بریدههایی از کتاب دختری با هفت اسم
۴٫۵
(۱۲۶۱)
در هر ساختمانی که وارد میشدی آن تابلوها مثل شمایلی مقدس آویزان بود.
از کودکی در تمیزکردن تابلوها به مادرم کمک میکردم. ما از دستمال مخصوصی که دولت در اختیارمان قرار داده بود استفاده میکردیم و نمیتوانستیم از آن دستمال برای تمیزکردن چیزهای دیگر استفاده کنیم.
منصوره جعفری
با کار زیاد و ساعتهای طولانی، درآمد کسب میکردم. پساندازم را بهراحتی به دست نیاورده بودم. اما اهالی کرهٔ شمالی این موضوع را متوجه نمیشوند. آنها فکر میکنند در جهان بیرون، پول بهاندازهٔ کافی در دسترس همه هست. بهنظر میرسید مینهو فکر میکرد که من باید به مغازهٔ پولفروشی بروم و کمی پول بخرم.
بهروز داورپناه
متأسفانه طبق گفتهٔ آندری لانکو تاریخشناس، رژیمی که تمایل دارد انسانهای زیادی را بکشد تا در عرصهٔ قدرت بماند، تا مدت زیادی قدرتمند باقی خواهد ماند.
Erfane Jokar
معمولاً در کرهٔ شمالی، رشوهدادن هر مشکلی را حل میکند و هر قانون سخت و ایدئولوژی مزخرفی را دور میزند.
شهید مریم فرهانیان
در کرهٔ شمالی، خودکشی حرام محسوب میشود. نهتنها برای بازماندگان بسیار تحقیرآمیز است، بلکه حتی باعث میشود بچههای آن شخص در سیستم سنگبون در طبقهٔ دشمن قرار بگیرند و نتوانند وارد دانشگاه شوند و شغل خوبی پیدا کنند. خودکشی در فرهنگ کره نوعی اعتصاب احساسی محسوب میشود. از نظر رژیم، خودکشی نوعی فرار از کشور و اعتراض به حکومت است. بنابراین با تنبیهکردن بازماندگان تلاش میکند تا از اعتراضهای دیگر در قالب خودکشی جلوگیری کند.
Hadis
ما یک خانواده را میشناختیم که از پیونگیانگ به آن مکان تبعید شده بودند، چون پدر خانواده با تکهای از روزنامه، سیگار خود را پیچانده بود بدون اینکه متوجه شود عکس رهبر کبیر آنطرف روزنامه چاپ شده است. تمام خانواده برای یک زندگی کمرشکن به کوهها فرستاده شدند. آنها باید در مزرعهای همگانی به وسعت ۱۰ در ۱۸ هکتار، سیبزمینی کشت میکردند.
Hadis
بویبو به جرمهای واقعی مثل دزدی، که بسیار هم متداول بود، و یا فساد توجهی نداشت. بلکه فقط مشتاق خیانتهای سیاسی بود و پیداکردن کوچکترین ردی از خیانت چه واقعی و چه در حد حدس و گمان تا کل اعضای یک خانواده ناپدید شوند
Hadis
پدر عزیزم، ازتهقلبم ازت ممنونم. ممنونم که مجبورم کردی تمام مدت توی مدرسه چینی یاد بگیرم.
~fatemeh♡
انسانهای مهربانی که دیگران را در اولویت قرار میدهند اولین کسانی هستند که میمیرند. و ظالمان و خودخواهان جان سالم بهدر میبرند.
ثریا
یک روز بعدازظهر تابستان همان سال، وقتی من و مینهو از مدرسه به خانه آمدیم، سربازی را دیدیم لاغرمردنی با پوستی چالهچولهدار که برای دزدی به خانهٔ ما آمده بود و سعی داشت تلویزیون توشیبای ما را با خود ببرد، اما بازوهایش توان کافی نداشت. سربازها در سرتاسر هیسان دزدی میکردند و اگر آنها را میگرفتند به مقامات پلیس تحویل میدادند، اما مادر من کمی پول به او داد و گفت برای خودش غذا بخرد.
~fatemeh♡
حجم
۶۳۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
حجم
۶۳۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
قیمت:
۶۹,۵۰۰
۴۸,۶۵۰۳۰%
تومان