«دو ماهی جوان، با هم در حال شنا بودند که اتفاقا، به ماهی مسن تری که در جهت دیگر شنا میکرد، برخورد کردند. ماهی مسن تر، سری به سوی آنها تکان داد و گفت: صبح بخیر پسرا، آب چطوره؟ دو ماهی قدری دیگر شنا کردند و در نهایت یکی از آنها به دیگری نگاه کرد و گفت: «آب دیگه چه کوفتیه؟»
آب همان عادتهاست. انتخابهای بدون فکر و تصمیمات نامرئی که هر روز ما را در بر میگیرد و فقط وقتی به آنها نگاه کنیم، دوباره قابلرویت میشوند.
enrique
هنگامی که عادتی بروز میکند، مغز مشارکت کامل در تصمیمگیری را متوقف میکند
NikTanTeb@
نظم فردی نسبت به استعداد ذهنی، تاثیر بیشتری بر روی عملکرد تحصیلی دارد.»
ن.ک
دانشمندان میگویند عادتها به این دلیل به وجود میآیند که مغز مرتب به دنبال راههایی است تا سعی و تلاش را کم کرده و در انرژی مصرفی صرفهجویی کند. اگر تمام کارها به خود مغز واگذار شوند، مغز سعی میکند تقریبا هر کار روتین و معمولی را به شکل یک عادت در آورد، چون عادتها به ذهن ما اجازه میدهند اغلب اوقات تجزیه و تحلیلها را کاهش دهد
amirhp
افرادی که ورزش میکنند، کم کم بهتر غذا میخورند و بازدهی کاریشان بالا میرود. آنها کمتر سیگار میکشند و نسبت به همکاران و خانواده صبر و حوصله بیشتری نشان میدهند. از کارتهای اعتباریشان کمتر استفاده میکنند و میگویند احساس میکنند کمتر تحت فشار روانی هستند. کاملا مشخص نیست که چرا، ولی برای بسیاری از افراد، ورزش یک عادت زیربنایی است که باعث تحریک تغییر در سطح گستردهای میشود.
Mil
«چیزهایی که دیگران میگویند به تو هیچ آسیبی نخواهد رساند. تو همیشه همانقدر قوی خواهی بود که میخواهی باشی.»
ahmadreza9
اگر به هر چیز جدید، لباس عادات کهنه را بپوشانید، پذیرش آن برای عموم آسانتر خواهد بود.
enrique
عادتها هیچگاه واقعا ناپدید نمیشوند. آنها در ساختارهای مغز ما رمزگذاری میشوند و این مزیت بزرگی برای ما است، چون خیلی بد است که بعد از هر تعطیلاتی مجبور باشیم دوباره رانندگی یاد بگیریم. مسئله این است که مغز شما نمیتواند فرق بین عادت خوب و بد را تشخیص دهد و بنابراین اگر شما عادت بدی داشته باشید، این عادت همیشه برای سرنخها و پاداشهای مناسب در کمین خواهد بود.
اسب دریایی
یک مقاله منتشر شده توسط محققی از دانشگاه دوک در سال ۲۰۰۶ نشان داد که بیش از ۴۰ درصد کارهایی که افراد در طی یک روز انجام دادند، در واقع تصمیم نبودهاند، بلکه عادت بودهاند.
Mehdi Infinity
وقتی سعی کنید مردم را با ترساندن، به پیروی از مسیح وادارید، این روش برای مدت طولانی جواب نخواهد داد. تنها راه وادار کردن مردم به پذیرفتن مسئولیت بلوغ معنوی خود، آموختن عادتهای ایمان به آنان است.
enrique