بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قدرت عادت: چرایی کارهایی که انجام می دهیم، در زندگی و کسب و کار | صفحه ۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب قدرت عادت: چرایی کارهایی که انجام می دهیم، در زندگی و کسب و کار

بریده‌هایی از کتاب قدرت عادت: چرایی کارهایی که انجام می دهیم، در زندگی و کسب و کار

۳٫۶
(۳۳۱)
، آموزش آگاهی نامیده می‌شود و همانند اصرار ای ای بر اجبارِ افراد الکلی به تشخیص سرنخ‌های‌شان، این اولین مرحله در آموزش معکوس کردن عادت است. فشاری که مندی در ناخن‌هایش احساس می‌کرد، سرنخی برای عادت ناخن جویدن او بود.
کاربر ۳۷۸۳۷۷۶
تغییراتی از این دست در هر شرکتی که عادت‌های سازمانی (از روی بی‌فکری یا غفلت) آتش‌بس‌های سمی ایجاد کرده‌اند، امکان‌پذیر است. یک کمپانی با عادات ناکارآمد نمی‌تواند خود را صرفاً با دستور یک رهبر تغییر دهد. به‌جای آن، مدیران خردمند لحظات بحران را جست‌وجو می‌کنند (یا احساس بحران را به وجود می‌آورند) و این احساس را پرورش می‌دهند که چیزی باید تغییر کند، تا سرانجام همه آماده شوند در الگوهایی که هر روز با آن‌ها زندگی می‌کنند تجدیدنظر کنند.
کاربر ۳۵۸۸۳۱۵
رهبران خوب از بحران‌ها برای بازسازی عادت‌ها بهره می‌گیرند. برای مثال، مدیران ناسا سال‌ها تلاش کردند عادت‌های ایمنی سازمان را ارتقا دهند، اما این تلاش‌ها تا سال ۱۹۸۶ که شاتل فضایی چلنجر منفجر شد ناموفق بودند. به دنبال این تراژدی، سازمان توانست تغییرات موردنظرش را در استانداردهای کیفی پیاده‌سازی کند.
کاربر ۳۵۸۸۳۱۵
در هنگام پریشانی، عادت‌های سازمانی به اندازهٔ کافی انعطاف‌پذیر می‌شوند تا بتوان هم مسئولیت‌ها را اختصاص داد و هم تعادل قدرتی منصفانه‌تر پدید آورد. در حقیقت، بحران‌ها به‌قدری ارزشمندند که گاهی اوقات می‌ارزد به‌جای آنکه بگذارید حس بزرگی فاجعه فروکش کند، به آن دامن بزنید.
کاربر ۳۵۸۸۳۱۵
قدرت اراده فقط یک مهارت نیست. یک ماهیچه است، مثل ماهیچه‌های بازو و پاهای شما، و وقتی سخت‌تر کار کند خسته می‌شود، بنابراین نیروی کمتری برای کارهای دیگر باقی می‌ماند.»
کاربر ۳۵۸۸۳۱۵
مطالعات نشان می‌دهند که بهترین روش برای تقویت قدرت اراده این است که آن را به‌صورت عادت درآورند. «آنجلا داک‌ورث»، یکی از محققان دانشگاه پنسیلوانیا، به من گفت: «گاهی اوقات به نظر می‌رسد که افراد دارای کنترل فردی بیشتر، سخت‌کوش نیستند؛ ولی علتش این است که آن‌ها این امر را به‌صورت خودکار درآورده‌اند. قدرت ارادهٔ آنان بدون اینکه آن‌ها درموردش فکر کنند اتفاق می‌افتد.»
کاربر ۳۵۸۸۳۱۵
«پیروزی‌های کوچک، درخواست مداوم برای امتیازی کوچک‌اند. زمانی که به یک پیروزی کوچک دست می‌یابید، نیروها در مجموعه‌ای به اجرا گذاشته می‌شوند و این کمک می‌کند به پیروزی کوچک دیگری دست یابید.» پیروزی‌های کوچک، امتیازهای کوچک را وارد الگوهایی می‌کنند که افراد را متقاعد می‌سازند دستاوردهای بزرگ‌تر قابل‌دسترس‌اند و این‌گونه باعث تحریک تغییرات دگرگون‌کننده می‌شوند.
کاربر ۳۵۸۸۳۱۵
مرتب کردن تخت‌تان در هر روز صبح با بازدهی کاری بالاتر، حس رفاه بیشتر و مهارت‌های قوی‌تر کنترل بودجه ارتباط دارد. موضوع این نیست که خوردن یک وعدهٔ غذایی به همراه خانواده یا مرتب کردن تخت باعث گرفتن نمرات بهتر یا کاهش پول خرج کردن بیهوده می‌شود، بلکه این تغییرات اولیه به‌نوعی باعث شروع واکنش‌های زنجیره‌ای می‌شوند که به عادت‌های خوب دیگر کمک می‌کنند تا کنترل اوضاع را به دست بگیرند.
کاربر ۳۵۸۸۳۱۵
اونیل معتقد بود که بعضی عادت‌ها این قدرت را دارند که همان‌طور که در سازمان پیش می‌روند، با تغییر دیگر عادت‌ها یک واکنش زنجیره‌ای را شروع کنند. به‌عبارت دیگر، بعضی عادت‌ها، در بازسازی کار و زندگی اهمیت بیشتری از بقیه دارند. این‌ها، «عادت‌های زیربنایی» هستند و می‌توانند نحوهٔ کار، غذا خوردن، بازی کردن، زندگی، پول خرج کردن و ارتباط برقرار کردن را تحت‌تأثیر قرار دهند. عادت‌های زیربنایی فرایندی را شروع می‌کنند که با گذشت زمان هرچیزی را تغییر می‌دهد.
کاربر ۳۵۸۸۳۱۵
برای اینکه عادتی تغییریافته باقی بماند، افراد باید باور کنند که تغییر امکان‌پذیر است.
کاربر ۳۵۸۸۳۱۵
ولی ما می‌دانیم برای اینکه عادت‌ها به‌طور دائمی تغییر کنند، افراد بایستی باور کنند که تغییر امکان‌پذیر است. همین روشی که ای ای را این‌قدر کارآمد می‌سازد -قدرت یک گروه برای اینکه به افراد بیاموزد چگونه باور کنند- وقتی افراد برای کمک کردن به یکدیگر متحد می‌شوند، اتفاق می‌افتد. باور آسان‌تر است، هنگامی که در یک جمع اتفاق بیفتد.
کاربر ۳۵۸۸۳۱۵
رفتارهای جایگزین فقط زمانی تبدیل به رفتارهای بادوام می‌شوند که با چیز دیگری همراه شوند.
کاربر ۳۵۸۸۳۱۵
یکی از توسعه‌دهندگان آموزش معکوس کردن عادت، به من گفت: «این کار به‌طور مضحکی ساده به نظر می‌آید، ولی وقتی آگاه باشید که عادت‌ها چگونه کار می‌کنند، زمانی که سرنخ‌ها و پاداش‌ها را تشخیص دهید، نصف راه را طی کرده‌اید. به نظر می‌رسد که باید پیچیده‌تر از این‌ها باشد. واقعیت این است که مغز می‌تواند برنامه‌ریزی شود. فقط باید درمورد این کار جدی و آگاه باشید.»
کاربر ۳۵۸۸۳۱۵
چند سال بعد از اینکه این محصول در قفسه‌ها ظاهر شد، هاپکینز این‌طور نوشت: «من با پپسودنت میلیون‌ها دلار پول درآوردم.» آن‌طور که خود او می‌گفت، کلید این کار این بود که او «روان‌شناسی درست انسان را آموخته بود». این روان‌شناسی بر مبنای دو قانون اساسی بود: اول، یک سرنخ ساده و مشخص پیدا کن. دوم، پاداش‌ها را به‌طور واضح تعریف کن.
کاربر ۳۵۸۸۳۱۵
چگونه مغزم تصمیم می‌گیرد که یک خاطره مهم‌تر از دیگری است؟
raheleh ahmadi
او به مکانی در نزدیکی مرکز مغز لیزا اشاره کرد و گفت: «وقتی غذا می‌خوری، این مناطق که با تمایل و گرسنگی ارتباط دارند هنوز فعال‌اند. مغز تو هنوز محرک‌هایی را تولید می‌کند که باعث پرخوری تو می‌شوند. با این حال، فعالیت جدیدی در این ناحیه وجود دارد.» او به نزدیک‌ترین ناحیهٔ مغز به پیشانی اشاره کرد و ادامه داد: «جایی که ما معتقدیم در آن خودکنترلی و نظم فردی شروع می‌شود. هر بار که تو به اینجا آمده‌ای این فعالیت شدیدتر شده است.» لیزا شرکت‌کنندهٔ موردعلاقهٔ محققان بود چون اسکن‌های مغزش برای درست کردن نقشهٔ جایی که در آن الگوهای رفتاری -عادت‌ها- در ذهن ما جای می‌گیرند، بسیار جالب و مفید بودند. او به لیزا گفت: «شما به ما کمک می‌کنید درک کنیم چگونه یک تصمیم تبدیل به رفتار خودکار می‌شود.»
محمدحسین
محققان متقاعد شده بودند که علت این تغییر، سفر به قاهره، طلاق یا بیابان‌گردی نیست. علت این بود که لیزا در ابتدا فقط روی تغییر یک عادت -سیگار کشیدن- تمرکز کرده بود. همهٔ افراد شرکت‌کننده در این پژوهش فرایندی مشابه را طی کرده بودند. لیزا با تمرکز روی یک الگو -عادت زیربنایی- به خودش یاد داده بود چگونه روتین‌های دیگر زندگی‌اش را نیز دوباره برنامه‌ریزی کند. فقط افراد نیستند که قادر به انجام چنین تغییراتی‌اند. وقتی شرکت‌ها روی تغییر عادت‌ها کار می‌کنند، تمام سازمان به‌طور کلی تغییر می‌کند. شرکت‌هایی نظیر «پروکتر اند گمبل»، «استارباکس» و «تارگت» به این بینش رسیده‌اند که چگونه کارها انجام می‌شوند، کارکنان ارتباط برقرار می‌کنند و مردم خرید می‌کنند، بدون اینکه خودشان متوجه باشند.
محمدحسین
و از نظر محققانی که در آزمایشگاه بودند، جزئیات کویرنوردی او اهمیتی نداشت چون به دلایلی کم‌کم درک می‌کردند که یک تغییر کوچک در احساس آن روز لیزا در قاهره -این باور محکم که باید سیگار کشیدن را ترک کند تا به هدفش دست یابد- باعث شروع یک سری تغییرات شده بود که نهایتاً به همهٔ بخش‌های زندگی‌اش تسری می‌یافت. در طول شش ماه بعد، او دویدن نرم را جایگزین سیگار کشیدن کرد، و این کار به‌نوبهٔ خود چگونگی غذا خوردن، کار کردن، خوابیدن، پس‌انداز کردن، برنامه‌ریزی برای روزهای کاری، برنامه‌ریزی برای آینده و غیره را تغییر داد. او شروع کرد به دویدن به اندازهٔ نصف مسافت ماراتن و بعد یک ماراتن کامل کرد، به دانشگاه برگشت، خانه خرید و نامزد کرد. بعدها او برای پژوهش محققان انتخاب شد، و وقتی محققان شروع کردند به بررسی تصاویر مغز لیزا چیزی قابل‌توجه دیدند: یک سری از الگوهای عصب‌شناختی -یعنی عادت‌های قدیمی‌اش- توسط الگوهایی جدید متوقف شده بودند. دانشمندان هنوز می‌توانستند فعالیت عصبی رفتارهای قدیمی‌اش را ببینند، ولی تمایلات جدید، آن محرک‌ها را بیرون رانده بودند. همان‌طور که عادت‌های لیزا عوض می‌شدند، مغز او نیز تغییر می‌کرد.
محمدحسین
عادت‌ها آن چیزی هستند که باعث می‌شوند بار اول کاری را به‌سختی انجام دهیم، اما خیلی زود انجام آن برای‌مان بیشتر و بیشتر آسان شود و با تمرین کافی، آن را نیمه‌مکانیکی یا اصولاً بدون آگاهی انجام دهیم. هنگامی که انتخاب می‌کنیم می‌خواهیم چه کسی باشیم، به سوی آنچه همواره آن را تمرین کرده‌ایم، رشد می‌کنیم. دقیقاً مانند یک برگهٔ کاغذ یا کُتی که وقتی یک بار چین بخورد یا تا زده شود، پس از آن همیشه به تا خوردن به همان شکل تمایل نشان می‌دهد.
شکوفه
روان‌شناسی بر مبنای دو قانون اساسی بود: اول، یک سرنخ ساده و مشخص پیدا کن. دوم، پاداش‌ها را به‌طور واضح تعریف کن.
نفیسه خبوشانی

حجم

۶۹۳٫۹ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۳۲۷ صفحه

حجم

۶۹۳٫۹ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۳۲۷ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان