بریدههایی از کتاب دختری با هفت اسم
۴٫۵
(۱۲۶۸)
انسانهای مهربانی که دیگران را در اولویت قرار میدهند اولین کسانی هستند که میمیرند. و ظالمان و خودخواهان جان سالم بهدر میبرند.
سمانه
گاهیاوقات بچهها از انتقادهای هم غافلگیر میشدند و کمر به انتقام میبستند که حتی در مواردی به مرگ منتهی میشد. یک بار، سال آخر راهنمایی بودم که پسری سر کلاس به پسر دیگر اشاره کرد و گفت «وقتی اومدم خونهتون وسایلتون جدید شده بود. قبلاً این وسایل رو نداشتین. پولش رو را از کجا آوردین؟»
معلم این موضوع را به مدیر و مدیر به بویبو گزارش داد. پلیس تحقیق کرد و فهمید آنها پسری دارند که از کشور فرار کرده بود و برای آنها از کرهٔ جنوبی پول میفرستد. بنابراین سه نسل از آن خانواده بهعنوان وطنفروش دستگیر شدند.
سمانه
حتی درک این واقعیت درمورد جنگ، برای کسانی که میدانستند کرهٔ شمالی از بیخوبن فاسد است سخت بود. این یعنی تمام اشکهایی که هر ساله در ۲۵ ژوئن میریختند، تمام دورههای طاقتفرسای سربازی و تمام نبردهای تنگاتنگ... بیمعنی بوده است. آنها خودشان بخشی از این دروغ بودند و همین دروغ سبب نابودی زندگیشان میشد.
زهرا پروانه
حتی درک این واقعیت درمورد جنگ، برای کسانی که میدانستند کرهٔ شمالی از بیخوبن فاسد است سخت بود. این یعنی تمام اشکهایی که هر ساله در ۲۵ ژوئن میریختند، تمام دورههای طاقتفرسای سربازی و تمام نبردهای تنگاتنگ... بیمعنی بوده است. آنها خودشان بخشی از این دروغ بودند و همین دروغ سبب نابودی زندگیشان میشد.
زهرا پروانه
یکی از دلایل اصلی نامشخص بودن تفاوت بین ظالم و قربانی در کرهٔ شمالی این است که هیچکس تصوری از مفهوم حقوحقوق ندارد.
محمود
معلمها با ما مهربان بودند، چون طبق گفته و نظریات مکرر رهبر کبیر، بچهها آیندهٔ مملکت بودند و باید مثل مقامات سلطنتی با آنها رفتار شود. تنبیه بدنی در مدارس وجود نداشت. آهنگی به نام ما خوشحالیم را میخواندیم و من تکتک واژههایش را ازتهدل میخواندم. همگی ما احساس عشق، اعتمادبهنفس و قدردانی میکردیم.
fateme.gha.l.r.y
معلم تنها فردی بود که اجازه داشت در کلاس سؤال کند، و وقتی میپرسید، دانشآموزی که از او سؤال شده بود میایستاد، دستهایش را کنار بدنش قرار میداد و جواب را طوری فریاد میزد که انگار به رژیم خطاب میکند. از ما نمیخواستند که نظرات شخصیمان را بیان کنیم، یا سر موضوعی بحث و یا ابراز عقیده کنیم. تقریباً تمام تکالیف ما حفظیات بود
محمود
جادوگران و فالبینها هم همینطور، غیرقانونی هستند، اما اعضای بلندپایه رژیم با آنها مشورت میکنند
محمود
گهگاهی، در طی سختگیریهای پایتخت، بازارها بدون اطلاع بسته میشدند، اما دوباره مثل علفهای بارور و تنومند درطول روز رونق میگرفتند. قوانین تجارتهای بازار مثل باد تغییر میکرد.
محمود
محبت به غریبهها در کرهٔ شمالی بهندرت پیش میآید. کمککردن به دیگران ریسک بزرگی است. نکتهٔ تمسخرآمیزش اینجاست که دولت با اجبارکردن شهروندان بهخوبی، از همهٔ ما متهم و جاسوس ساخته بود.
محمود
حجم
۶۳۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
حجم
۶۳۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
قیمت:
۶۹,۵۰۰
تومان