بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اخبات | صفحه ۱۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اخبات

بریده‌هایی از کتاب اخبات

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۹۶ رأی
۴٫۶
(۹۶)
انکسار و دلِ شکسته را فراموش نکنید. به خدا قسم! خدا آن قدر غنی و حمید است، که وقتی فقر و انکسار تو را بیند، سرشارت می‌کند و اصلا نگاه هم نمی‌کند که عذر بخواهی. توبیخت هم نمی‌کند که بسوزی؛ «وَ اعْفُ عَنْ تَوْبیخِی بِکرَمِ وَجْهِک». کرامت او در حدی است، که اصلاً نگاه نمی‌کند تا از او عذر بخواهی. خیلی مهربان، خیلی نزدیک، خیلی سمیع و مجیب و محب است.
فاطمه
یک ماشین لازم نیست همه جایش خراب شود تا بایستد. ممکن است یک سیم از آن قطع شود و بایستد، یا باد چرخش کم شود و بایستد؛ همان طور که شیطان با یک کبر زمین خورد. آدم با یک حرص زمین خورد. پسر آدم با یک بخل ذلیل شد. یونس با یک شتاب ذلیل شد. ما که الحمدلله همه اینها را با هم داریم و احساس ندامتی هم نداریم!
Chamran_lover
من در حالی که سر سفره غذا می‌خورم، لقمه چرب و نرمی به دستم می‌رسد. دوستی هم دارم که می‌دانم او از من ضعیف‌تر است. در این هنگام تذکری برایم می‌آید که این لقمه را به او واگذار کنم؛ خواه این عمل واجب باشد یا مستحب، هر چه می‌خواهی اسم آن را بگذار، ولی این کار را نمی‌کنم. در نتیجه مستحق این خطاب می‌شوم که: «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکرَ بِآیاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها»؛ چه کسی ستمکارتر و ظالم‌تر از کسی است که به نشانه‌های حق یاد آوری شده: «ذُکرَ بِآیاتِ رَبِّهِ»، به او گفته‌اند که از این غذا بگذر، این وقت را بگذار، این برنامه را بگذار، دست این را بگیر، در را باز کن و بگذار او داخل بیاید تا از امکان تو استفاده کند و خستگی او رفع شود، آبی به خودش بزند، پُر شده تا خودش را خالی کند، خسته شده تا راحت شود، ولی انسان بعد از این تذکرهای مستمر، به حق پشت می‌کند.
مانا
درباره یکی از اصحاب آمده که وقتی می‌خواست برای یکی از شیعیان شهادت بدهد. قاضی او را نپذیرفت و گفت: «هذا رَجُلٌ جَعْفَرِی». او گریه کرد. به او گفتند: چرا گریه می‌کنی؟ گفت: تو مرا به کسی منسوب کردی که معلوم نیست مرا بپذیرد. آدم شرمش می‌آید که با این همه ذلت، با این همه پستی، با این همه خشوع برای غیر حق، منتسب به کسی باشد که عزت این عالم را دارد و در برابر ربّش خود را هیچ می‌داند: «لا أَمْلِک لِنَفْسی نَفْعآ وَ لا ضَرّآ وَ لا مَوْتآ وَ لا حَیاةً وَ لا نُشُورآ»
amirali
مؤمن هم، مأنوس و مستأنس است. دوستانش به وجود او، به محبت‌های او، به حالت‌های او، انس می‌گیرند. مستریح و راحت هستند. اما مگر من راه می‌دهم؟! اگر یک بار تواضع کنم، می‌گویم خیال می‌کند که جور دیگری شده‌ام!
شیهمیمی
اِنَّ آللهَ یدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا»؛ خدا مؤمنین را رها نمی‌کند و حفاظت می‌کند. او مدافع است. او نگهبان است.
کاربر ۶۳۰۹۳۱۱
«أَنْتَ أَکرَمُ مِنْ أَنْ تُضَیعَ مَنْ رَبَّیتَهُ»؛ تو کریم‌تر از این هستی که کسی را که خودت تربیت کرده‌ای، بگذاری تا ضایع شود.
کاربر ۶۳۰۹۳۱۱
اگر بخواهند به کسی چیزی بدهند و عنایتی کنند، او را بین خوف و رجاء قرار می‌دهند. در حالی که شیطان بدترین شرایط را برای تو فراهم می‌آورد، امّا تو ناامید نباش؛ چون تا ارزشی در تو نباشد، شیاطین به تو هجوم نخواهند آورد.
مانا
ادعای امشب من، بر خلاف همه ادعاهایی که تا به حال شنیده‌اید که با طاعت، قرب حاصل می‌شود، این است که نه طاعت و نه عصیان، بلکه انکسار، مقرِّب است. و غرورِ طاعت و غرورِ حالت، دور کننده و مُبَعِّد است. وصال رحمت، منوط به اخبات، به خشیت و به خضوع است.
مانا
مؤمن در بدترین شرایط، أمن خود را دارد، در حالی که کافر در بهترین شرایط، ایمنی ندارد و بی‌دغدغه نیست.
مانا
اسلام، یک نوع أمن دیگری را مطرح می‌کند و یک نوع بهره‌برداری دیگری را که به آن کوثر می‌گوییم، «کثیر الخیر» بودن را مطرح می‌کند، نه «کثیر النعمة» را. اسلام یک نوع طمأنینه باطنی را، حتی همراه تحول نعمت‌ها به تو عنایت می‌کند.
مانا
یک ماشین لازم نیست همه جایش خراب شود تا بایستد. ممکن است یک سیم از آن قطع شود و بایستد، یا باد چرخش کم شود و بایستد؛ همان طور که شیطان با یک کبر زمین خورد. آدم با یک حرص زمین خورد. پسر آدم با یک بخل ذلیل شد. یونس با یک شتاب ذلیل شد. ما که الحمدلله همه اینها را با هم داریم و احساس ندامتی هم نداریم!
مانا
اگر یکی از دعاهای ما در شب‌های قدر این باشد که: «اَللّهُمَّ آجْعَلْ لِی مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلا»، اگر خواستیم که همراه رسول باشیم و او را ترک نکنیم و کنارش نگذاریم؛ همان طور که عدّه‌ای این کار را کردند: «إذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْوآ آنْفَضُّوا اِلَیها وَ تَرَکوک قائِمآ»، اگر به این معنا رسیدیم و خواستیم که رسول را رها نکنیم، باید در رسالت رسول، شریک باشیم و سهم ما در رسالت او، چیزی بالاتر از رفاه و امن و رهایی است، که مسئولیت است. اطمینان است و کوثر؛ یعنی بهره‌برداری زیاد، حتی در امکانات بد.
مانا
ثروتمندهای بزرگ دنیا، به دنبال این هستند که دلهره‌های خود را چطور کنترل کنند، ولی ما هنوز دنبال این هستیم که خانه‌ای بسازیم و وضع زندگی و بچه‌هامان خوب شود.
مانا
اسلام آمده است تا حتی در هنگامی که از رفاه دور هستی، امن را به تو هدیه دهد و در متن تحول‌ها، امن تو را تأمین کند. اسلام این تفاوت‌ها را دارد و می‌خواهد تو را مطمئن به قَدَر کند، نه مطمئن به نِعَم.
مانا
توضیح مطلب اینکه در دعا می‌خوانیم: «وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ کلَّ شَیءٍ»؛ یعنی خدا عاشق است و عشق او همه هستی را در برگرفته تا آنجا که: «سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ»؛ اگر کسی را می‌زند و بر کسی می‌شورد، به خاطر عشق و دوستی‌اش، این کا را می‌کند. به خاطر عشقش، او را گوشمالی می‌دهد و به او فشار می‌آورد و حتی به خاطر عشقش، او را عذاب می‌کند. از روی عشق، غضب می‌کند؛ یعنی عاشقِ مهربان است و حتی تجلّی عذاب، تجلّی رحمت اوست.
مانا
وقتی تو فساد را در گوشه‌ای به وجود آوردی، در دورترین گوشه‌ها اثر می‌گذارد و نسل تو مبتلا می‌شود؛ چون دنیا، دنیای مترابط و قانونمند است. پس حسابِ نظام‌ها و سنت‌های اوست. آنها را به شوخی نگیریم!
محدثه
اگر ما بفهمیم که با هر کلمه‌ای که می‌گوییم، در دل‌ها انفجاری ایجاد می‌کنیم، اگر بفهمیم که با هر گامی که بر می‌داریم، انفجاری ایجاد می‌کنیم، این طور دست و پایمان را رها نمی‌کنیم و یله نمی‌شویم
eshtiagh_dar_band
کسی که به خودش واگذار شد، رفته رفته خودش را کم و کوتاه نمی‌بیند، پُر می‌بیند. وقتی که خود را پر دید، آنچه را که بدست آورده، از او گرفته می‌شود. دینش عاریه می‌شود؛ چون شیطان در او نفوذ کرده است.
کاربر ۲۶۳۷۲۴۰
آنها رهایی را در دنیایی مطرح می‌کنند که علم، قانونمندی‌اش را باور کرده است. امن را به انسانی تحمیل می‌کنند، که به تاریخمندی و زمانمندی و آگاهی از زمان وقوف دارد. به دروغ، وعده رفاه را به انسانی می‌دهند که مستمرآ تحول نعمت‌ها را می‌بیند.
Yas

حجم

۸۳٫۱ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

حجم

۸۳٫۱ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

قیمت:
۱۷,۰۰۰
۸,۵۰۰
۵۰%
تومان