بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کتاب کوچک معصومیت و امید | طاقچه
کتاب کتاب کوچک معصومیت و امید اثر سید علی صالحی

بریده‌هایی از کتاب کتاب کوچک معصومیت و امید

انتشارات:نشر ثالث
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۲۲ رأی
۳٫۰
(۲۲)
ما هنوز هم برای آمدنِ باران به دعای پُرلکنتِ کودکان محتاجيم. باور کنيد تنها اشاره روشن آن‌هاست که گاهی به گوش ِ سنگين آسمان می‌رسد.
اِیْ اِچْ|
تَعَلُل کار دستتان می‌دهد، ترديد... عينِ تاريکی‌ست، مکث نکنيد مرگ به ديدارتان می‌آيد. من رفتم...!
اِیْ اِچْ|
اتفاقِ خاصی رُخ نمی‌دهد اگر آدمی غفلتا مقابلِ يک نفر بگويد: ببين... من دوستت دارم، همين و خلاص!
اِیْ اِچْ|
اين‌جا در اين برهوتِ بی‌هوده تو تنها گمشدگانی خواهی ديد که خود نيز روزگاری گمشده ديگری بوده‌اند.
آلوین (هاجیك) ツ
پرنده به اين دليل قادر به پرواز است که آزادی را جدی گرفته است.
ندا
نبايد بخوابيم در خواب خواهيم مُرد. درد ما تنها همين دغدغه دير به دير نيست تنها همين نيست که ممکن است تشنه در تاريکی بميريم، خيلی وقت است که از شدت خستگی ديگر خوابمان نمی‌رود. اين‌جا در اين سرزمين چقدر سخت است حتی مُردن به رايگان.
Ahmad
کمی شعر بخوانيد شفا خواهيد يافت.
مهندس
ما را مظلومِ اين گريه‌ها نبين، ما داريم در باران پياده به خانه برمی‌گرديم.
Dexter
به دستورِ من هر کسی هر کسی را دوست می‌دارد، بايد چمدانِ مشترکشان را بردارند بروند باران به باران... از اين باديه بگذرند! کار... تمام است، عاشقی کن مهراس...!
مهندس
من وقتی چشم‌هايم خسته می‌شوند ماه می‌آيد دستْ‌خطِ ملائک را برای من می‌خواند، شمرده، آرام، دلنشين... مثلِ دستْ‌افشانی حروف در تکلمِ مولانا.
آرام

حجم

۸۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۹۵ صفحه

حجم

۸۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۹۵ صفحه

قیمت:
۹۷,۵۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۱۳صفحه بعد