کتاب دو جستار پیرامون آشویتس؛ کتاب سیاه ۲
۳٫۰
(۱۶)
نخستین ضرورت هر نوع آموزشی این است که آشویتس تکرار نشود
arash
کسی که پیش از هر هدف دیگر به دنبال منفعت شخصی خویش است و نمیخواهد خود را به دردسر اندازد، زیاد حرف نمیزند. این قانون کلی وضع موجود است. سکوت در برابر وحشت، صرفاً پیامد آن بود. سردی واحد اجتماعی در کنار بیتفاوتی نسبت به سرنوشت دیگران، پیششرطهای این واقعیت بودند که تنها عدۀ بسیار کمی به آن قضیه واکنش نشان دادند.
ماراتن
الگویی که در سراسر تاریخ آزار و شکنجه به تایید رسیده این است که خشم نسبت به ضعیف، هدف خود را به طور خاص از میان کسانی بر میگزیند که از نظر اجتماعی ضعیف و در عین حال –به درست یا غلط- خرسند شناخته میشوند.
arash
آرنت از میان پروندهها و محاکمات دادگاههای فرانکفورت، از خلال اعترافات «پادوهای» آشویتس و شهادتهای بازماندگان آن، نشان میدهد این میانمایگی و ابتذال چگونه از دستورالعملهای ماشین کشتار نازی فراتر میرود: «متهمی به نام بوگر وجود دارد که پسربچهای را در حال خوردن سیب توصیف میکند، که چگونه او را از پایش میگیرد و سرش را با کوبیدن به دیوار متلاشی میکند، و یک ساعت بعد، با آرامش خیال، سیب او را میخورد»؛
arash
نظر عموم را آن چیزی میسازد که اکثریت مردم فکر میکنند و میطلبند، حتی اگر مبادی ارتباطات عمومی –مطبوعات، رادیو و تلویزیون- در مسیری خلاف آن جریان داشته باشند. تفاوتی آشنا میان ملت واقعی و ارگانهای عمومی کشور وجود دارد؛ و آن زمان که این تفاوت به صورت یک شکاف دهان بگشاید، نشانهای آشکار و حاضر از خطری است که تنوارۀ سیاسی را تهدید میکند.
شراره
«نخستین ضرورت هر نوع آموزشی این است که آشویتس تکرار نشود».
yazdaan
پسربچهای هست که میداند قرار است بمیرد و با خون خودش روی آجرهای سربازخانه مینویسد: «آندرهآس راپاپورت – شانزده سال زندگی کرد».
پسربچۀ نه سال و نیمهای هست که میداند «خیلی چیزها» را میداند، اما «دیگر چیزی یاد نخواهد گرفت».
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
آشویتس آدورنو هر آن کجاست که «مردمان آشویتس»، بوگرها و کادوکها و انکارکنندگانشان عنان و شلاق به دست دارند و اندیشۀ منتقد یا سوزانده میشود، یا به تبعید میرود، یا با پایی تاولزده بر مرز نومیدی و شیدایی انتحار میکند. و این آشویتسی است که آدورنو امحاء آن را آرزو میکند.
yazdaan
ترجیحاً باید پذیرفت که فاشیسم و وحشتی که این مسئله به وجود میآورد، با این واقعیت در ارتباط است که مراجع قدرت تثبیت شدۀ قدیمی امپراطوری آلمان رو به زوال رفته و سرنگون شدند در حالی که مردم هنوز از نظر روانشناختی برای خودگردانی آماده نبودند. آنها نشان دادند که نسبت به آزادیای که فراچنگ آورده بودند، نابرابرند. به همین دلیل ساختارهای استبدادی به آن بُعد ویرانگر و -اگر بتوانم چنین بگویم- دیوانهواری که پیشتر به هیچروی نشان نداده بودند، روی آوردند.
arash
عدهای از تهدید رجعت به بربریت میگویند
arash
حجم
۶۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۷ صفحه
حجم
۶۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۷ صفحه
قیمت:
۱۳,۰۰۰
تومان