بریدههایی از کتاب قدرت عادت: چرایی کارهایی که انجام می دهیم، در زندگی و کسب و کار
۳٫۶
(۳۳۱)
سرنخ را نگه دارید، همان پاداش را فراهم کنید، یک روتین جدید جای گذاری کنید
lale shafiee
هاپکینز مردی بود که آمریکاییها را متقاعد کرده بود نوشیدنی شلیتز را بخرند، با این ادعا که این شرکت با بخار تازه شیشههای آنها را تمیز میکند، در حالی که این نکته را ذکر نمیکرد که همه شرکتهای دیگر هم دقیقا از همان شیوه استفاده میکنند.
پدرام
یک سرنخ انتخاب کنید، مثل رفتن به باشگاه به محض بیدار شدن، و یک پاداش بعد از هر بار ورزش، مثل یک نوشیدنی مخصوص. بعد به آن نوشیدنی یا جریان اندروفینی که در بدنتان حس خواهید کرد فکر کنید.
میلاد مهدیانی
ناخودآگاهتان به شما میگوید: من این آهنگ را میشناسم، یکمیلیون بار آن را شنیدهام، میتوانم همراهش بخوانم! آهنگ دلچسب، آن آهنگی است که شما انتظار دارید از رادیو بشنوید. مغز شما به طور مخفیانه خواهان آن آهنگ است چرا که بسیار به آهنگهایی که قبلاً شنیدهاید و دوست داشتید، شباهت دارد. این آهنگ، درست و مناسب به نظر میرسد.»
شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه ترجیح ما برای چیزهایی که آشنا به نظر میرسند، محصول سیستم اعصاب ما است.
miss anna
دانشمندان میگویند عادتها به این دلیل به وجود میآیند که مغز مرتب به دنبال راههایی است تا سعی و تلاش را کم کرده و در انرژی مصرفی صرفهجویی کند. اگر تمام کارها به خود مغز واگذار شوند، مغز سعی میکند تقریبا هر کار روتین و معمولی را به شکل یک عادت در آورد، چون عادتها به ذهن ما اجازه میدهند اغلب اوقات تجزیه و تحلیلها را کاهش دهد. این غریزه صرفهجویی، مزیت بزرگی است. یک مغز کارآمد به فضای کمتری نیاز دارد که باعث میشود مغز کوچکتر باشد و در نتیجه باعث میشود تولد نوزاد آسانتر شده و در نهایت مرگ و میر مادر و نوزاد کمتر شود.
Kamand
آزمایشها نشان داده است که تقریباً تمام نشانههای عادت، در یکی از پنج دستهی زیر جای میگیرند:
- مکان
- زمان
- حالت عاطفی
- مردم دیگر
- فعالیتی که دقیقاً قبل از ایجاد تمایل، انجام شده است.
Mohammad Ali Zareian
یک مقاله منتشر شده توسط محققی از دانشگاه دوک در سال ۲۰۰۶ نشان داد که بیش از ۴۰ درصد کارهایی که افراد در طی یک روز انجام دادند، در واقع تصمیم نبودهاند، بلکه عادت بودهاند.
رضا نون
مطالعاتی را از دهه گذشته در نظر بگیرید که تاثیرات ورزش بر کارهای روزمره را مورد بررسی قرار دادهاند. وقتی افراد از روی عادت شروع به ورزش کردن میکنند، حتی اگر گهگاهی مثلا هفتهای یک بار اتفاق بیافتد، آنها بدون اینکه بدانند شروع به تغییر الگوهای نامرتبط دیگر میکنند. مثلا افرادی که ورزش میکنند، کم کم بهتر غذا میخورند و بازدهی کاریشان بالا میرود. آنها کمتر سیگار میکشند و نسبت به همکاران و خانواده صبر و حوصله بیشتری نشان میدهند. از کارتهای اعتباریشان کمتر استفاده میکنند و میگویند احساس میکنند کمتر تحت فشار روانی هستند.
ــسیّدحجّتـــ
تیم کالتز در نیمه دوم بیرون آمد و همانطور که در همه بازیهای قبلی بازی کرده بود، شروع به بازی کرد. آنها شروع به تمرکز روی سرنخها و عادتهایشان کردند. آنها بازیهایی را که طی پنج سال گذشته روی آنها تمرین کرده بودند تا اینکه برایشان به صورت خودکار درآمده بودند، با دقت اجرا کردند.
رهگذر
برنامههای درمان پرخوری، قماربازی، بدهی، روابط جنسی، مواد مخدر، احتکار، سیگار کشیدن، اعتیاد به بازیهای ویدئویی، وابستگی هیجانی و احساسی و بسیاری از رفتارهای مخرب دیگر را در بر میگیرد.
رهگذر
خوردن، کار کردن، خوابیدن، پسانداز کردن، برنامهریزی برای روزهای کاری، برنامهریزی برای آینده و غیره را تغییر داد. او شروع به دویدن به اندازه نصف مسافت ماراتون و بعد یک ماراتون کامل کرد، به دانشگاه برگشت، خانه خرید و نامزد کرد. سرانجام او برای پژوهش دانشمندان به کار گرفته شد، و وقتی دانشمندان شروع به بررسی تصاویر مغز لیزا کردند، چیز قابل توجهی را دیدند: یک سری از الگوهای عصب شناختی - عادتهای قدیمیاش - توسط الگوهای جدیدش متوقف شده بودند. آنها هنوز میتوانستند فعالیت عصبی رفتارهای قدیمیاش را ببینند، ولی آن محرکها توسط تمایلات جدید به بیرون رانده شده بودند. همانطور که عادتهای لیزا عوض
Elahe
جفری شاکی، مدیر آلکوآ گفت: «وقتی که من مدیر کارخانه شدم، اولین روزی که وارد پارکینگ شدم، کلی فضای پارک دیدم که عنوان افراد روی درهای ورودی آنها نوشته شده بود. رییس این بخش و آن بخش. افرادی که مهم بودند بهترین مکانهای پارک را گرفته بودند. اولین کاری که کردم این بود که به یک مدیر مراقبت و نگهداری گفتم که همه آن عنوانها را رنگ کند. من میخواستم که هر کس که زودتر سر کار میآید، بهترین جای پارک را بگیرد. همه این پیام را فهمیدند: همهی افراد مهم هستند. این دنبالهی کاری بود که پاول برای ایمنی کارگران میکرد. این کار کل کارخانه را به شدت متعجب کرد. خیلی زود، همه هر روز زود سر کار میآمدند.»
Mil
دانشمندان میگویند عادتها به این دلیل به وجود میآیند که مغز مرتب به دنبال راههایی است تا سعی و تلاش را کم کرده و در انرژی مصرفی صرفهجویی کند. اگر تمام کارها به خود مغز واگذار شوند، مغز سعی میکند تقریبا هر کار روتین و معمولی را به شکل یک عادت در آورد، چون عادتها به ذهن ما اجازه میدهند اغلب اوقات تجزیه و تحلیلها را کاهش دهد. این غریزه صرفهجویی، مزیت بزرگی است. یک مغز کارآمد به فضای کمتری نیاز دارد که باعث میشود مغز کوچکتر باشد و در نتیجه باعث میشود تولد نوزاد آسانتر شده و در نهایت مرگ و میر مادر و نوزاد کمتر شود. همچنین یک مغز کارآمدتر به ما این امکان را میدهد تا فکر کردن مداوم در مورد رفتارهای ابتدایی نظیر پیادهروی و انتخاب اینکه چه چیزی بخوریم را کنار بگذاریم و در نتیجه آن ما میتوانیم انرژی ذهنی خود را صرف اختراع نیزه، سیستمهای آبیاری و نهایتا هواپیما و بازیهای ویدئویی کنیم. ولی حفظ کردن انرژی ذهنی، شمشیر دو لبه است، چون اگر نیروی مغز ما در زمان نامناسبی پایین بیاید، نمیتوانیم متوجه چیزهای مهم نظیر مخفی شدن شکارچی پشت بوتهها یا اتومبیلی که با سرعت در حال حرکت است بشویم. بنابراین گانگالیونهای پایهای ما سیستم هوشمندی تعبیه کردهاند تا مشخص کنند چه موقع عادتها کنترل اوضاع را به دست بگیرند. این چیزی است که هر زمان یک تکه رفتاری شروع شده یا پایان مییابد، رخ میدهد.
سینا
عادتها سرنوشت ما نیستند. همانطور که در دو فصل بعدی توضیح خواهیم داد، عادتها میتوانند نادیده گرفته شده، تغییر داده شده یا جایگزین شوند. ولی دلیل اینکه کشف چرخه عادت اینقدر مهم است، این است که این چرخه یک حقیقت اساسی را آشکار میکند: هنگامی که عادتی بروز میکند، مغز مشارکت کامل در تصمیمگیری را متوقف میکند و از کار و فعالیت شدید دست میکشد یا اینکه بر روی وظایف دیگری تمرکز میکند. بنابراین این الگو به طور خودکار آشکار میشود، مگر اینکه شما عمدا با عادت مبارزه کنید، مگر اینکه روتینهای جدیدی پیدا کنید.
mhdaghigh
اگر نحوهی عملکرد عادتها را درک کنید، هر عادتی را میتوانید تغییر دهید.
کتاب ناب
عادتها هیچگاه واقعاً ناپدید نمیشوند. آنها در ساختارهای مغز ما رمزگذاری میشوند و این مزیتی بزرگ برای ماست، چون خیلی بد است که بعد از هر تعطیلات مجبور باشیم دوباره رانندگی یاد بگیریم. مسئله این است که مغز شما نمیتواند فرق بین عادت خوب و عادت بد را تشخیص بدهد و بنابراین اگر عادت بدی داشته باشید، این عادت همیشه برای سرنخها و پاداشهای مناسب در کمین خواهد بود.»
Abouzar Tamassoki
اگر به هرچیز جدید، لباس عادات کهنه را بپوشانید، پذیرش آن برای عموم آسانتر خواهد بود.
آرش کُرد
رویهها آتشبسهایی ایجاد میکنند که امکان انجام کار را فراهم میآورند.
آرش کُرد
«براد دوفرن» که مندی را درمان کرد گفت: «بیشتر عادتهای مردم مدتهاست که اتفاق میافتند، برای همین آنها توجه نمیکنند که چه چیزی باعث به وجود آمدن آن عادتها میشود. مواردی از افرادی که لکنت زبان داشتهاند به من مراجعه کردهاند، و من از آنها میپرسم چه کلمات یا موقعیتهایی باعث تحریک لکنت زبانشان میشود و آنها نمیدانند، چون از مدتها قبل دیگر به آن موارد توجه نکردهاند.»
iscalledlostone
اینکه از بیماران بخواهند چیزهایی که رفتار عادتی آنها را تحریک میکند شرح دهند، آموزش آگاهی نامیده میشود و همانند اصرار ای ای بر اجبارِ افراد الکلی به تشخیص سرنخهایشان، این اولین مرحله در آموزش معکوس کردن عادت است. فشاری که مندی در ناخنهایش احساس میکرد، سرنخی برای عادت ناخن جویدن او ب
کاربر ۳۷۸۳۷۷۶
حجم
۶۹۳٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۳۲۷ صفحه
حجم
۶۹۳٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۳۲۷ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان