بریدههایی از کتاب اخبات
۴٫۶
(۹۶)
همه این گامها و همه کارهایی که ادیسونها و دانشمندان کردهاند، در حوزه رفاه است. همه کارهایی که همه روانشناسان کردهاند، در حوزه امن است و همه کارهایی که هنوز هیچ کس راجع به رهایی و آزادگی انسان نکرده است تا چیزی گریبانگیر او نباشد، در حوزه رهایی است.
mh.ranjbari
غرور و اغترار به رحمت حق پیدا نکنیم، که رحمت حق گرچه واسع است و همه را در برگرفته و قریب هم میباشد، امّا واصل نیست.
mh.ranjbari
شیطان بدترین شرایط را برای تو فراهم میآورد، امّا تو ناامید نباش؛ چون تا ارزشی در تو نباشد، شیاطین به تو هجوم نخواهند آورد.
Ehsan Ahdi
وصال رحمت، منوط به اخبات، به خشیت و به خضوع است
Ehsan Ahdi
رفاه هم با تحول نعمتها مطابق و هماهنگ نیست، که آدمی مدام تحول نعمتها را میبیند.
و رهایی هم با نظام و قانونمندی هستی هماهنگ نیست، که نمیتوان در این معده همه چیز ریخت. نمیشود این تن را به همه چیز بست، که قندش بالا میرود. اُوره میگیرد. نقرس میگیرد
Ehsan Ahdi
آدمی سر حسین (ع) را بر روی نی ببیند که با او حرف میزند، فرق شکافته علی (ع) را ببیند، ولی حرکتی نکند. پس کجاست حرکت او؟ راهی که اولیاء حق با سر رفتند، ما میخواهیم خزیده خزیده طی کنیم و اجر هم بگیریم؟!
helma
مادامی که این ذلتهای باطنی، دل ما را نگرفته باشد و این انکسارها، این توجهها، این فروتنیها، این فراخیها و این گشایشها نیامده باشد، سر بلند میکنیم و مغرور میشویم. آنجا که خیال میکنیم نزدیک شدهایم، همانجا دور شدهایم. آنجا که خیال میکنیم راه پیدا کردهایم، همانجا رجیم شدهایم.
Chamran_lover
ما محدودیم و محدودیتهای ما، باعث محرومیتهای ماست. همین که حالی پیدا میکنیم، غرورها میآید و همین که دری را به روی ما میبندند، مأیوس میشویم. اینها آفتهای ماست که در طاعت متوقّعیم و در معصیت ناامید؛ در حالی که مطلوبِ از طاعت و عصیان، انکسار است
Chamran_lover
اگر خدا بخواهد به تو عنایتی کند و طاعات تو، غرور تو را بارور نکند، باید حساب تو را صفر کند تا بفهمی که اگر خودت باشی، حتی در کنار کعبه هم از حرام فاصلهای نداری.
این از گامهای اول هر حرکت بنیادین و قوی است، که بین ما و هیچ ذنبی حائلی نیست.
Chamran_lover
اگر به کسی تنه بزنیم، میگوییم ببخشید، وقتی تخم مرغی از دست ما میافتد و میشکند، ناراحت میشویم، اگر کفشی از ما گم میشود، مدام دنبالش میگردیم، ولی خودمان گمشدهایم، هستی ما گم شده است، نعمتهای حق را گم کردهایم و هیچ باکی نداریم و این گم کردنها را جزء بدهکاریها و باختهای خود به حساب نمیآوریم.
کاربر ۳۱۵۰۴۵۰
صاحب دلی میگفت: باید سنگ را از سرچشمه برداشت تا قساوتها از بین برود.
در دنیایی که پیرمردها زیر بار هستند، دخترها فاسد و پسرها ضایع شدهاند، دل من به این خوش است که پولهایم را روی هم گذاشتهام و یا آنها را به انگشتر یا طلای چند میلیونی تبدیل کردهام و بعد هم توقع دارم که در نماز شب، دلم بلرزد و یا در حرم که قرار میگیرم، منقلب شوم!
کاربر ۳۱۵۰۴۵۰
در دنیایی که پیرمردها زیر بار هستند، دخترها فاسد و پسرها ضایع شدهاند، دل من به این خوش است که پولهایم را روی هم گذاشتهام و یا آنها را به انگشتر یا طلای چند میلیونی تبدیل کردهام و بعد هم توقع دارم که در نماز شب، دلم بلرزد و یا در حرم که قرار میگیرم، منقلب شوم!
کاربر ۳۱۵۰۴۵۰
پس اگر میخواهی حالی بدست آوری، دو چیز را باید مراعات کنی: هم باید قرب را بدست آوری و هم باید حجابها را برداری، که کسی که طالب حال است، آن را مفت نمیدهند.
البته به این نکته هم باید توجه کنیم که آدمی گیرِ حالتهاست. خیال میکند اگر حالی پیدا کرد و اشک و آهی داشت و گریهای کرد، خیلی خوب و مقّرب است و یا اگر حال خوشی نداشت و اشکی نیامد، خیلی بد است! این هر دو از بیچارگی اوست؛ چرا که نه خشکی چشم، علامت بدی است و نه جوشش آن، علامت قرب و خوبی.
کاربر ۳۱۵۰۴۵۰
در شب قدر، در حالی که انسان خودش را میبیند که منکسر، ذلیل، مسکین، مستکین، مستجیر و منیب است، با همه این حالتها، باز طالب فضل حق و منتظر عنایت اوست. در این شب، باید برای کار خود برنامهریزی کند، دستی بلند کند تا شاید عنایت حق دستگیر باشد، که رحمت حق وسعت دارد، اما باید حجابها را برداشت تا قرب حق واصل شود. تا این حجاب باشد، قرب کفایت نمیکند.
کاربر ۳۱۵۰۴۵۰
در حالی که همه فرعونیم، فقط مصرهای ما کوچک و بزرگ میشود.
aryamehr
تو در یک میدان مین حرکت میکنی، با هر گامی که بر میداری، ممکن است انفجاری را ایجاد کنی.
اگر ما بفهمیم که با هر کلمهای که میگوییم، در دلها انفجاری ایجاد میکنیم، اگر بفهمیم که با هر گامی که بر میداریم، انفجاری ایجاد میکنیم، این طور دست و پایمان را رها نمیکنیم و یله نمیشویم که در دنیای قانونمندیها؛ آن هم قانونمندیهای مرتبط و مترابط، نمیتوانیم این طور رها و ول باشیم.
miss_seyyedi
ما باید تقدیر مفصل و منسجمی داشته باشیم. محدود نشویم. حلقه رابط بین گذشتهها و آیندهها باشیم؛ بین نسلی که گذشت و نسلی که در راه است. حرفی برای انسانِ معاصرِ امروز داشته باشیم. لااقل همان حرفی را که صالح (ع) به قومش گفت، به آنها انتقال دهیم که: «أَتُتْرَکونَ فِی ما ههُناآمِنینَ».
کاربر ۶۳۰۹۳۱۱
انبیاء برای شما این شریعت را آوردند و این آب را از آنجا تا به اینجا کشیدند؛ از نوح (ع) و ابراهیم (ع) گرفته تا موسی (ع) و عیسی (ع)، همه بار برداشتند تا من روشن شوم تا من از آتشگاههای خود بیرون بیایم و از آتشهای خود جدا شوم.
کاربر ۶۳۰۹۳۱۱
باید ببینیم که دل به چه کسی دادهایم؟ کجا و با چه کسی بودهایم؟ این طور محاسبه کنیم! باید ببینیم مایی که از صبح تا شب میخندیم، چه عواملی موجب این شادی و رنج شده است؟ چه کسی حاکمِ دل ما بوده است؟ با چه چیزهایی مأنوس بودهایم؟ دلی را که عرش و پایتخت خدا و حریم حرم الهی است، از چه چیزهایی پُر کردهایم؟ آیا حاکم دل ما خدا بوده؟ قرار دلِ بیقرارِ ما خدا بوده؟ انس ما خدا بوده؟ چرا به دیگری دل بستیم؟ چرا به غیر او دل دادیم؟
کاربر ۶۳۰۹۳۱۱
و برای اینکه دل خدا را هم نشکنیم، یک «أَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ اِلَیه» میگوییم و کار را تمام شده میدانیم، در حالی که استغفار باید در برابر آنچه دل ما را خوشحال کرده و یا به رنج کشیده است، باشد.
کاربر ۶۳۰۹۳۱۱
حجم
۸۳٫۱ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
حجم
۸۳٫۱ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
قیمت:
۱۷,۰۰۰
۸,۵۰۰۵۰%
تومان