بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تولستوی و مبل بنفش | صفحه ۱۱۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب تولستوی و مبل بنفش

بریده‌هایی از کتاب تولستوی و مبل بنفش

نویسنده:نینا سنکویچ
مترجم:لیلا کرد
امتیاز:
۳.۸از ۵۶۲ رأی
۳٫۸
(۵۶۲)
«وقتی مسئله‌ای مرا آزار می‌دهد، به‌دنبال پناهگاه می‌گردم. لازم نیست راه دوری بروم: سفر به قلمرو حافظۀ ادبی کفایت می‌کند. کجا می‌شود مشغولیتی ناب‌تر، همنشینی سرگرم‌کننده‌تر، جادویی دلپذیرتر از ادبیات یافت؟»
پروا
سال‌های سال کتاب‌ها برایم مانند دریچه‌ای بودند که از آن به چگونگی رویارویی آدم‌های دیگر با زندگی نگاه می‌کردم؛ به غم‌ها و شادی‌هایشان و به ملال و سرخوردگی‌هایشان.
پروا
من در تمام زندگی‌ام از کتاب‌ها برای آگاهی، برای کمک به رهایی از پریشانی و برای گریز استفاده کرده‌ام.
پروا
باید دست از دویدن برمی‌داشتم. جواب آن سؤال‌ها با فعالیت‌های بی‌وقفه پیدا نمی‌شدند. می‌بایست متوقف می‌شدم و زمانی را صرف وصل کردن دو تکۀ وجودم می‌کردم؛ تکه‌ای که در اتاق بیمارستان خواهرم گیر افتاده بود و تکه‌ای که روی سریع‌ترین حالت تردمیل گرفتار شده بود.
پروا
اما آن جسد دیگر خواهر من نبود. آن‌ماری از دنیا رفته بود. ما می‌توانستیم همواره او را بین خودمان در حرف‌ها، خاطرات و عکس‌ها داشته باشیم. او متعلق به ما بود تا او را به خاطر بسپاریم و درباره‌اش حرف بزنیم و خوابش را ببینیم؛ اما خودش دیگر برای خودش وجود نداشت. دیگر هرگز نمی‌توانست یاد بگیرد، احساس کند، حرف بزند یا رؤیا ببیند. این، اولین موضوع وحشتناک در فقدان آن‌ماری بود: او خودش را از دست داده بود. او زندگی و شگفتی‌هایش، امکانات بی‌حدوحسابش را از دست داده بود.
پروا
همه‌جا به جست‌وجوی آرامش برآمدم و آن را نیافتم، مگر نشسته در کنجی، تک‌وتنها با کتابی کوچک. توماس اِی. کِمپیس
پروا
ما به کتاب‌هایی نیاز داریم که اثرشان بر ما مثل اثر یک فاجعه باشد؛ کتاب‌هایی که عمیقاً متأثرمان کنند؛ مثل تأثیر مرگ کسی که بیشتر از خودمان دوستش داشتیم؛ مثل تبعید شدن به جنگل‌هایی دور از همه؛ مثل یک خودکشی. کتاب باید همچون تیشه‌ای باشد برای شکستن دریای یخ‌زدۀ درونمان. - فرانتس کافکا نامه به اُسکار پولاک، ۲۷ ژانویه ۱۹۰۴
پروا
«آیا تابه‌حال قلبت به‌خاطر تمام شدن کتابی به درد آمده است؟ آیا شده تا مدت‌ها بعد از تمام کردن کتابی نویسنده‌اش همچنان در گوشت نجوا کند؟»
.ً..
یاد گرفتم که خاطراتم را حفظ کنم و به همۀ لحظه‌های زیبا و آدم‌های زندگی‌ام برای زمانی که برای گذر از دوران سختی‌ها به آن خاطرات نیاز دارم، محکم بچسبم. یاد گرفتم به خودم اجازۀ بخشیدن بدهم؛ هم بخشیدن خودم و هم آدم‌های اطرافم. همه در تلاشند تا با «بارِ سنگینشان» دوام بیاورند. حالا می‌دانم که عشق چنان قدرت عظیمی دارد که با آن می‌توان از مرگ نجات پیدا کرد و محبت بزرگ‌ترین رابط بین من و بقیۀ دنیاست.
Paeez Dokhtar
معنای زندگی‌ام، دراصل با اینکه چطور به غم و شادی واکنش نشان دادم تعریف می‌شد، اینکه خطوط ارتباط و تجربه را چطور ساختم و چطور به دیگران زمانی‌که در حال سفر در پیچ‌وخم‌های جادۀ زندگی‌شان بودند کمک کردم.
Paeez Dokhtar
جایی که خاطره هست خلأ معنی ندارد. وقتی که من بمیرم، کسی مرا به یاد خواهد آورد و مرا بازخواهد گرداند.
کاربر ۸۴۸۵۶۸
سِلف به این درک می‌رسد که سلامت روانش وابسته به پذیرش چیزهایی است که نمی‌تواند تغییر دهد: «دریافتم به خودم بستگی داشت که پایان را غیرعادلانه و غیرقابل‌قبول تفسیر کنم و به‌خاطرش عذاب بکشم یا اینکه تصمیم بگیرم که این، و فقط همین، پایان مناسبی بود.»
Paeez Dokhtar
امروز یک روز از عمر ما کم شده، از عمر همۀ ما، و شادی تنها چیزی است که سرعت گذر زمان را کم می‌کند
Paeez Dokhtar
واقعاً لازم است در زندگی اولویت‌بندی داشته باشید، پی ببرید که باید وقت و انرژی تان را در زندگی برای چه تقسیم کنید. اگر تا سن خاصی چنین سیستمی برای خودتان تعیین نکرده باشید، تمرکزتان را از دست خواهید داد و توازن زندگی‌تان به‌هم خواهد خورد.»
Paeez Dokhtar
«از وقتی خانه‌ام سوخت / چشم‌اندازی بهتر دارم / از برآمدن ماه.» چشم‌اندازی بهتر: این چیزی بود که دلم می‌خواست بچه‌هایم داشته باشند. اینکه در پیشامدهایی که در زندگی برایشان پیش می‌آید فقط بدترین‌ها را نبینند، بلکه بهترین‌ها را ببینند؛ انعطاف‌پذیری در برابر ناامیدی.
Paeez Dokhtar
ما به کتاب‌هایی نیاز داریم که اثرشان بر ما مثل اثر یک فاجعه باشد؛ کتاب‌هایی که عمیقاً متأثرمان کنند؛ مثل تأثیر مرگ کسی که بیشتر از خودمان دوستش داشتیم؛ مثل تبعید شدن به جنگل‌هایی دور از همه؛ مثل یک خودکشی. کتاب باید همچون تیشه‌ای باشد برای شکستن دریای یخ‌زدۀ درونمان. - فرانتس کافکا
Ramtin
همۀ کتاب‌های فوق‌العاده‌ای که می‌خواندم از پیچیدگی و تمامیت تجربۀ بشر سخن می‌گویند؛ از چیزهایی که آرزو داریم فراموششان کنیم و چیزهایی که از آنها بیشتروبیشتر می‌خواهیم. دربارۀ اینکه چه عکس‌العملی نشان دهیم و اینکه آرزو داریم چطور عکس‌العمل نشان دهیم. کتاب‌ها تجربه‌اند؛ کلماتِ نویسندگان آرامشِ عشق را، احساس خرسندی از داشتن خانواده را، عذاب کشیدن از جنگ را و حکمت خاطرات را نشان می‌دهند
Paeez Dokhtar
تجربۀ جنگ، با تمام هراس‌هایش، محتوم است به اینکه بارهاوبارها تکرار شود.
Paeez Dokhtar
ما جایگزین‌شدنی نیستیم. ما بر اساس اینکه چطور دوست داشته می‌شویم منحصربه‌فردیم. میل به یک شخص با حس بی‌نظیر حق‌شناسی، نیاز و یا محبت فرق دارد. میل، کم‌وزیاد می‌شود و مهرومحبت می‌تواند بدون تعهد طولانی‌مدت احساس شود. اما «تو برای من مهم هستی» به این معنی است که هر سختی و دشواری‌ای قابل‌قبول است، حتی با میل‌ورغبت پذیرفته می‌شود: از اینجا به بعد من تو را می‌پذیرم، از تو دفاع می‌کنم و تو را تحسین می‌کنم. قابل‌اعتماد بودن: من اینجا خواهم بود تا از تو مراقبت کنم؛ و وقتی که رفتی، اینجا خواهم بود تا تو را به یاد بیاورم.
Paeez Dokhtar
هدف ادبیاتِ فاخر آشکار کردن آن چیزی است که پنهان شده و نور تاباندن بر چیزی که در تاریکی مانده است.
Paeez Dokhtar

حجم

۳۰۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

حجم

۳۰۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
۲۵,۲۰۰
۳۰%
تومان