته، سهم وافری نبرده‌ایم؛ درست مثل بچّه‌های بازی‌گوشی که به هر چیزی دندان زده و بقیه را رها کرده‌اند. شاکر نبوده‌ایم. نیروهایش را نگرفته‌ایم. با پُرخوری، خودمان را ضایع کرده‌ایم. این سفره، سفره پهن و گسترده‌ای است، ولی ما جفا کرده‌ایم!
کاربر ۳۷۷۹۵۲۳
«اَللّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِک رَاضِیةً بِقَضَائِک. وقتی که من اندازه‌هایی را که او برایم در نظر گرفته و حساب کرده فهمیدم، منتظر می‌شوم که حواله‌اش را بفرستد. منتظر حُکمی هستم که روی این اندازه‌های من بیاید. و دیگر این اندازه‌ها مرا مغرور نمی‌کند؛ چرا که من مطمئن به نعمت‌ها نیستم، که مطمئن به مقادیر و تقادیر حق هستم.
drsafdari
ما تسبیح نداریم، مُسبِّح نیستیم. و کسی که مسبّح نبود، طبیعتآ راضی و حامد نخواهد بود، مبتهج و مسرور نخواهد بود.
drsafdari
لازمه رضا، انس با حق است. و زمینه رضا و انس با حق، تسبیح است. تا تو برای خدا و در پرونده‌اش اشکالی قائل هستی، تا معتقدی که کار از سمت حق یک کمی شُل است و اگر کمی بیش‌تر محبّت می‌کرد، وضع تو خوب می‌شد، تا هنوز برای خدا یک کمی جای خوبی باقی گذاشته‌ای، چطور می‌توانی از او راضی باشی؟! تسبیح، معنایش این است که از ناحیه حق، کار تامّ و تمام است.
drsafdari
هیچ سالکی چنین سلوکی نداشته و حتی مدّعی چنین سلوکی نیست. همه کسانی که درجاتی از سلوک را دارند، مدّعی کشف و شهودی کمتر از آسمان هفتم را هستند، در حالی که شیطان نه تنها شهود، که حضور داشت. با این حال بیرونش کردند، تبعیدش کردند ـ به قول ما ـ گفتند: چِخِه! برو! چرا؟ چون عبد نبود.
drsafdari
آن چه جهنّم ماست، آن چه «سقر» سلوک ماست، این است که ما به حق پیوند نخورده‌ایم. به همه چیز رسیده‌ایم، ولی عبد نشده‌ایم
drsafdari
دقّت و تأمّلی داشته باشیم که آن چه در این زندگی و عمری که گذشته به دست آورده‌ایم و آن چه در آن سلوک کرده‌ایم، چه چیزی بوده است؟ و این سلوک چقدر رنج و عذاب و گرفتاری برای ما داشته است؟ اگر خودمان را در این سلوک و در این دنیا خرج خدا نکنیم، خرج چه کسی کنیم؟! خرج زن و بچّه، خرج خاک، خرج آب، خرج سگ، خرج شغال و...؟! تا کنون خودمان راخرج چه کسی کرده‌ایم؟!
drsafdari

حجم

۱۸۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۶۳ صفحه

حجم

۱۸۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۶۳ صفحه

قیمت:
۲۹,۰۰۰
تومان