بریده‌هایی از کتاب هوش عاشقانه

مشکل می‌تواند قصور خود شما در بیان نکردن احساستان باشد

از فکرخوانی حذر کنید کسی که هوش عاشقانه دارد می‌داند که نه خودش و نه همسرش نمی‌توانند فکر دیگری را بخوانند.

خیلی از زوج‌ها از ابراز احساسات خودداری می‌کنند چون وقتی مستقیم به کسی بگوییم "من عصبانی هستم" یا "من شرمسارم" یا حتی "من دوستت دارم" تشویش به‌وجود می‌آید. نگذارید برای شما هم چنین اتفاقی بیفتد. اجازه ندهید کوهی از آزردگی، توهین و یا سوءتفاهم روی هم انباشته شود. هربار چنین احساساتی داشتید، بررسی‌اش کنید.

مطمئناً افشای دردناک از سکوتی که در حکم بوسه مرگ رابطه است خیلی بهتر خواهد بود.

احساسات منفی هشدار هستند. پیامی هستند که نیاز به صحبت کردن با دیگری را اعلام می‌کنند تا نه فقط مسائلی که باعث ایجاد احساسات منفی شده‌اند، حل شود؛ بلکه احساسات منفی نیز از بین بروند؛

یکی از مهم‌ترین خصوصیات کسی که هوش عاشقانه دارد مهار تکانش است.

چطور می‌توانید احساس خود را بازشناسید؟ این کار به آسانی انجام می‌شود، فقط باید یاد بگیرید که حالات چهره و زبان بدن خود را تفسیر کنید و بدانید که وقتی احساس خاصی دارید، چه تغییری می‌کنید، سعی کنید، فیلم‌هایی که احساسات مختلف شما را برمی‌انگیزند ببینید و وقتی گریه می‌کنید، می‌خندید یا احساس ترس و خشم می‌کنید خود را در آینه مشاهده کنید. هیجانات و احساسات هر کسی حتی اگر خودش از آن آگاهی نداشته باشد در وضعیت فیزیکی، طرز قرار گرفتن اعضای بدن و حالات چهره‌اش نمایان است.

مدیریت خشم کمک می‌کند، تا بدون دعوا خشم خود را به‌درستی ابراز کنید. و کمتر کلام تحقیرآمیزبه زبان بیاورید و یا مشاجره کنید.

خودآگاهی یعنی جسارت و فرصت جست‌وجوی جنبه‌های تاریک وجود بدون اِعمال سانسور،

اگر رادار احساسی فوق‌العاده حساسی دارید و مستعد دریافت حالات هیجانی دیگرانید، بهتر است تا حد امکان دوروبر خود را با افراد مثبت پر کنید و در محیط‌های حمایت کننده باشید تا سلامتی احساسی‌تان پرورش یابد نه اینکه "آشامیده" شود.

خشم غالباً پاسخ به دردی در گذشته است.

داشتن هوش عاشقانه به این معنی است که شما نه تنها با هر احساسی که دارید، هماهنگ هستید، بلکه می‌توانید احساس خود را نیز معنا کنید.

می‌توانید انتخاب کنید که درباره احساس خود باز باشید، و با احساسات خود راحت باشید، یا می‌توانید آن‌ها را نادیده بگیرید یا نفی کنید.

شما باید شادی‌تان را با او شریک شوید و نه اینکه شادی را از او درخواست کنید.

همه رابطه‌ها با سروصدا و جنگ و دعوا به پایان نمی‌رسند. بعضی‌ها خیلی آرام تمام می‌شوند، وقتی یکی یا هر دو نفر تصمیم بگیرند که دیگر وقتش رسیده است، رابطه به آخر خط می‌رسد.

اگر احساسات عمیق و کهنه گذشته را حفظ کنید، این گذشته می‌تواند شما را از پا بیندازد و فرصت‌ها را از شما بگیرد. اگر گذشته، منسوخ شده‌ها و بی‌مصرف‌ها را نگه دارید، امکانات معنادار و موفقیت‌آمیز را سرکوب می‌کنید.

هوش عاشقانه کمک می‌کند بدانید با احساستان چه کنید تا رابطه‌تان بهتر شود نه بدتر.

او می‌داند که به دلیل وجود هیجانی شدید، نباید احساسش را به شکل مخرب و آزار دهنده ابراز کند و می‌داند که اتفاقی افتاده است و باعث ناراحتی او شده، باید بررسی شود. قدرت مهار رفتار در زمان بروز هیجانات شدید از خصوصیات فردی است که هوش عاشقانه دارد.

فردی که هوش عاشقانه دارد نه تنها هشدارهای هیجانی خود را خیلی خوب می‌فهمد بلکه توانایی داوری میان آنچه احساس می‌کند واین‌که چگونه با رفتارش احساسش را تخلیه می‌کند را نیز دارد.

تمرین برقراری رابطه باز و شناساندن خواسته‌هایی که از رابطه دارید، باعث شناخت بیشتر شما از یکدیگر و در همین روند باعث نزدیکی بیشتر دو نفر به هم می‌شود.