بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هنر عشق ورزیدن | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هنر عشق ورزیدن

بریده‌هایی از کتاب هنر عشق ورزیدن

نویسنده:اریک فروم
امتیاز:
۳.۶از ۵۸ رأی
۳٫۶
(۵۸)
اصل نافذ در جامعه سرمایه‌داری با اصل نافذ در عشق ناسازگار است.
Juror #8
تمرین هنر عشق ورزیدن، به تمرین ایمان داشتن نیازمند است.
Juror #8
واقع‌بینی در اندیشیدن را خرد می‌نامند؛ رویه‌ی عاطفی آدمی، که خرد او بدان متکی است، فروتنی نام دارد. فقط وقتی می‌توانیم واقع‌بین باشیم و از خرد در اعمال روزانه مدد جوییم، که با فروتنی به جهان بنگریم، و از رؤیای کودکانه‌ی همه چیزدانی، و بر همه کاری توانا بودن آزاد شده باشیم.
Juror #8
ما خستگی و افسردگی خود را حس می‌کنیم، و به جای اینکه تسلیم آنها شویم یا با افکار افسردگی‌آوری که همیشه در پیرامون ماست، آنها را تقویت کنیم، از خود سؤال می‌کنیم «چه پیش آمده است؟» چرا افسرده‌ایم؟ همین کار را می‌توانیم هنگامی که عصبانی و خشمگین هستیم، یا به خیال‌بافی و تمهید گریز از واقعیات گرفتار آمده‌ایم، انجام دهیم. در هر کدام از این موارد، مسئله مهم این است که از وجود آنها آگاهی داشته باشیم و به هزار و یک راه مختلف درباره‌ی آنها به دلیل‌تراشی نپردازیم. علاوه بر این، نسبت به ندای درونی خود که غالباً بی‌درنگ علت اضطراب و افسردگی و خشم ما را به ما باز می‌گوید گوش شنوا داشته باشیم.
Juror #8
کسانی که همدیگر را دوست دارند، بیشتر از هر کس باید به تمرین تمرکز بپردازند. آنان باید یاد بگیرند به هم نزدیک باشند، بدون اینکه به بهانه‌های مختلفی که رایج و عادی است، از هم بگریزند.
Juror #8
اساس تمرکز حواس در مناسبات افراد این است که شخص بتواند به سخنان دیگران گوش بدهد. بیشتر مردم به دیگران گوش می‌دهند، حتی آنها را نصیحت می‌کنند، بدون اینکه واقعاً به آنها گوش داده باشند. آنان نه سخنان دیگران را جدی می‌انگارند، نه جواب خود را. به طور کلی گفتگو آنها را خسته می‌کند. آنان گرفتار این پندارند که اگر با تمرکز کامل گوش دهند به مراتب بیشتر خسته می‌شوند، و حال آنکه عکس این درست است، هر نوع فعالیتی که با تمرکز انجام شود، انسان را بیدارتر می‌کند (گرچه بعداً نوعی خستگی طبیعی و مفید که جایگزین آن می‌شود) در حالی‌که هر نوع کاری بدون تمرکز حواس انجام پذیرد، انسان را کسل و خواب‌آلود می‌کند، در عین حال شخص در پایان روز به دشواری خوابش می‌برد.
Juror #8
در شرایط کنونی کسانی که آمادگی مهر ورزیدن دارند مسلماً آدم‌های استثنایی هستند؛ در دنیای کنونی غرب، عشق ضرورتاً پدیده‌ای است که در حاشیه کارهای دیگر قرار می‌گیرد، نه به سبب اینکه گرفتاری‌ها و کارهای فراوان فرصتی برای پیدایش رویه‌ی عاشقانه باقی نمی‌گذارد، بلکه روح اجتماعی تمرکز تولید، و حرص تولید و مصرف کالا که بر زندگی ما حکم‌فرماست، آن‌چنان روحی است که در آن جایی برای عشق ورزیدن باقی نیست تنها آن کسانی که با آن همرنگ نمی‌شوند، می‌توانند با موفقیت علیه آن از خود دفاع کنند.
Juror #8
درست همان‌طور که روان‌پزشکان امروزی شادی و خوشبختی را برای کارمندان لازم می‌دانند تا در جلب مشتری موفق‌تر باشند، بعضی از پیشوایان دینی نیز عشق به خدا را به عنوان وسیله‌ای برای کسب موفقیت توصیه می‌کنند. «خدا را شریک خود کن» یعنی خدا را در کار و کسب شریک کن، نه اینکه در عشق، عدالت و حقیقت با او یکی شو. درست همان‌طور که نوعی عدالت غیر‌شخصی جایگزین عشق برادرانه شده است، خدا نیز به صورت مدیر عامل بی نام ونشان شرکت تعاونی جهان در آمده است.
Juror #8
امروز خوشحالی انسان منحصر است به «دل‌خوشی داشتن»، و دل‌خوشی داشتن یعنی راضی بودن از مصرف و «جذب» کالاها، مناظر، غذاها، مشروب‌ها، سیگارها، مردم، سخنرانی‌ها، کتاب‌ها و فیلم‌ها همه‌ی این‌ها مصرف می‌شوند، بلعیده می‌شوند. دنیا به منزله‌ی یک شیء بزرگ برای اشتهای ماست، یک سیب بزرگ، یک بطری بزرگ، یک پستان بزرگ است و ما مکندگانیم، امیدواران و منتظران ابدی و ناکامان ازلی.
Juror #8
عشق کودکانه از این اصل پیروی می‌کند که: «من دوست دارم چون دوستم دارند.» عشق پخته و کامل از این اصل که: «مرا دوست دارند چون دوست دارم.» عشق نابالغ می‌گوید: «من تو را دوست دارم برای اینکه به تو نیازمندم.»، عشق رشد یافته می‌گوید: «من به تو نیازمندم چون دوستت دارم.»
محمد امین
عشق و رنج جدایی ناپذیرند
محمد امین
از صبح تا شب همه‌ی فعالیت‌ها در یک خط سیر عادی در جریانند و همگی از قبل قالب‌ریزی شده‌اند. فردی که در شبکه این خط سیر گرفتار می‌شود، چگونه می‌تواند از یاد نبرد که انسان است، که فردی بی‌همتاست، که امکان زیستن با همه‌ی امیدها و نومیدی‌ها، با غم‌ها و ترس‌ها، با آرزوی عشق و دلدادگی و وحشت از هیچ و از جدایی، فقط یک بار به او داده شده است؟
محمد امین
عشق عبارت است از رغبت جدی به زندگی و پرورش آنچه بدان مهر می‌ورزیم
احسان رضاپور
سرانجام کودک، که اکنون به نوجوانی رسیده است، بر عوارض خود‌پرستی خویش چیره می‌شود، افراد دیگر برای کودک تنها وسیله‌ای برای ارضای نیازمندی‌های شخصی او نیستند. نیازهای طرف مقابل نیز همانند نیازهای خودش مهم است. درحقیقت، آنها مهم‌تر می‌شوند. نثار کردن ارضا‌کننده‌تر و لذت‌بخش‌تر از دریافت کردن می‌شود؛ و عاشق بودن حتی اهمیتی بیشتر از معشوق بودن کسب می‌کند. او به‌وسیله‌ی دوست داشتن، زندان تنهایی و انزوای خود را، که در نتیجه‌ی خود‌فریفتگی و خود‌پرستی به وجود آمده بود، رها می‌کند. او احساس نوعی پیوند جدید، نوعی سهیم بودن و یگانگی می‌کند. از این گذشته، به جای اینکه در نتیجه‌ی محبوب بودن که محصول کوچکی، ناتوانی، ناخوشی یا «خوب» بودن اوست فقط به دریافت کردن متکی باشد، به توانایی ایجاد عشق از رهگذر عشق ورزیدن پی‌می‌برد.
احزعزار
هر نوع فعالیتی که با تمرکز انجام شود، انسان را بیدارتر می‌کند (گرچه بعداً نوعی خستگی طبیعی و مفید که جایگزین آن می‌شود) در حالی‌که هر نوع کاری بدون تمرکز حواس انجام پذیرد، انسان را کسل و خواب‌آلود می‌کند، در عین حال شخص در پایان روز به دشواری خوابش می‌برد.
tt
اگر من به علت اینکه نمی‌توانم روی پای خود بایستم به کسی بستگی پیدا کنم، آن شخص ممکن است یک نجات دهنده‌ی زندگی باشد، ولی رابطه‌ی من و او رابطه‌ی عاشقانه نیست.
tt
درست همان‌طور که روان‌پزشکان امروزی شادی و خوشبختی را برای کارمندان لازم می‌دانند تا در جلب مشتری موفق‌تر باشند، بعضی از پیشوایان دینی نیز عشق به خدا را به عنوان وسیله‌ای برای کسب موفقیت توصیه می‌کنند.
tt
عشق کودکانه از این اصل پیروی می‌کند که: «من دوست دارم چون دوستم دارند.» عشق پخته و کامل از این اصل که: «مرا دوست دارند چون دوست دارم.» عشق نابالغ می‌گوید: «من تو را دوست دارم برای اینکه به تو نیازمندم.»، عشق رشد یافته می‌گوید: «من به تو نیازمندم چون دوستت دارم.»
azardokht21
دستور دینی با حکم اخلاقی نیست که باید از خارج بگیرد و یا بر او تحمیل گردد. ضرورتی حیاتی است که چون از میان برود، آدمی را از نو به تنهایی تحمل‌ناپذیری که خاص انسان‌های محروم از عشق است محکوم می‌سازد.
Keyvan Roshani
دنیا به منزله‌ی یک شیء بزرگ برای اشتهای ماست، یک سیب بزرگ، یک بطری بزرگ، یک پستان بزرگ است و ما مکندگانیم، امیدواران و منتظران ابدی و ناکامان ازلی. منش ما چنان تنظیم شده است که مبادا کند دریافت دارد، داد وستد کند و مصرف کند، همه چیز، اعم از مادی و معنوی، به صورت اشیای قابل معامله و مصرف در می‌آید.
bfs

حجم

۲۹۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۹۸ صفحه

حجم

۲۹۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۹۸ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
۵۶,۰۰۰
۲۰%
تومان