بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رودخانه‌ی تیمز | صفحه ۴ | طاقچه
کتاب رودخانه‌ی تیمز اثر نیل گیمن

بریده‌هایی از کتاب رودخانه‌ی تیمز

۳٫۷
(۱۱۸)
باران بسیار پر سر و صدا است و با صدای چلپ چلوپ و تق تق، تند تند روی پشت بام‌ها می‌بارد. اگر در ابتدا این قطرات باران تمیز بوده باشند، کافیست با لندن کوچکترین تماسی داشته باشند تا آلودگی و کثافت را دریافت کنند و تبدیل به لجن شوند.
هاشمی
تو دلت می‌خواهد آن را از او بگیری و به رودخانه بیاندازی تا گداها آن را پیدا کنند. ولی به جای آن از زیر چادر بیرون می‌آیی و باران مانند اشک‌های کسی دیگر روی صورتت جاری می‌شود.
a°mir°ali
آن‌ها استخوان‌های پسرم را یک به یک تمیز کردند و به مادر جدیدش، دریا سپردند. او قطره اشکی نریخت و بدون هیچ حرفی آن‌ها را پذیرفت. او بیرحم است.
a°mir°ali
ولی او گفت، اوه مادر، من باید دنیا را ببینم. من باید ببینم که خورشید چگونه در استوا طلوع می‌کند و رقص شفق‌های شمالی را در آسمان قطب تماشا کنم و مهم‌تر از همه من باید اقبال خود را رقم بزنم و وقتی این کارها را کردم نزد تو برمی‌گردم و برایت خانه‌ای می‌سازم و خدمتکارانی می‌گیرم و تو خواهی رقصید مادر، آه ما چقدر خواهیم رقصید.
a°mir°ali
لندن بارانی است. باران کثیفی را از روی ناودان‌ها می‌شوید و به رودها می‌برد و آن‌ها را پر بار می‌کند. باران بسیار پر سر و صدا است و با صدای چلپ چلوپ و تق تق، تند تند روی پشت بام‌ها می‌بارد
a°mir°ali

حجم

۶٫۸ کیلوبایت

حجم

۶٫۸ کیلوبایت

قیمت:
رایگان
صفحه قبل۱
...
۳
۴
صفحه بعد