بریدههایی از کتاب روزهای فاطمه (س)
۴٫۲
(۴۵)
سپس فاطمه (س) از خصوصیات همسرش میگوید:
" فَلاَ ینْکفِیءُ حَتی یطَأَ جَنَاحَهَا بِأَخْمُصِهِ وَ یخْمِدَ لَهَبَهَا بِسَیفِهِ"
محمّد (ص)، علی (ع) را در آن زبانههای آتش و گرفتاریهای فتنه میانداخت و علی (ع) بر نمیگشت، مگر وقتی که کار را تمام کرده باشد.
کاربر ۱۴۸۰۵۷۰
و زمانی که تو الله را برداشتی و ولی را انتخاب کردی و معیت و همراهی او را طالب بودی، با این انتخاب، تو به تفویض میرسی و همهٔ مسائل را به او واگذار میکنی؛ که: " اُفَوِّضُ اَمْری اِلَی اللهِ اِنَّ اللهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ".
و اگر این تفویض محقق شد، مراحل بعد هم محقق میشود.
کاربر ۱۴۸۰۵۷۰
غرورها، محدودیت میآورد و محدودیت، محرومیت میسازد.
راء
ما در این آیه میشنویم: " اِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ المُحْسِنِینَ"؛ یعنی رحمت خدا به کسانی که در مرحلهٔ احسان هستند نزدیک است. نزدیکی با وصال، تفاوت دارد. و این را هم میدانیم که محسن، از متقی بالاتر است؛ چون تقوا به اضافهٔ صبر میشود احسان. چون احسان، خوب خوبی کردن است، با زیبایی کار خوب را به سامان رساندن است. و تو میبینی که این مرحله، پس از گذشت از اسلام و ایمان و تقوا و احسان، تازه به رحمت نزدیک میشود. پس اینها، این خوبهای خوب، اینها که خود رحمت واسع حق هستند، اینها که جلوهٔ محبت او هستند، اینها که بر تمامی هستی باریدهاند، اینها چه کردهاند و چگونه پرواز کردهاند؟
راء
کسی که آگاهی به تمامی راه ندارد،
و آزادی از تمامی تعلقها ندارد،
و این محبت و رحمت واسعه را به انسانها ندارد، که از آنها به آنها نزدیکتر باشد و آنها را بیش از خودشان دوست داشته باشد، ولی نخواهد بود و ولایتی را بر انسان نخواهد داشت.
با این معنای از ولایت و با توجه به محدودیت امکانات آدمی؛ چه در حوزهٔ علم و تجربهاش و چه در حوزهٔ عقل و فلسفهاش و چه در حوزهٔ قلب و عرفانش و با توجه به محدودیت وجودی اوست که خدا و رسول و وصی او ضرورت پیدا میکنند و انسان، محتاج و مفتقر به خدا و مضطر به رسول و ولی او خواهد بود و دنبال آنهاست و از آنها میخواهد.
زهرا جاویدی
اگر فرضم بر این باشد که در این زندگی با این شرائط موجود، میتوانم مسائل را خودم حل و فصل کنم دیگر به خدا چه نیازی دارم؟! بر فرض هم که خدا باشد به رسول او چه احتیاجی دارم؟! به ولی او چه احتیاجی؟! اما وقتی این معنا در انسان شکل میگیرد که هم وجودش محدود است و هم امکاناتش ناتمام و ناقص هستند و حتی علم و تجربه و عقل و فلسفه و قلب و عرفانش کفاف او را نمیدهند. اینجاست که خدا و رسول و ولی ضرورت پیدا میکنند
زهرا جاویدی
پس آنهایی انتخاب میشوند که با تمامی عصمت و با تمامی خوبیها، به اخبات رسیده باشند و دل خاشع و چهرهٔ متواضع داشته باشند. مخبتین بالاتر از محسنین هستند. مخبت همچون زمین فرو افتاده، سرشار میشود و سیراب میگردد. غرورها، محدودیت میآورد و محدودیت، محرومیت میسازد. انکسار و اخبات مرحلهٔ وصال و لقاء است. و همین است که گناه رنجآور، از خوبی غرور آفرین، بهتر است.
زهرا جاویدی
اِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ المُحْسِنِینَ"؛ یعنی رحمت خدا به کسانی که در مرحلهٔ احسان هستند نزدیک است. نزدیکی با وصال، تفاوت دارد. و این را هم میدانیم که محسن، از متقی بالاتر است؛ چون تقوا به اضافهٔ صبر میشود احسان. چون احسان، خوب خوبی کردن است، با زیبایی کار خوب را به سامان رساندن است. و تو میبینی که این مرحله، پس از گذشت از اسلام و ایمان و تقوا و احسان، تازه به رحمت نزدیک میشود. پس اینها، این خوبهای خوب، اینها که خود رحمت واسع حق هستند، اینها که جلوهٔ محبت او هستند، اینها که بر تمامی هستی باریدهاند، اینها چه کردهاند و چگونه پرواز کردهاند؟
زهرا جاویدی
بیا این شتری را که زمامش را بستی و رحل و کجاوهاش را محکم نگهداشتی، بردار. و در حالی که دهانه و رحلش بر اوست، در دست تو باشد؛ که آمادهٔ سواری است و تو را در روز رستاخیز و حشر ملاقات خواهد کرد. پس حاکم و قاضی خداست و زعیم ما محمّد (ص) است و وعده گاه ما قیامت. و خدا خوب قاضی و حَکمی است و محمّد (ص) خوب زعیمی و قیامت خوب وعده گاهی است.
کاربر ۱۵۰۱۶۰۰
آنجا که تو بر اساس اولویت و با توجه به آن زمینهها و با توجه به محدودیتها؛ چه در رابطه با انسان و وجود او و چه در رابطه با امکانات و غرائز او، رو به سوی خدا نهادی و رسول و ولی او را انتخاب کردی، آن هم انتخابی که انتصاب الله است و این نصب از ناحیهٔ اوست، دیگر نه تنها تناقض و تعارضی در رابطه با انتصاب و انتخاب وجود ندارد که این انتخاب با زمامداری و سرپرستی در هر امری حتی ازدواج و طلاق، دوستی و دشمنی و... در همهٔ موارد و زمینهها، التقاء پیدا میکند
سید محمد
حضرت علی (ع) در نهج البلاغه، آن جا که از حقوق ولایت میگویند، نکتهٔ خیلی لطیفی دارند که به دست میآید حق ولایت زمنیههایی دارد. این زمینهها آگاهی است. آزادی است و رحمت واسعه و محبّت ولی است.
کسی که آگاهی به تمامی راه ندارد،
و آزادی از تمامی تعلقها ندارد،
و این محبت و رحمت واسعه را به انسانها ندارد، که از آنها به آنها نزدیکتر باشد و آنها را بیش از خودشان دوست داشته باشد، ولی نخواهد بود و ولایتی را بر انسان نخواهد داشت.
سید محمد
ما غرورمان را روی شانههایمان گذاشتهایم. این بار سنگینی است. کمرمان را خم میکند و میشکند. ای کاش زیر پایمان میگذاشتیم و بالا میرفتیم؛ که حجم سنگین غرور اگر زیر پا قرار میگرفت، برای آدمی، رفعتی را میآورد و او را به خیلی جاها میرساند.
☆彡彡 کویـر ミミ★
حجم
۱۰۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۶۹ صفحه
حجم
۱۰۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۶۹ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰۵۰%
تومان