بریدههایی از کتاب اعتراف
۴٫۰
(۱۲۷)
آنچه آن را ناخوشی میپنداشت، همان چیزی است که برایش در دنیا از همه چیز مهمتر است، یعنی مرگ.
سید کتابی
30ـ 40 سال تمام زیستهام، زیستهام و دانش آموختهام، پیشرفت کردهام، جسم و روحم را پرورش دادهام، و حالا که عقلم قوام یافته است، حالا که به آن قلهای از زندگی رسیدهام که از فراز آن، کل زندگی را به چشم میبینم، حالا چگونه در نهایت حماقت بر این قله ایستادهام و بهروشنی دریافتهام که در زندگی هیچ نبوده و نیست و نخواهد بود.
MahSa
من، همانند هر انسان زنده دیگر، زیر بار عذاب ناشی از پرسش «چگونه زیستن»، با پاسخ «زیستن همگام با پیشرفت» درست حرف همان آدمهایی را میزنم که سوار بر قایقی در تلاطم باد و امواج گرفتار شدهاند و به جای پاسخ دادن به یگانه پرسش اصلی، یعنی «به کجا چنگ بزنیم؟» میگویند: «داریم به جایی کشیده میشویم.»
MahSa
من هم همانند همه دیوانگان، همه را دیوانه میخواندم. غیر از خودم.
MahSa
تمام زندگی مؤمنانِ طبقه ما در تضاد با ایمانشان بود و تمام زندگی مؤمنان طبقه زحمتکش مؤید همان معنایی از زندگی بود که شناختشان از دین به آنان میداد.
hoda.family
رفتهرفته داشتم درک میکردم در پاسخهایی که دین به ما میدهد، حکمت بسیار ژرف بشری حفظ شده است و من حق نداشتم آنها را بر پایه عقل نفی کنم و مهمتر از همه، فقط این پاسخها هستند که به پرسش زندگی جواب میدهند.
hoda.family
در مدارس احکام را به کودکان میآموزند و آنان را به کلیسا میفرستند؛ از کارکنان دولت طلب گواهی شرکت در مراسم عشای ربانی میکنند؛ ولی فردی از جمعهای مشابه ما که دیگر درس نمیخواند و در خدمت دولت هم نیست، چه حالا و چه در گذشته (حتی بیش از حالا) ممکن است دهها سال زندگی کند و حتی یکبار به این فکر نیفتد که در میان مسیحیان به سر میبرد و خودش پیرو مذهب مسیحیت ارتدوکس قلمداد میشود.
hoda.family
پافشاری بر اینکه تو در کذب هستی و من در حقیقت، بیرحمانهترین سخنی است که کسی میتواند به دیگری بگوید
پروا
اکنون آماده بودم هر دینی را بپذیرم، فقط به شرطی که از من نفی صریح عقل را طلب نکند
پروا
سقراط میگوید: «زندگیِ جسم شرّ و کذب است. پس نابود کردن این زندگیِ جسم، خیر است و ما باید در طلب آن باشیم.»
شوپنهاور میگوید: «زندگی چیزی است که نباید باشد، یعنی شرّ، و هیچ شدن یگانه خیرِ زندگی است.»
سلیمان میگوید: «در جهان همه چیز ــ چه حماقت چه خردمندی، چه ثروت چه تهیدستی، چه شادی چه غم ــ همه پوچ و باطل است. انسان خواهد مرد و هیچ چیز باقی نخواهد ماند. و این احمقانه است.»
بودا میگوید: «زندگی با آگاهی از حتمیت رنج و ضعف و پیری و مرگ امکانپذیر نیست. باید خود را از زندگی و از هر گونه امکان زندگی رهاند.»
پروا
حجم
۹۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۳ صفحه
حجم
۹۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۳ صفحه
قیمت:
۴۳,۰۰۰
تومان