بریدههایی از کتاب تولستوی و مبل بنفش
۳٫۸
(۵۶۵)
شاید زندگی یعنی همین؛ ناامیدیهای بسیار، اما همینطور هم لحظههای نادر زیبایی، آنجا که زمان دیگر همچون سابق نیست... یک همیشۀ در هرگز است.
موریِل باربری
ظرافت جوجهتیغی
mghf
تصمیم گرفتم برنامۀ روزی یک کتاب را از روز تولد چهلوشش سالگیام آغاز کنم. در آن روز اولین کتابم را میخواندم و روز بعد اولین نقدم را مینوشتم. قوانین یک سال کتابخوانیام ساده بود: از هر نویسنده نباید بیشتر از یک اثر میخواندم؛ نمیتوانستم کتابی را که قبلاً خوانده بودم بازخوانی کنم؛ و میبایست دربارۀ هر کتابی که خوانده بودم نقد بنویسم. قصد داشتم هم کتابهای جدید بخوانم و هم از نویسندههای جدید؛ همچنین از نویسندگان محبوبم هم کتابهای قدیمیشان را بخوانم
mghf
او متعلق به ما بود تا او را به خاطر بسپاریم و دربارهاش حرف بزنیم و خوابش را ببینیم؛ اما خودش دیگر برای خودش وجود نداشت. دیگر هرگز نمیتوانست یاد بگیرد، احساس کند، حرف بزند یا رؤیا ببیند. این، اولین موضوع وحشتناک در فقدان آنماری بود: او خودش را از دست داده بود. او زندگی و شگفتیهایش، امکانات بیحدوحسابش را از دست داده بود. درحالیکه بقیۀ ما به زندگی ادامه میدادیم، او از آن محروم شده بود. برای او همهچیز پایان یافته بود.
مینا میربها
اندوه، شکستِ خشونتبار منطق است و منطق قدرت مقابله با آن را ندارد.
pejman
آنماری از دنیا رفته بود. ما میتوانستیم همواره او را بین خودمان در حرفها، خاطرات و عکسها داشته باشیم. او متعلق به ما بود تا او را به خاطر بسپاریم و دربارهاش حرف بزنیم و خوابش را ببینیم؛ اما خودش دیگر برای خودش وجود نداشت. دیگر هرگز نمیتوانست یاد بگیرد، احساس کند، حرف بزند یا رؤیا ببیند. این، اولین موضوع وحشتناک در فقدان آنماری بود: او خودش را از دست داده بود. او زندگی و شگفتیهایش، امکانات بیحدوحسابش را از دست داده بود. درحالیکه بقیۀ ما به زندگی ادامه میدادیم، او از آن محروم شده بود. برای او همهچیز پایان یافته بود.
mghf
از نظر من هم کتابها بوی ادویه میدهند، اما بوی یک ادویۀ بومی؛ آرامشبخش و آشنا.
mghf
قلب سربازان ژاپنی در جزیرۀ اقیانوس آرام به بزرگی قلبهای بهاسارتگیرندگانشان بود.
کتابخوار اعظم
این چیزی بود که دلم میخواست بچههایم داشته باشند. اینکه در پیشامدهایی که در زندگی برایشان پیش میآید فقط بدترینها را نبینند، بلکه بهترینها را ببینند؛ انعطافپذیری در برابر ناامیدی.
مریم
کلمهها زندهاند و ادبیات یک گریز است؛ گریزی نه از زندگی، که بهسوی آن.
سیریل کانلی
گور ناآرام
مهدیه
همهجا به جستوجوی آرامش برآمدم و آن را نیافتم، مگر نشسته در کنجی، تکوتنها با کتابی کوچک.
توماس اِی. کِمپیس
sootode jam
بخشیدن شکل والایی از پذیرش است؛
whatreaderssara
«کلمهها زندهاند و ادبیات یک گریز است؛ گریزی نه از زندگی، که بهسوی آن.»
whatreaderssara
سیریل کانلی، نویسنده و منتقد ادبی قرن بیستم، نوشته: «کلمهها زندهاند و ادبیات یک گریز است؛ گریزی نه از زندگی، که بهسوی آن.»
کتابخوار اعظم
مهربانی نقطۀ مشترکی است که فاصلۀ بین فرد و دیگران را از میان برمیدارد.
shabnam kazemfar
مهربانی گاهی قانون را زیر پا میگذارد، اما درنهایت مهربانی حتی از مهمترین قانونها هم مهمتر است.
shabnam kazemfar
محبت کردن به واضحترین شکل ممکن نشان میدهد که ما انسانها حیواناتی آسیبپذیر و وابسته هستیم که پناهی بهجز یکدیگر نداریم.
shabnam kazemfar
«مهربانی... آن نوع نزدیکی و تعلق خاطری را در ما خلق میکند که هم از آن میترسیم و هم در آرزویش هستیم... مهربانی اساساً به زندگی ارزش زیستن میدهد.»
shabnam kazemfar
اندوه، شکستِ خشونتبار منطق است و منطق قدرت مقابله با آن را ندارد.
shabnam kazemfar
«گرگ تقاص اشکهای گوسفند را پس خواهد داد.»
shabnam kazemfar
«به نظر من یکی از مشکلات این است که در سرمان فرو کردهایم که کتاب خواندن باید کار پرزحمتی باشد و حتی اگر پرزحمت هم نباشد، فایدهای به حالمان ندارد.»
mina
حجم
۳۰۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۳۰۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
قیمت:
۳۶,۰۰۰
۲۵,۲۰۰۳۰%
تومان