بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب روزهای فاطمه (س) | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب روزهای فاطمه (س)

بریده‌هایی از کتاب روزهای فاطمه (س)

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۴۵ رأی
۴٫۲
(۴۵)
یکی از اساتید و بزرگان می‌گفت بعضی از اصحاب در جنگ‌هایی که طی ۲۴ سال اتفاق افتاد حتی یک نفر را هم نکشته است. ابن ابی‌الحدید در یک مورد می‌گوید فلان صحابی، فلانی را کشته، اما بعد وقتی می‌خواهد مجموعهٔ مقتولین را بشمارد، قاتلش را شخص دیگری معرّفی می‌کند. و این دروغ هم زود مشخص می‌شود.
امیری حسین
دیدم مقدار نان و خرمایی است که حضرت آماده کرده‌اند تا تقسیم کنند. به ایشان گفتم اجازه بدهید من بردارم. حضرت اجازه ندادند و فرمودند: " هر کس باید بارِ خودش را خودش بردارد". آن شخص می‌گوید با حضرت تا اطراف شهر آمدیم. دیدم ایشان نان و خرما را بدون سر و صدا بالای سرِ عدّه‌ای که از اهل سنّت بودند و شیعه نبودند، گذاشتند. به ایشان گفتم: " یابن رسول الله، ایشان که از شیعیان نیستند؟!" حضرت فرمودند: " اگر از شیعیان بودند که نمک غذایمان را هم تقسیم می‌کردیم".
وحید
بارها با خودم اندیشیده‌ام که چگونه می‌توان در فرصت‌های کوتاه، بهره‌های زیاد برداشت. همین دیشب فکر می‌کردم که دارم بهارهٔ چهل و پنجم عمرم را به پاییز می‌سپارم. چهل و پنج سال فرصت زیادی است؛ ولی در این فرصت، من، نه در زمین، نه در آسمان‌ها و نه در حضور حق، جلوه‌ای نکرده‌ام. شکوفه‌ای و حاصلی نیاورده‌ام. در زمین، جهل و غفلت و ظلم و فسق و کفر، داشته‌ام. آیه‌ها و نشانه‌های حق را دیده‌ام و چشم پوشیده‌ام. از حدود و جایگاه‌ها تجاوز کرده‌ام و حتی بر فکر و قلب و عقل و روحم ستم کرده‌ام. به دنبال آگاهی نرفتم و خودم را اندازه نگرفتم. و اگر به آگاهی و معرفتی هم رسیدم، با سرگرمی‌ها و بازی‌ها، با لهوها و لعب‌ها، آن را به غفلت سپردم.
راء
" اَفَحُکمَ آلجَاهِلِّیةِ تَبْغُونَ...؟". این فقه فاطمه (س) است که به ابوبکر می‌گوید: چطور می‌گویی که ما ارثی نداریم و از رسول (ص) ارث نمی‌بریم، ولی شما از پدرانتان ارث می‌برید؟! و چطور تو می‌گویی که رسول الله فرموده: انبیاء ارثی نمی‌گذارند، در حالی که این قرآن است که می‌گوید: " اِذْ یقُوُل وَ وَرِثَ سُلَیمَانُ دَاوُدَوَ قَال فِیمَا آقَتصَّ مِنْ خَبِر یحْیی بْنِ زَکرِیا اِذْ قالَ: فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْک وَلِیآ یرِثُنِی وَ یرِثُ مِنْ آلِ یعْقُوب..."؛ سلیمان از پدرش داود ارث برده و زکریای نبّی برای یحیی ارث گذاشته.
کاربر ۱۵۰۱۶۰۰
اما شکل دوم حمایت فاطمه (س)، قبر پنهان و کلام گویا و فریاد سنگین اوست؛ که از گذشته تا امروز را پرکرده‌اند و در تمامی محکمه‌ها به گواهی ایستاده‌اند و به شهادت زبان باز دارند.
زهرا سادات
آنجا که تو، نه اندازهایت را فهمیدی و نه ارزش‌هایت را پیدا کردی و نه برنامه‌هایت را مشخص کردی، از دست رفته‌ای و در ضلال و سردرگمی هستی. و اینجاست که هر صدایی تو را می‌برد و در هر بساطی چشم می‌دوزی که مبادا چیزی را از دست بدهی و اینجاست که تو به هر دعوتی جواب می‌دهی و خیلی راحت گام بر می‌داری و ثقل و سنگینی هم نخواهی داشت و در برابر هر دمیدن و تحریکی، برافروخته و غضبناک می‌شوی و آنچه را که برای تو و در حوزهٔ تو نبوده، عهده‌دار و مالک می‌شوی.
سید محمد
تو هنگامی که ذلت و شکست گناه را بر صورت کودک خودت می‌بینی، دیگر بر او فریاد نمی‌کشی، گرچه چینی قیمتی را شکسته باشد؛ که از او دلجویی می‌کنی و بر او می‌بخشی؛ که امام سجاد (ع) در وداع ماه رمضان می‌فرماید: " اَللّهُمَّ آجُرْنا عَلی ما اَصابَنا مِنَ التَّفْریطِ".
سید محمد
وای از توشهٔ کم و راه دور!! اگر تمامی این‌ها در راه بگذرد، کافی نیست. وای بر من که عمر بر باد داده‌ام و هستی بر آب و دل بر آتش و امید بر خاک... وای بر من که خودم را نکاشتم و زراعتی نکردم. وای بر من که تجارتی نخواستم و خودم را به هیچ فروختم و به حرف واگذار کردم.
زهرا جاویدی
آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُوْلِ الطَّرِیقِ
زهرا جاویدی
می‌دانم رنج‌ها را چگونه باید نوشید. و این درسی است که تو آموزگارم بوده‌ای.
زهرا جاویدی
روزهای فاطمه (س) می‌دانم رنج‌ها را چگونه باید نوشید. و این درسی است که تو آموزگارم بوده‌ای. در وسعت سینهٔ سبز تو، حقارت رنج‌ها را دیده‌ام. ای آموزگار ظرافت!! تو! این گونه رنج‌ها را تحقیر می‌کنی... این روزها، روزهای فاطمه (س) و این شب‌ها، شب‌های علی (ع) است. بارها با خودم اندیشیده‌ام که چگونه می‌توان در فرصت‌های کوتاه، بهره‌های زیاد برداشت.
کاربر ۱۵۰۱۶۰۰
عدم حفاظت راستی، آدم‌ها چقدر فراموش کارند! و فاطمه (س) از این فراموشی می‌گوید: " اَما کاَنَ رَسُولُ اللهِ اَبِی یقُوُل آلمَرءُ یحْفَظُ فِی وُلدِهِ؟ ". به تأکیدهای حضرت خوب توجه کنید. می‌گوید: رسول خدا (ص)، پدر من، چنین می‌گفت. ـاین تأکیدها، دلیل بر فراموشی و انکاری است که شکل گرفته. دلیل بی‌تفاوتی آنهاست ـ. یکی از مراحل حفاظت و نگهداری این است که تو کسی را در ادامه‌اش، نگهداری کنی. نه اینکه او را بکشی و بسوزانی و سیلی بزنی. حفاظت از رسول (ص) به حفاظت از فاطمه (س) است. پس آنجا که تو فاطمه (س) را سیلی زدی گویا با رسول (ص) چنین کرده‌ای؛ که: " مَنْ آذَاَها فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ سَرَّها فَقَدْ سَرَّنِی". رضا و سخط فاطمه (س) رضا و سخط رسول (ص) است و این دو از هم جدا نمی‌شوند که پارهٔ همدیگرند.
کاربر ۱۵۰۱۶۰۰
از چشمه سار دست‌های مهربان تو مرگ هم، آب زندگی می‌نوشد... یا فَاطِمَةَ الزَّهْرَاء اَغیثِینِی...
زهرا سادات
در خیلی از موارد تنها با حرف زدن نمی‌توان انسان‌ها را هدایت کرد. تمامی مباحث الغدیر را برایشان بگویی باز هم هزار اعتراض و اشکال مطرح است. ولی در برخورد و معاشرت و داد و ستدهای توست که دل آنها نرم می‌شود و زیبایی‌ها را می‌بینند و محبت اولیای خدا را می‌چشند که: " کونُوا دُعَاةَ النّاسِ بِغَیرِ اَلْسِنَتِکمْ".
زهرا سادات
از چشمه سار دست‌های مهربان تو مرگ هم، آب زندگی می‌نوشد... یا فَاطِمَةَ الزَّهْرَاء اَغیثِینِی...
زهرا سادات
من فقط از فاطمه (س) می‌پرسم؟ راستی در او چه درخششی است که تا امروز در چشم‌ها و دل‌های ما نشسته است و راه‌ها را نشانه می‌زند.
زهرا سادات
خداوند به موسی می‌فرماید: " یا موسی! می‌دانی چرا تو را به مقام کلیم اللهی رساندم؟ چون در میان دل‌ها و صورت‌ها، دلی از دل تو خاشع‌تر و صورتی از تو متواضع‌تر، نیافتم".
زهرا سادات
آنچه در ملک خداست و آنچه در ملکوت این عالم قرار دارد، دلیل جدایی از مالک هستی و اولیای او نیست. معنا ندارد، ملک و ملکوت، تو را از مالک جدا کند. پس تو یا مالک را نشناخته‌ای و یا خودت و... را مالک می‌دانی.
راء
حضرت علی (ع) در نهج البلاغه، آن جا که از حقوق ولایت می‌گویند، نکتهٔ خیلی لطیفی دارند که به دست می‌آید حق ولایت زمنیه‌هایی دارد. این زمینه‌ها آگاهی است. آزادی است و رحمت واسعه و محبّت ولی است. کسی که آگاهی به تمامی راه ندارد، و آزادی از تمامی تعلق‌ها ندارد، و این محبت و رحمت واسعه را به انسان‌ها ندارد، که از آن‌ها به آن‌ها نزدیک‌تر باشد و آن‌ها را بیش از خودشان دوست داشته باشد، ولی نخواهد بود و ولایتی را بر انسان نخواهد داشت.
هانیه اکبری
که نفسانیت‌های ما باعث می‌شود در راه خدا و برای او رنجی را متحمّل نشویم. من در رابطه با حرکت حضرت ابراهیم، نسبت به ذبح اسماعیل تأملی داشته‌ام که چطور وقتی تیغ پس از چند بار سعی، گلوی اسماعیل را نبرید، حضرت تیغ را به زمین زدند. اگر این حرکت شکل نمی‌گرفت و ایشان خوشحال می‌شدند، کم آورده و باخته بودند.
راء

حجم

۱۰۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۶۹ صفحه

حجم

۱۰۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۶۹ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰
۵۰%
تومان