بریدههایی از کتاب سیر عشق
۴٫۱
(۲۵۳)
تنها زمانی میتوانیم ادعا کنیم به تدریج در حال شناخت یک نفر هستیم که آن شخص سخت ما را مأیوس کرده باشد.
Minerva
چون نمیتوانیم بر سر نیروهایی داد بزنیم که حقیقتاً مسبب مشکلات هستند، از دست آنهایی عصبانی میشویم که خوب میدانیم سرزنشهایمان را به بهترین شکل تحمل خواهند کرد. ما این رفتار را با بهترین، مهربانترین و وفادارترین افرادی که نزدیکمان باشند میکنیم، افرادی که کمترین آسیب ممکن را به ما رساندهاند، اما بیشتر از بقیه احتمال دارد که پرخاشها و سرزنشهای بیرحمانهمان را تاب بیاورند.
Minerva
اما چیزی که بیش از همهچیز کرستن را آزار میدهد رفتار احساسی ربیع است. کرستن در وهلهٔ نخست میداند محبتی که ربیع به دخترش ابراز میکند، فقط در نقش پدریاش وجود دارد و نه در نقش همسریاش. کرستن بارها تجربه کرده که وقتی هر دوی آنها دور از صدارس بچهها بودهاند، ربیع لحن حرف زدنش شدیداً تغییر کرده است. ربیع ناخواسته دارد در ذهن استر تصویری از چگونگی رفتار ایدهآل مرد با زن را شکل میدهد، به رغم اینکه این مرد ایدهآل به هیچ وجه خود واقعیاش، ربیع، را نمایان نمیکند. بنابراین استر ممکن است در زندگی آیندهاش، از مردی که رفتار خودخواهانهٔ توأم با بیتوجهی و تندخویی دارد، بپرسد که چرا نمیتواند کمی شبیه پدرش باشد، بدون اینکه بداند او اتفاقاً خیلی هم شبیه ربیع است، اما نه آن نسخهای از ربیع که او همیشه دیده است.
Hadis Vakilian
یرا او بهتر از هرکسی میداند که هیچکس به اندازهٔ کسی که با او ازدواج میکنیم، نمیتواند ما را نابود کند.
کاربر ۳۰۴۶۶۶۴
عشق از دو وجه خیلی متفاوت تشکیل شده: دریافت عشق و عشق ورزیدن. ما باید زمانی ازدواج کنیم که آمادهٔ انجام دومی باشیم و از پایبندی خطرناک و غیرطبیعیمان به اولی آگاه شده باشیم.
منم من
انتخاب یک شخص برای ازدواج، در واقع یعنی تصمیم بگیریم دقیقاً چه نوع رنجی را میخواهیم متحمل شویم
منم من
ما میتونیم از اون دسته آدمهایی باشیم که جرئت میکنن خودِ واقعیشون رو به هم معرفی کنن. در غیر این صورت چیزی که بینمون میمونه سکوته و دروغ که دشمنان اصلی عشق هستن.»
maryam fasihiyan
قهر کردن ادای احترامی است به انگارهای زیبا و خطرناک که میتوان ریشهاش را در بدو خردسالی جستوجو کرد: وعدهٔ درک شدن بی هیچ کلامی.
maryam fasihiyan
هستند. مسائل کوچک در واقع مسائل بزرگی هستند که چنانکه باید به آنها توجه نشده است. بحثهای هرروزهٔ آنها ریسمانهای سستی هستند که به تضادهای بنیادی شخصیتشان متصلاند.
maryam fasihiyan
او در خیال خودش سراسیمه میخواهد به کرستن کمک کند، بدون اینکه بداند کمک کردن ممکن است برای آنهایی که کمتر نیازمند آن هستند، هدیهای آزاردهنده باشد.
maryam fasihiyan
تا حد شرمآوری، جذابیت ازدواج خلاصه میشود در ناخوشایند بودن تنهایی.
maryam fasihiyan
ازدواج عقلانی از هیچ منظری منطقی نبود؛ اغلب مصلحتی، متعصبانه، متکبرانه، استثمارگرانه و اجحافآمیز بود. به همین دلیل است که جایگزین آن، یعنی ازدواج احساسی، نیاز به توجیهپذیر بودنِ ازدواج را از بین برده است
maryam fasihiyan
زیرا او بهتر از هرکسی میداند که هیچکس به اندازهٔ کسی که با او ازدواج میکنیم، نمیتواند ما را نابود کند.
maryam fasihiyan
در اوایل دوران عاشقی، شخص تا حدی به آسایش خاطر محض میرسد، چراکه بالاخره توانسته بسیاری از چیزهایی را که قبلاً به حکم عرف لازم بوده نزد خود پنهان نگه دارد، برملا کند. میتوان معترف بود ما آنقدری که جامعه گمان میکند محترم و موقر و متعادل و متعارف نیستیم. ممکن است بچگانه رفتار کنیم یا خیالباف، تخس، آرزومند، منفیباف، آسیبپذیر و چندبعدی باشیم، اما همهٔ اینها را معشوقمان از ما میپذیرد و
درک میکند.
maryam fasihiyan
برای رمانتیکها، از نخستین نگاه تا شکلگیری برداشتی شکوهمند و سرنوشتساز تنها چند قدم کوتاه فاصله است: اینکه آن شخص، پاسخی جامع برای پرسشهای برزباننیامده دربارهٔ زندگی است.
Shamini
در اوایل دوران عاشقی، شخص تا حدی به آسایش خاطر محض میرسد، چراکه بالاخره توانسته بسیاری از چیزهایی را که قبلاً به حکم عرف لازم بوده نزد خود پنهان نگه دارد، برملا کند. میتوان معترف بود ما آنقدری که جامعه گمان میکند محترم و موقر و متعادل و متعارف نیستیم. ممکن است بچگانه رفتار کنیم یا خیالباف، تخس، آرزومند، منفیباف، آسیبپذیر و چندبعدی باشیم، اما همهٔ اینها را معشوقمان از ما میپذیرد و
درک میکند.
Ida `
ربیع و کرستن آمادهٔ ازدواج هستند، زیرا از اعماق وجودشان میدانند که با هم سازگار نیستند.
دیدگاه رمانتیک به ازدواج، بر اهمیتِ یافتن شخص «درست و مناسب» پافشاری میکند که یعنی شخصی همدل با علایق و ارزشهای فراوان ما. چنین شخصی اصلاً وجود نخواهد داشت. ما بیش از حد متفاوت و منحصربهفردیم. تناسب و همخوانی همیشگی غیرممکن است. شخصی که واقعاً و کاملاً متناسب با ماست، کسی نیست که به طور معجزهآسایی همهٔ سلایقش با ما یکی باشد، بلکه کسی است که بتواند با فراست و کلام خوش راجع به اختلاف سلایق گفتوگو کند.
Farzaneh Yazdani
اعتقاد به اینکه پدرها و مادرها به نوعی دانش و تجربهٔ فوقالعاده دسترسی دارند، از دوران کودکی در ما شکل میگیرد. مدتی، به طرز خیرهکنندهای کاردان و باکفایت به نظرمان میرسند. احترام مبالغهآمیز ما متأثرکننده است و در عین حال شدیداً مشکلزاست؛ چراکه باعث میشود وقتی به تدریج متوجه میشویم که آنها نیز اشتباه میکنند، گاهی نامهربانی میکنند، گاهی بیاعتنا هستند و کاملاً نمیتوانند ما را از مشکلاتی خاص بر حذر بدارند، آنان را مقصر نهایی بدانیم. ممکن است مدتی طول بکشد تا موضعی بخشندهتر در ما پدیدار شود، شاید تا دههٔ چهارم زندگی یا صحنههای پایانی در بیمارستان.
Farzaneh Yazdani
بولبی در کتاب فوقالعادهٔ خود، جدایی و اضطراب (۱۹۵۹)، استدلال میکند افرادی که در سن کم به خاطر شرایط خانوادگی خود مأیوس شدهاند، در بزرگسالی و در مواجهه با مشکلات یا ابهامات موجود در روابطشان، عموماً دو نوع واکنش نشان خواهند داد: اول، تمایل به رفتاری هراسناک، چسبنده و کنترلکننده، نمونهای که بولبی «دلبستگی اضطرابی» مینامد؛ و دوم، تمایل به عقبنشینی دفاعی که او «دلبستگی اجتنابی» مینامد. فرد مضطرب مایل است مدام شریک زندگیاش را چک کند، برونریزی ناگهانی حسادت داشته باشد و بیشتر عمرش حسرت بخورد که روابطش «صمیمانهتر» نیست. فرد اجتنابکننده به نوبهٔ خود، از نیاز به «فاصله» صحبت میکند، از تنهایی خود لذت میبرد و در مواقعی از مقتضیات صمیمیت جنسی در هراس است.
شراره
عشق یعنی ستایش ویژگیهایی از معشوق که نوید جبران ضعفها و کمبودهای ما را میدهد؛ عشق کاوشی است برای کامل شدن.
شراره
حجم
۲۲۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
حجم
۲۲۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
۳۶,۰۰۰۷۰%
تومان