بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بازمانده | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بازمانده

بریده‌هایی از کتاب بازمانده

نویسنده:چاک پالانیک
انتشارات:مهرگان خرد
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۱۵۲ رأی
۳٫۶
(۱۵۲)
تصور کنید که چطوری همهٔ زندگی‌تون تبدیل به شغلی بشه که نمی‌تونید تحملش کنید.
zohreh
«حقیقت اینه که زندگی می‌کنی تا زمانی که بمیری. واقعیت اینه که هیچ‌کی حقیقت رو نمی‌خواد.»
zohreh
از اون‌جایی که تغییرات ثابتن، از خودت می‌پرسی آیا مردم به‌خاطر این مشتاق مرگن چون تنها راهیه که توش واقعا همه چیز تموم می‌شه.
zohreh
می‌فهمید که مدیربرنامه درست می‌گفت. هیچ وقت به صلیب کشیدنی رو ندیده‌اید که توش مسیح لخت نباشه. هیچ وقت مسیح چاق ندیده‌اید یا مسیحی که بدنش مو داشته باشه. هر صلیب کشیدنی رو که تا حالا دیده‌اید، مسیح مثل مدلایی بود که لباس تنشون نیست.
zohreh
می‌فهمید که کاری که موقع انجامش کسی تماشاتون نکنه، ارزشی نداره.
zohreh
کلید رستگاری توی مقدار توجهیه که نصیبتون می‌شه. مقداری که تو معرض دید هستید، اسم‌تون سر زبوناست و رسانه‌ها دنبالتونن.
zohreh
طبق حرفای مدیربرنامه، بزرگ‌ترین عاملی که شما رو قدیس می‌کنه، حجم پوشش خبریه.
zohreh
چیزی که مردم فراموش می‌کنن اینه که حتی سفر به ناکجا آباد هم با یه قدم شروع می‌شه.
zohreh
این روزا هیچ‌کی برای شنیدن حرفای آدمی که خوشگل نیست، به سالنا و استادیوما نمی‌آد.
zohreh
واقعیت اینه که همیشه یکی بوده که به من بگه چکار کنم؛ کلیسا، مددکار و آدمایی که براشون کار می‌کنم. نمی‌تونم تنها بودن رو تحمل کنم. نمی‌تونم حتی فکر کردن به آزادی رو تحمل کنم.
zohreh
چیزی که توی منطقهٔ کلیسا به شما یاد می‌دن اینه که آرزوی چیزی رو نکنی. سرتو پایین بیندازی و به راهت ادامه بدهی. رفتار و اخلاقت معمولی باشه. تن صدات آروم باشه. حالا ببینید که فلسفهٔ اونا به کجا کشید. اونا مرده‌ن و من زنده‌م.
zohreh
برای همه چیز یه دلیلی وجود داره. برای هر روندی، برای هر محو شدنی، برای هر حس و حالی.
zohreh
حس می‌کنم یکی از کارای دفتر برنامهٔ خدا هستم؛ رنسانسی که دقیقاً بعد از دوران تاریکی رخ داد.
zohreh
تک تک دقیقه‌های زندگی من از قبل برنامه‌ریزی شده و از این حالت دیگه خسته شده‌م.
zohreh
می‌تونی به مردم حقیقت رو بگی، اما تا وقتی اون اتفاق رخ نده، هیچ‌وقت حقیقت رو باور نمی‌کنن. وقتی باورشون می‌شه که خیلی دیر شده. تو همون لحظه حقیقت براشون ظاهر می‌شه و اون‌وقته که دردسرای شما شروع می‌شه.
zohreh
تا وقتی که زنده‌ایم هر کاری که می‌کنیم غلطه. احساساتی که داریم غیرقابل کنترله. زندگی ما شبیه سفر کردن نیست، انگار فقط منتظریم. مسئلهٔ اصلی هم فقط زمانه.
zohreh
مددکار در مورد من همه‌چیز رو کشف کرد اما نتونست خودِ واقعیِ من رو کشف کنه. من نمی‌خواستم درمان بشم. نمی‌خواستم عیبم رو پیدا کنه و برای درست کردنم تلاشی بکنه.
zohreh
«کاش حداقل یه قسمت از زندگی‌م درست کار می‌کرد.»
zohreh
«زندگی‌ت تا الان یه کابوس وحشتناک بود، اما همه‌چیز بهتر می‌شه. صدامو می‌شنوی؟ صبور باش. همه‌چیز درست می‌شه.»
zohreh
«باشد تا در موقع مرگ کار ناتمامی نداشته باشی.»
zohreh

حجم

۲۱۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۹۰ صفحه

حجم

۲۱۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۹۰ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان