بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بهار رویش | صفحه ۱۵ | طاقچه
کتاب بهار رویش اثر علی صفایی حائری

بریده‌هایی از کتاب بهار رویش

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۲۸ رأی
۴٫۰
(۲۸)
تو وعده‌ها و قرارهایی با دوستانت گذاشته‌ای، نه اینکه همین طور بی‌حساب به ما بدهی، بلکه ما را سزاوار کن و از اهل کرامتت قرار بده. گام‌هایی را که ما باید برداریم تا خودمان را به آن مرحله برسانیم، تو کمک باش تا زودتر و بهتر برداریم
نون صات
جامعه‌ای که ثروتمند و فقیر دارد، فقیرش خواه و ناخواه مریض و ضایع و فاسد می‌شود و این است که اگر در جایی از این جامعه مرتبط و هماهنگ فسادی به وجود آمد، فساد حبس نمی‌شود و سرایت می‌کند. من نمی‌توانم در برج عاج خود محبوس بشوم و خلق در گرفتاری‌ها فرو بروند؛ که این گرفتاری قطعآ به من هم سرایت می‌کند. در جامعه‌ای که فقر و سرقت و زنا و فساد و بی شخصیتی آمد، این فساد و میکروب در من هم نفوذ می‌کند و مرا هم ضایع می‌کند. این است که ثروت‌هایم را باید از تبعات و بدی‌هایی که به دنبال آن هست، آزاد کنم و پاک کنم.
نون صات
مطلوب این نیست که طرف از من خوشش بیاید و تعریف کند و سورش را این بار چرب‌تر کند، بل کسری او باید پر بشود؛ حتی شده مرا زیر پایش بگذارد، ولی خودش حرکتش را ادامه بدهد. نه اینکه مرا روی سرش بگذارد تا کمرش بشکند!
نون صات
در صله رحم، مطلوب این است که کسری دو طرف از بین برود و به رزق‌ها و کمبودهای افراد رسیدگی بشود. چگونه؟ «بِالْبِرِّ وَ الصِّلَةِ»؛ با محبت‌هایی که به آنها داریم و خوبی ای که به آنها می‌کنیم. و «برّ» در اینجا رشد است، خوبی است، نه خوشی؛ چرا که بین خوبی و خوشی تفاوت است. گاهی ما رفت و آمدها و صله رحم‌هایمان برای خوشی است، نه برای برّ و خوبی و این دو فرقشان روشن است. بارها گفته‌ام که خربزه برای مریض خوش است، ولی خوب نیست و دارو برای او خوب است، ولی خوش نیست. چیزهایی برای ما خوش هستند که خوب نیستند و رشدی در ما نمی‌آورند.
نون صات
ما را از کسانی قرار بده که وضو گرفتنشان، دست شستن از غیر تو و رو به قبله ایستادنشان، جهت‌گیری به سوی تو و تکبیرشان، آزادی از غیر تو باشد. و این تکبیر و تحریمشان ـ تکبیرة الاحرامشان ـ تا به تشهد و تسلیم نرسیده، تمام شدنی نباشد، عملی باشد که تا تسلیم و تشهد، مستمر باشد.
نون صات
وقتی که یک رودخانه ای در هزار جدول افتاد، آخرسر یک مرداب می‌شود که یک برگ را هم نمی‌تواند تکان بدهد. شرک هم این چنین استعدادها را می‌بلعد و انسان‌ها را مصرف می‌کند
نون صات
خدایا! نکند که ما فقط پلی باشیم برای دیگران و نوری باشیم که دیگران را روشن کرده‌ایم و شمعی که به وسیله ما دیگران رسیده‌اند و ما فقط سوخته‌ایم و تمام شده‌ایم؛ بل به گونه‌ای باشد که با سوختنمان ساخته باشیم؛ هم خودمان را و هم جمعی را.
نون صات
کسانی که به خاطر حق با هم جمع می‌شوند، به خاطر باطل‌ها از یکدیگر جدا نمی‌شوند. «اَللّهُ یجْمَعُ بَینَنَا بِالْحَقِّ»، که جمع ما به خاطر اوست و دستی هم که می‌دهیم به خاطر اوست؛ لذا این جمع را باطل چگونه می‌تواند به هم بزند؟ کسانی که با هم هستند اگر از یکدیگر جدا هم بشوند، جدایی‌شان هم باید به خاطر حق باشد؛ چون ما اصل جمع را داریم، که باید با هم باشیم. اگر از یکدیگر جدا هم می‌شویم، جداییمان هم باید به خاطر با هم بودنمان باشد. کسانی که مهمانی دارند و او را دوست دارند و می‌خواهند با او باشند، ابتدا از او جدا می‌شوند تا بتوانند وسایل راحتی او را فراهم کنند؛ لذا این جدا شدن، جدا شدن نیست بلکه جدایی است که مقدمه جمع شدن است.
نون صات
آیا به این فکر کرده‌ایم که فکر با چه چیز تغذیه می‌شود و غذای فکر ما چیست؟ و این غذا در چه شرایطی باید تهیه شود که ما را مسموم نکند؟ منی که هنوز نمی‌دانم غذای من چیست، چطور می‌توانم از این میهمانی بهره برداری کنم؟! این است که از این میهمانی بیرون می‌روم در حالی که محروم هستم و در حالی که می‌گویم هیچ خبری نیست!
نون صات
هر مهمانی بر اثر دید میزبان، سود و ضررش زیاد و کم می‌شود؛ لذا میزبانی که دیدی ندارد، به من غذایی را می‌دهد که آلوده‌ام می‌کند و میزبانی که دقتی ندارد، مرا مسموم می‌کند.
نون صات

حجم

۱۲۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۸۲ صفحه

حجم

۱۲۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۸۲ صفحه

قیمت:
۲۱,۰۰۰
۱۰,۵۰۰
۵۰%
تومان