بریدههایی از کتاب از معرفت دینی تا حکومت دینی
۴٫۹
(۱۰)
این گونه معرفت با احساس گره میخورد
امیری حسین
با هدایتهای مستمر خدا و با پذیرش هدایتها، جلوههای نهفته آشکار میشوند، بتها مشخص میشوند، صنمها روی نشان میدهند، زمینهٔ نظارت و نقد فراهم میشود و امکان آزادی و رسیدن به عبودیت فراهم میشود
امیری حسین
ما هنوز محرکهای کوچک و مسخره را برای یک عمر سگ دو زدن و یک عمر کوشیدن کافی میدانیم.
امیری حسین
دلهایی که از دنیا بزرگترند، تمامی کارهای عادی آنها خریدار دارد. و دلهایی که از دنیا تنگتر هستند تمامی کارهای عبادی و جهادی آنها، از محدوده همین هدفها و خواستهها و هوسها بیرون نمیرود
امیری حسین
من چه قدر میسوزم وقتی به یاد میآورم که من، آری همین منِ مدعی و حسابگر، شش ماه برای رسیدن به بتی کوشیدم و از توسل و تضرع و توکل گرفته تا اقدامهای مستمر و رصد کردنهای مداوم استفاده کردم و به مقصود رسیدم و پس از رسیدن راستی که بیش از شش ماه دوباره توسل و تضرع داشتم که نجات بیایم و هزار حیله به کار بردم که خلاص شوم و با بشارت خلاصی چه قدر به خودم خندیدم که یک روز صرف بستن دل شد به این و آن روز دیگر به کندن دل زین و آن گذشت. آیا این مسخره نیست و آیا این زندگی مسخره سوزنده نیست و آتش نیست و جهنم نیست...؟!
امیری حسین
شبهه این است که چگونه عزت خدا و رسول و مؤمنین، با این همه ذلت و شکنجه و اسارت و با این همه قتل و طرد و گرفتاری میسازد؟
امیری حسین
شبهات حکومت دینی در پنج مجموعه مطرح میشوند:
یک ـ حکومت دینی انسانی نیست.
دو ـ حکومت دینی دنیایی نیست.
سه ـ حکومت دینی استبدادی است.
چهار ـ حکومت دینی آفتپذیر و مشکلآفرین است.
پنج ـ حکومت دینی گرفتار و محدود است.
امیری حسین
گاهی تو میدانی در این کنار آب هست و حرکت نمیکنی، چون نمیخواهی و گاهی احتمال میدهی که در دور دست آب باشد و میروی که احساس عطش و نیاز داری. پس در فرض ضرورت و اضطرار، حتی احتمال برای حرکت کفایت میکند و احساس نیاز و عطش کافی است تا تو در تقدیر و تدبیر، در برنامهریزی و مدیریت، این احتمالات را هم در نظر بیاوری.
امیری حسین
در حدیث دیگری آمده است که اگر در نزد برادرت اظهار ناراحتی کنی و بگویی افّ، یعنی ناراحتم، رابطه ولایتی شما بریده میشود. " اِنْقَطَعَ ما بَینَهُما مِنَ الْوِلایة" و یا " لَیسَ بَینَهُما وِلایةٌ".
امیری حسین
اگر بنای تشکیک باشد، هیچ صراحتی باقی نمیماند و اگر بنای همدلی باشد، هیچ ابهامی نیست.
امیری حسین
هدفهای بلند، غرامت میخواهند
امیری حسین
و این حاکمان به نصیحت ناصحان که میگفتند امتیاز بده و مسلط شو و سپس معاویه و طلحه و زبیر را از داخل و خارج منهدم کن، بارها گوشزد کردند که نمیتوان از هدف چشم پوشید و نمیتوان با پای باطل به حق رسید و نمیتوان با روش حذف و قتل و حبس مخالفینی که هنوز اقدامی نکردهاند، و هنوز آتشی نیفروختهاند، به امن و ثبات رسید. در واقع اینها نمیخواهند که آدمها خوب شوند که میخواهند زمینهٔ خوب شدن آنها فراهم شود: " لیهلک من هلک عن بینة و یحیی من حی عن بینة"؛
امیری حسین
بدون بینات، ایمان و کفر مطرح نمیشود. بدون معرفت و آنهم معرفتی بدون ابهام، کفر و چشمپوشی مطرح نمیشود. کسی که خبر ندارد و یا با خبر به معرفتی نرسیده و یا در باطلی متوقف شده و آن را حق میشناسد، کافر نیست، که مستضعف است و سهمی از حقیقت و سعادت دارد؛ اما با کفر و چشمپوشی و یا نفاق و تذبذب و بازی، آدمی که خودش به خودش حرمتی نداده و از معرفت و فکر و عقل خود چشم پوشیده و رکن وجود انسانی خود را خراب کرده و ویران گذاشته و کفر ورزیده و انکار کرده ـ چه به خاطر ظلم و تجاوز که میخواهد جلویش باز باشد و رها باشد: " یرید الانسان لیفجر امامه" و یا به خاطر استکبار و غرور که نمیخواهد زیر بار رسولان و پیامبران با دستهای خالی و بدون جلوههای چشمگیر، برود ـ در هر دو صورت ظلم و علو، این آدمی که خودش را زیر پا گذاشته، دیگر از چه کسی انتظار دارد که او را تکریم کند و بر صدر بنشاند.
امیری حسین
شبهات حکومت دینی در پنج مجموعه مطرح میشوند:
یک ـ حکومت دینی انسانی نیست.
دو ـ حکومت دینی دنیایی نیست.
سه ـ حکومت دینی استبدادی است.
چهار ـ حکومت دینی آفتپذیر و مشکلآفرین است.
پنج ـ حکومت دینی گرفتار و محدود است.
امیری حسین
آدم طبیعی، آدمی است که طبیعی نباشد و از سطح غریزه و عادت روییده باشد
امیری حسین
حق را آن گونه مطرح کن که باطلی سر بر ندارد و باطل را آن گونه بکوب که حق بهره بردارد و باطلی دیگر فرصت را غنیمت نگیرد.
mohdiu
راستی که باید مستانه رفت: مستانهٔ مستانه... و از رنج و خستگی چیزی نگفت و چیزی با غیر دوست نگفت.
mohdiu
آیا به راستی انسان برای همیشه محتاج دین و رسالت است؟ و یا جریان منظم امامت میتواند به بینیازی برسد؟ و یا با رشد عقل انتقادی میتواند از وحی، نه فقط از رسول جدید، که از وحی قدیم و جدید بینیاز گردد؟ مگر مریض همیشه محتاج طبیب است؟ مگر غافل پس از تذکر و بیداری باز هم محتاج ذکر است؟
امیری حسین
با تمامی دستاوردها خوشحال مباش و بدون همه اینها رنجی مبر این تعریف زهد و آزادی است. زهد به معنی ترک نیست که زهد دینی، زهد اخذ است: " خذوا من ممرکم لمقرکم"؛ برداشتن و آوردن است، نه رها کردن و رفتن.
mohdiu
مادام که تو در حصار خودت باشی، زیاد به دست میآوری؛ ولی جمع میکنی و در کنار تو جمعی پریشان میمانند. اگر از این حصار آزاد شدی و از این بند بیرون آمدی و به زهد و آزادی رسیدی، آن وقت همه در سفرهٔ نعمت و قدرت و ثروت و اعتبار و عزت تو، سهم خواهند یافت و این انگیزهٔ وسیع و گسترده، به توسعه صنعت و ثروت نزدیکتر است؛ که میبینیم امام زاهدان عابد و آزاد مردان عاشق، چگونه در روز با تمامی دارایی نخلستانها، حتی شکم خود را پر نمیکند.
mohdiu
حجم
۱۶۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۹۲ صفحه
حجم
۱۶۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۹۲ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان