بریدههایی از کتاب تمرکز
۳٫۵
(۶۰)
«من همان چیزی هستم که فکر میکنم تو فکر میکنی هستم.»
ــسیّدحجّتـــ
ما باید هر چند وقت یک بار به طور منظم همهٔ ارتباطات الکترونیکی خود را قطع کنیم. وقتی که در سکوت و خاموشی فرو میرویم تمرکز ما بهبود مییابد و آرامش پیدا میکنیم؛ اما این قطع ارتباط نخستین گام است. آنچه بعد از آن انجام میدهیم نیز مهم است. کاپلان میگوید: «قدم زدن در کوچه و خیابان هم چندان فایدهای ندارد، چون دائم باید از میان آدمها عبور کنید، مواظب ماشینها باشید، بوق آنها را نشنیده بگیرید و همهمه و سر و صدای خیابان را تحمل کنید. همهٔ اینها باری بر دوش توجه شماست.»
برعکس، قدم زدن در یک پارک یا محوطهٔ درختکاریشدهٔ طبیعی توجه ما را زیاد درگیر نمیکند. ما میتوانیم با وقت گذراندن در طبیعت تمدد اعصاب کنیم حتی چند دقیقه گردش در یک پارک و نگاه کردن به ابرها و غروب آفتاب و بال زدن پروانهها بسیار مؤثر است. این کار مدارهای پایین به بالای مغزی را راهاندازی میکند و باعث میشود مدارهای بالا به پایین مغزی انرژی از دسترفتهٔ خود را بازیابی کنند.
zhale
«یکی از دلایلی که افرادْ عاشق ورزشهای خطرناکی مثل کوهنوردی و صخرهنوردی هستند، این است که در هنگام انجام دادن آن باید همهٔ تمرکز خود را معطوفِ همان کار کنیم.»
ــسیّدحجّتـــ
دانشآموزان کلاس دوم و سوم مدرسهٔ سیاتل، وقتی که از موضوعی ناراحت میشوند به آنها گفته میشود که به چراغ راهنمایی فکر کنند. چراغ قرمز به معنای توقف است. یعنی آرام بگیر، یک نفس عمیق طولانی بکش و همانطور که آرام میشوی به خودت بگو چیه و چه احساسی داری.
چراغ زرد به یادمان میآورد که سرعت خود را کم کنیم و به چند راه و روش ممکن که میتواند مشکل ما را حل کند بیندیشیم، و سپس بهترین روش را انتخاب کنیم و بالاخره چراغ سبز به ما پیام میدهد که آن راهحل را به اجرا درآوریم و ببینیم چگونه اثر میکند
شاپرک
ژاپنیها میگویند: «همهٔ ما خیلی باهوشتر از تکتک اعضای خود هستیم.»
ــسیّدحجّتـــ
هر چقدر کودک تعامل کمتری با مردم اطرافش داشته باشد و در عوض به صفحات دیجیتالی خیره شود، سواد عاطفیاش ناقصتر خواهد شد.
دلمشغولی دیجیتالی باعث میشود از رودررویی و گفتوگو با مردم واقعی بازبمانیم و فراموش کنیم که از تعامل و صحبت چهره به چهره با مردم است که میتوانیم علائم و پیامهای غیرکلامی را یاد بگیریم. نسل جدید دیجیتالی ممکن است در کار با صفحهکلید تلفن همراه یا کامپیوتر ماهر باشد، ولی در هنگام چهره به چهره شدن با آدمها در دنیای واقعی از درک رفتار آنها عاجز است، به ویژه آنکه در هنگام تعامل با دیگران، گاه و بیگاه، سرش را پایین میاندازد و دکمههای تلفن همراه خود را فشار میدهد و پیامی را که از سوی دوستش برایش ارسال شده میخواند یا برای او پیامی میفرستد.
vahid
در هندوستان، ضربالمثل معروفی هست که میگوید: «وقتی که یک جیببر به فردی مقدس و روحانی مینگرد همهٔ چیزی که میبیند جیبهای اوست!»
ــسیّدحجّتـــ
بزرگترین درس این است که بتوانیم خود را کوک و تنظیم کنیم و بدانیم برای مراقبت از خود چه کاری انجام دهیم
شاپرک
یک مدیر انتشارات به من گفت: «وقتی برای چند دقیقهای تلفن همراه خود را وارسی نمیکنم دچار نگرانی و اضطراب میشوم. پیش خود میاندیشم نکند کسی پیامکی برایم فرستاده باشد. البته میدانم هنگامی که پیش کسی هستم درست نیست خودم را به تلفن همراه مشغول کنم، ولی چه کنم انگار به این کار عادت کردهام.» به همین دلیل، او و همسرش با هم قرار گذاشتهاند که وقتی از سرِ کار به خانه میآیند تلفنهای خود را توی کشوی میز خود بگذارند.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
یک معلم کلاس هشتم به من گفت که در طی سالهای زیادی که تدریس کرده است کتاب اسطورهشناسی همیلتون را برای دانشآموزان خود میخوانده است و آنها عاشق این کتاب بودهاند. «اما از پنج سال گذشته به این طرف، متوجه شدهام بچهها دیگر از خواندن زندگی اسطورهها هیجانزده نمیشوند. آنها میگویند خواندن کتاب سخت است و جملات آن خیلی پیچیده است و مدت زمان زیادی طول میکشد تا یک صفحه از آن را بخوانند.»
او گیج شده و حدس میزند که خواندن پیامهای کوتاه و برخی اوقات بسیار خلاصهشدهٔ تلفنهای همراه و شبکههای اجتماعی، واقعیت مجازی و غیره، در میان جوانان به یک بحران سلامتی تبدیل شده است
منمشتعلعشقعلیمچکنم
حجم
۳۲۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۳۲۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
قیمت:
۶۰,۵۰۰
تومان