بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قوی سیاه | صفحه ۳ | طاقچه
۳٫۴
(۳۸)
ما قاعده‌ها را یاد نمی‌گیریم، فقط عدد و رقم‌ها، و تنها عدد و رقم‌ها، را یاد می‌گیریم
یاس بانو
واقعیت این است که چیزی که می‌دانی، نمی‌تواند واقعاً آسیبی به تو برساند.
یاس بانو
فرار مغزها به‌سختی روند معکوس می‌گیرد، و برخی پیشرفت‌های گذشته ممکن است برای همیشه از دست برود.
کاربر ۲۵۸۹۰۶۵
اگر می‌خواهی از خلق و خو، مرام و متانت دوستی بدانی، باید او را در شرایط سخت بیازمایی، نه در درخشش گل‌فام زندگی روزمره
کاربر ۲۵۸۹۰۶۵
بنابراین استراتژی که باید در پیش گرفت این است که تا جایی که ممکن است دست به عمل زد و سعی کرد هر تعداد فرصت‌های قوی سیاهی که می‌توان، گردآوری نمود.
کاربر ۲۵۸۹۰۶۵
واقعیت این است که چیزی که می‌دانی، نمی‌تواند واقعاً آسیبی به تو برساند.
کاربر ۲۵۸۹۰۶۵
قبل از کشف استرالیا، مردم دنیای قدیم بر این باور بودند که تمام قوها سفید هستند؛ باوری قاطع و بی‌چون‌وچرا که از قرار معلوم تمامی شواهدِ تجربی مؤید آن بود. مشاهده‌ی اولین قوی سیاه ممکن است برای تنی چند از پرنده‌شناسان (و دیگرانی که تمام فکر و ذکرشان رنگ و روی پرندگان بود) شگفتی جالبی بوده باشد، ولی نکته‌ی مهم داستان این نیست. دیدن قوی سیاه بیان‌کننده‌ی محدودیتِ شدید آگاهی ما از طریق مشاهدات یا کسب تجربه، و شکنندگی دانش ماست.
naghme
است. این ایده مدام خود را نشان می‌دهد، اما فوراً فراموش می‌گردد. تقریباً حدود نیم قرن قبل، رمان‌نویس موفق، آرتور کُستلِر، کتاب جامعی درباره‌ی این موضوع نوشت و نام مناسب خواب‌گردها
atefeh azizian
دنیای ما تحت سیطره‌ی امر افراطی، ناشناخته، و بسیار نامحتمل است (نامحتمل بر طبق دانش فعلی‌مان) ـ و جالب اینجاست که ما در تمام مدت وقت‌مان را صرف گپ زدن، تمرکز روی شناخته‌ها، و تکراری‌ها می‌کنیم. این ادعا به معنای نیاز به استفاده از رویداد افراطی به عنوان نقطه‌ی شروع است ـ و نه تلقی کردن آن به عنوان استثنائی که باید زیر قالی مخفی‌اش کرد. همچنین این ادعای جسورانه‌تر (و آزاردهنده‌تر) را می‌کنم که علی‌رغم پیشرفت و رشد دانش ـ و شاید اصلاً به خاطر همین پیشرفت و رشد در دانش ـ آینده بیش‌ازپیش پیش‌بینی‌ناپذیر خواهد بود، درحالی‌که به نظر می‌رسد هم سرشت انسان و هم "علوم" اجتماعی دسیسه چیده‌اند که این مسئله را از ما مخفی کنند.
احسان رضاپور
استعاره‌ها و قصه‌ها (افسوس) به مراتب کارگرتر از ایده‌ها هستند؛ همچنین به خاطر سپردن‌شان راحت و خواندن‌شان شیرین‌تر است. اگر بخواهم به رشته‌هایی بپردازیم که آن‌ها را روایی می‌خوانم، بهترین ابزار من قصه است. ایده‌ها می‌آیند و می‌روند؛ قصه‌ها باقی می‌مانند.
احسان رضاپور
دو رویکرد برای پرداختن به پدیده‌ها وجود دارد: اولی، کنار گذاشتن امر غیرمعمول و تمرکز کردن روی امر "معمولی" است. بررسی‌کننده، "خارج از چارچوب‌ها"، خارق‌العاده‌ها، را کنار می‌گذارد و موارد معمول را مورد بررسی قرار می‌دهد. رویکرد دوم، در نظر گرفتن این مسئله است که برای درک یک پدیده، فرد اول باید نهایت‌ها را در نظر بگیرد ـ مخصوصاً اگر، مثل قوی سیاه، یک تأثیر فزاینده‌ی خارق‌العاده هم به همراه داشته باشند.
احسان رضاپور
سؤال عمیق‌تری وجود دارد: ذهن ما برای چه ساخته شده است؟ به نظر می‌رسد که کتابچه‌ی راهنمای اشتباهی را در دست داریم. به نظر نمی‌رسد ذهن ما برای فکر کردن و درون‌نگری ساخته شده باشد؛ اگر چنین بود، امروزه امور برای ما آسان‌تر بود، ولی در آن صورت امروز اینجا نبودیم، و من اینجا نبودم تا درباره‌اش حرف بزنم ـ جد متفکر من که عادت داشت خوب همه‌ی جوانب را بررسی کند، توسط شیری خورده می‌شد، درحالی‌که پسرعمویش که چندان اهل فکر و بررسی جوانب نبود اما در عوض فِرز و چالاک بود، با واکنشی سریع برای نجات جانش پا به فرار می‌گذاشت. به این نکته توجه داشته باش که فکر کردن کاری وقت‌گیر و عموماً تلف‌کننده‌ی بزرگ زمان است
احسان رضاپور
از آنجایی که قوهای سیاه غیرقابل پیش‌بینی‌اند، باید با وجودشان خود را سازگار کنیم (نه اینکه ساده‌لوحانه سعی در پیش‌بینی آن‌ها داشته باشیم).
احسان رضاپور
مسئله‌ی حیرت‌آور، بزرگی خطاهای پیش‌بینی ما نیست؛ بلکه فقدان آگاهی ما از عدم‌توانایی‌مان در پیش‌بینی کردن است.
احسان رضاپور
اغلب می‌گویند "آدم عاقل کسی است که اتفاق‌های در راه را می‌بیند". اما شاید باید گفت آدم عاقل کسی است که می‌داند نمی‌تواند دوردست‌ها را ببیند.
کاربر ۳۵۱۳۷۰۵
رابطه‌ی لذت و نوشیدن آب را در نظر بگیر. اگر در حد مرگ تشنه باشی، آن‌گاه یک بطری آب حالت را به میزان قابل‌توجهی سر جایش می‌آورد. آب بیشتر معنایش لذت بیشتر است. ولی اگر به تو یک تانکر آب بدهم چطور؟ تردیدی نیست که سرحال آمدن تو به‌سرعت حساسیت خود را نسبت به مقادیر بعدی از دست می‌دهد. به واقع، اگر به تو حق انتخاب بین یک بطری و یک تانکر را بدهم، بطری را ترجیح می‌دهی ـ بنابراین لذت تو با مقادیر اضافی کاهش می‌یابد.
کاربر ۳۵۱۳۷۰۵
بورس‌باز جورج سورس وقتی دارد معامله‌ای می‌کند، مدام دنبال نمونه‌هایی می‌گردد که ثابت می‌کنند تئوری آغازین او اشتباه بوده است
امید پویان
همان دستی که به تو غذا می‌دهد، می‌تواند دستی باشد که گردنت را خرد می‌کند.
باران۴۸
واقعیت، مدام، ما را مجبور به بازنگری باورهایمان می‌کند.
باران۴۸
ما اسباب‌بازی می‌سازیم. برخی از این اسباب‌بازی‌ها دنیا را تغییر می‌دهند.
Alireza Ranjbar Hassani

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۰۸ صفحه

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۰۸ صفحه

قیمت:
۷۱,۰۰۰
تومان