بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اخبات | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اخبات

بریده‌هایی از کتاب اخبات

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۹۶ رأی
۴٫۶
(۹۶)
اگر ما بفهمیم که با هر کلمه‌ای که می‌گوییم، در دل‌ها انفجاری ایجاد می‌کنیم، اگر بفهمیم که با هر گامی که بر می‌داریم، انفجاری ایجاد می‌کنیم، این طور دست و پایمان را رها نمی‌کنیم و یله نمی‌شویم که در دنیای قانونمندی‌ها؛ آن هم قانونمندی‌های مرتبط و مترابط، نمی‌توانیم این طور رها و ول باشیم.
mh.ranjbari
مشکلات، بدی‌ها و سیاهی‌ها، موضوع کار رسول است، نه مانع کار او.
Sara Mostafanezhad
مؤمن هم، مأنوس و مستأنس است. دوستانش به وجود او، به محبت‌های او، به حالت‌های او، انس می‌گیرند. مستریح و راحت هستند.
Sara Mostafanezhad
قراردادهایی را می‌بندند تا تو را محصور کنند، تا منابع تو را محصور کنند، چه کسی باید شروع کند؟ مگر تو در این عالم، آدم نیستی؟! چرا باید این قدر ذلیل بنشینی؟!
کاربر ۶۳۰۹۳۱۱
باید در شب، طرحی بریزی تا در طلوع فجر قدم برداری!
کاربر ۶۳۰۹۳۱۱
برای بِرّ و خوبی به والدین برنامه‌ریزی کنیم، که چه زنده باشند و چه مرده، به یادشان باشیم و کاری کنیم و قدمی برایشان برداریم
شیهمیمی
شاید آن کندی‌ها یا دیر دادن‌ها به خاطر این است که من ظرفی و ظرافتی پیدا کنم. پاک شوم و نعمت‌ها را آلوده نکنم.
شیهمیمی
پدر یک دنیا آرزو دارد و من هر چه بدبختی دارم بر سر او می‌زنم و می‌گویم تو مرا بدبخت کردی. او تو را به این دنیا آورد و تو عمری در کنار او بودی، حتی اگر تو را درست تربیت نکرد، ولی تو بفهم که چگونه با او برخورد کنی. به او خدمت کن! پدری که اکنون ذلیل و پیر و مفلوک شده است، عمری را داده و حاصلش توی بی‌رحم شده‌ای!
کاربر ۶۳۰۹۳۱۱
همه مراتب شهودی و اشراقی کسانی که کار کرده‌اند و به شهودی رسیده‌اند، از همین عنصر تخیلشان بوده است. با این نیرو و دریچه‌ای که ما را به وحی آسمان‌ها و به شهود این طرف و آن طرف دنیا نائل می‌کند، چه کرده‌ایم؟ توّهم، اساس فراست‌هاست: «اِتَّقُوا فِراسَةَ الْمُؤْمِن». وقتی توّهم تربیت شود، به فراست تبدیل می‌شود. با آن چه کرده‌ایم؟
فقیهه
در تجارت، با احتمال حرکت می‌کنند. در کشاورزی با احتمال آغاز می‌کنند. دانه‌هایی که یک کشاورز در زمین می‌پاشد، یقین ندارد که رشد کند و ممکن است هزار آفت سر راهش باشد، اما با همین توجه اقدام می‌کند. حال چه شده وقتی انسان می‌خواهد در راه خدا حرکت کند، می‌گوید باید یقین داشته باشم!
مانا
ماندن در راه، کم از عقب‌گرد نیست. کسی که در یک کلاس می‌ماند، به این معنا نیست که در همان کلاس باقی مانده است. در کاروانی که در حال حرکت است، توقف و ماندن، از دست رفتن و بدست گرگ‌ها افتادن است. در یک مجموعه وقتی توقف کنیم، از مجموعه عقب خواهیم افتاد. توقف ما، برابر است با بازگشت و عقب‌گرد ما و این وحشتناک است.
amirali
ولی ما طبیعت محدودی داریم و همین که کمی کاراته یاد می‌گیریم، به هر جا که می‌رسیم، مشت می‌زنیم. اگر هم نزنیم دستی تکان می‌دهیم که بله!... مادامی که این دل، متواضع و ذلیل نشود و این ذلت و پستی و این فروتنی نسبت به حق در تو شکل نگیرد، رتبه‌ای به تو نخواهند داد.
شیهمیمی
حالی که بر من گذشت این بود که انسان از هیچ یک از ذنوب و سیئات و گرفتاری‌ها دور نیست؛ گرفتاری‌هایی که اساسآ از شک و شرک و نفاق شروع می‌شود و تا کفر و انواع دیگر فجور و گرفتاری‌هایی که به قلب ما، به خیال ما، به وهم ما و به تفکرات و تأملات ما و به سایر اعضاء و جوارح ما؛ در بطن و فرج و سمع و بصر و دست و پا و ... برمی‌گردد. آدمی با هیچ یک از اینها فاصله‌ای ندارد.
سهیلا حسنی
اگر ما بفهمیم که با هر کلمه‌ای که می‌گوییم، در دل‌ها انفجاری ایجاد می‌کنیم، اگر بفهمیم که با هر گامی که بر می‌داریم، انفجاری ایجاد می‌کنیم، این طور دست و پایمان را رها نمی‌کنیم و یله نمی‌شویم که در دنیای قانونمندی‌ها؛ آن هم قانونمندی‌های مرتبط و مترابط، نمی‌توانیم این طور رها و ول باشیم.
شیهمیمی
یکی می‌گوید باید اطعام کرد. یکی می‌گوید باید محبت کرد. یکی می‌گوید نماز شب بخوان و یکی هم می‌گوید همه عبادت‌ها را انجام بده و همه معصیت‌ها را رها کن، در حالی که انسان اگر همه عبادت‌ها را انجام دهد و همه معصیت‌ها را هم ترک کند، تازه می‌شود متقی. و اگر آنها را خوب هم انجام دهد و کم نگذارد، تازه می‌شود محسن. اخبات، گامی است جز این چیزهایی که تاکنون شنیده‌اید.
شیما تبرته فراهانی
وقتی اهداف دور را تکه تکه و ریز کنی، زود به آنها می‌رسی، ولی وقتی بخواهی قُلُمبه قُلُمبه کار کنی، اهداف نزدیک را هم از دست می‌دهی و محروم می‌شوی.
faezeh fazeli
«وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ کلَّ شَیءٍ»؛ یعنی خدا عاشق است و عشق او همه هستی را در برگرفته تا آنجا که: «سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ»؛ اگر کسی را می‌زند و بر کسی می‌شورد، به خاطر عشق و دوستی‌اش، این کا را می‌کند. به خاطر عشقش، او را گوشمالی می‌دهد و به او فشار می‌آورد و حتی به خاطر عشقش، او را عذاب می‌کند. از روی عشق، غضب می‌کند؛ یعنی عاشقِ مهربان است و حتی تجلّی عذاب، تجلّی رحمت اوست.
ص‍‍‍ــاد
پنجاه سال منتظر کمک این و آن بودیم و روی کمکشان حساب کرده بودیم. بعد هم که خداوند با بلاء ادبمان می‌کند، با او دعوا داریم که چرا با ما این کار را می‌کنی! به جای اینکه درس بگیریم، اعتراضمان را زیاد کرده‌ایم؛ چون از بچّگی بت‌هایمان را بزرگ کرده‌ایم و حالا وقتی می‌خواهیم انس زدایی کنیم، برایمان خیلی سخت است. انسانی که پنجاه سال بت‌های علم و قدرت و استغناء و نفس و ... خود را بزرگ کرده، اکنون که می‌خواهند آنها را بشکنند، ناراحت و ناراضی می‌شود و فریادش بلند می‌گردد.
rghye
راهی را که انبیاء با مرارت چشیدند، به من و تو مفت نمی‌دهند و الّا به عزیزان خدا می‌دادند. شوخی نیست!
ص‍‍‍ــاد
یک دانه گندم را وقتی به دل خاک می‌دهند، هفتاد برابر برمی‌گرداند. پس حاصل من کو؟ شکوفه‌های من کو؟ جز کینه‌های متراکم، جز نفرت‌ها، جز حسادت‌ها و جز توقع‌ها چیزی در دل من سبز نشده است.
°•. MaryaM .•°

حجم

۸۳٫۱ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

حجم

۸۳٫۱ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

قیمت:
۱۷,۰۰۰
۸,۵۰۰
۵۰%
تومان