بریدههایی از کتاب رودخانهی تیمز
۳٫۷
(۱۱۸)
دریا تو را آنگونه که من دوست دارم دوست نخواهد داشت، دریا بیرحم است
جو مارچ
بعضی میگویند مرده و جسدش در دریا گم شده است و بعضی قسم میخورند که دیدهاند او در آمستردام یک فاحشهخانه باز کرده است.
البته هر دو اینها یک چیز را میرساند و آن این است که دریا او را گرفته است.
گلاویژ
او به سمت دریا رفت درحالیکه جیبهایش پر از سنگ بود و به راه رفتن ادامه داد. او هرگز شنا کردن را یاد نگرفت.
اقیانوس آرام
لندن بارانی است. باران کثیفی را از روی ناودانها میشوید و به رودها میبرد و آنها را پر بار میکند. باران بسیار پر سر و صدا است و با صدای چلپ چلوپ و تق تق، تند تند روی پشت بامها میبارد. اگر در ابتدا این قطرات باران تمیز بوده باشند، کافیست با لندن کوچکترین تماسی داشته باشند تا آلودگی و کثافت را دریافت کنند و تبدیل به لجن شوند.
حسین
اگر بخواهی حرفی بزنی باید فریاد بزنی تا در بین غرش باران صدایت شنیده شود ولی او سخن میگوید و تو فقط گوش میدهی.
محمدرضا
من به او گفتم کار بدی انجام دادهای جک. او پسرت بود که خوردی.
اقیانوس آرام
من مادرت هستم. دریا تو را آنگونه که من دوست دارم دوست نخواهد داشت، دریا بیرحم است.
⚖️وکیل بعد از این⚖️
آنها استخوانهای پسرم را به دریا سپرده بودند ولی یکی از ملوانها، که همسرم را و مرا بهتر از همسرم میشناخت، استخوانی را به عنوان یادبود نگه داشته بود.
وقتی به مقصد رسیدند، همهٔ آنها قسم خوردند که پسرم در طوفان غرق شده است. اما او بخاطر عشقی که زمانی بین ما بود، شب هنگام نزد من آمد و حقیقت را به من گفت و استخوان را به من داد.
من به او گفتم کار بدی انجام دادهای جک. او پسرت بود که خوردی.
دریا همان شب او را هم گرفت. او به سمت دریا رفت درحالیکه جیبهایش پر از سنگ بود و به راه رفتن ادامه داد. او هرگز شنا کردن را یاد نگرفت
ترنج وپونه
مادر، من باید دنیا را ببینم. من باید ببینم که خورشید چگونه در استوا طلوع میکند و رقص شفقهای شمالی را در آسمان قطب تماشا کنم و مهمتر از همه من باید اقبال خود را رقم بزنم و وقتی این کارها را کردم نزد تو برمیگردم و برایت خانهای میسازم و خدمتکارانی میگیرم و تو خواهی رقصید مادر، آه ما چقدر خواهیم رقصید.
Mohsen
دریا تو را آنگونه که من دوست دارم دوست نخواهد داشت
Mohsen
حجم
۶٫۸ کیلوبایت
حجم
۶٫۸ کیلوبایت
قیمت:
رایگان