بریدههایی از کتاب بازمانده
۳٫۶
(۱۵۲)
حس خوبی داری وقتی بهصورت مرموزی از جهان اطرافت متمایز باشی. مثل اینکه زیر آفتاب تابستونی بشینی و حس کنی میتونی دنیای بهتری رو بسازی.
zohreh
تو فرهنگ کریدیش فقط اسم خونوادگی وجود داره. اسم خونوادگی از شوهر میآد. اسم خونوادگی تنها راه ادعای مالکیت چیزیه. اسم خونوادگی یهجور برچسبه.
zohreh
تصور میکنید اگه بیشتر و سریعتر تلاش کنید، میتونید جلوی هرج و مرج رو بگیرید. اما یه روزی همونطور که لامپ راهرو رو عوض میکنید، به خودتون میآیید که برای چندمین باره که این کار رو تکرار کردهاید.
zohreh
دوستدارم فکر کنم دنیا هر روز بهتر و بهتر میشه؛ اما میدونم در واقع اصلاً اینطور نیست. دوست داری یه تغییر خوب و پیشرفت توی مردم صورت بگیره، اما اتفاقی نمیافته. و دوست داری فکر کنی که میتونی کاری انجام بدی.
zohreh
مردمی که تو منطقهٔ کلیسا بزرگ شدهن، چنین باوری دارن. هر اتفاقی که بیفته تقدیر و فرمان الهیه؛ وظیفهایه که باید تکمیل بشه. هر شادی و غمی فقط در راستای مفید بودن شماست. هر احساسی نابود شدنیه.
zohreh
آدام بهم گفت که یکی از موهبتهایی که ممکنه با ترککردن منطقهٔ کلیسا از دست بدیم، صرفهجویی کردن و هدر ندادنه. و بهترین موهبتی که از دست میدیم، سکوته.
zohreh
«اینجا دنیای قشنگی نیست که بخواهی تو اون زندگی کنی و این همه هم رنج بکشی. این دنیا به این رنجش نمیارزه.»
zohreh
مردم نمیخوان که زندگیشون درست بشه. هیچکس نمیخواد مشکلاتش حل بشه. غصههاشون، حواسپرتیاشون و داستاناشون حل بشه و گندکاریاشون تمیز شه. اگه همهچی مرتب و تر و تمیز بشه، پس چی ازشون باقی میمونه؟
zohreh
«بیا از کلمهٔ اختراع استفاده نکنیم. کل قضیه رو ساختگی جلوه میده.»
اقیانوس آرام
اگه توی برنامههای ویدئویی نباشید و یا توی ماهواره و اینترنت نباشید، در واقع اصلاً وجود خارجی ندارید.
اقیانوس آرام
طبق حرفای مدیربرنامه، بزرگترین عاملی که شما رو قدیس میکنه، حجم پوشش خبریه.
اقیانوس آرام
هر چیز عادی به یهچیز مهم تبدیل میشه. حتی حبابای ریز قبل از جوشیدن آب.
اقیانوس آرام
چیزی که مردم فراموش میکنن اینه که حتی سفر به ناکجا آباد هم با یه قدم شروع میشه.
اقیانوس آرام
همهٔ زندگیام در حال فراموش کردنم. این یکی از مهارتای با ارزشمه.
اقیانوس آرام
«خودمو بکشم؟»
میگم: «ممنون. نه.»
بیایید تو این مورد خیلی عجله نکنیم.
اقیانوس آرام
بیاعتمادی نسبت به آینده، بیخیال شدن گذشته رو برامون سخت میکنه.
erfan
توی هر نفست حق انتخاب داری. هر دقیقه حق انتخاب داری.
erfan
مثلاً اگه مسیح بدون این که کسی اونو ببینه و براش عزاداری کنه و یا شکنجهش بده، تو زندان میمرد، ما رستگار میشدیم؟ ما اینجا بودیم؟
با احترام به مسیحیان.
طبق حرفای مدیربرنامه، بزرگترین عاملی که شما رو قدیس میکنه، حجم پوشش خبریه.
Sara
تعداد پلهها که بیشتر میشه، افکار آدم پرمعنیترم میشه.
شاید حتی بتونه جواب معماها رو پیدا کنه.
هر چیز عادی به یهچیز مهم تبدیل میشه. حتی حبابای ریز قبل از جوشیدن آب.
تو پله نودم دیگه هر تفکری یه جور وحی و الهام محسوب میشه. هر چیز عادیای معنادار میشه. معنای عمیق هر چیزی دقیقاً جلوی چشمتون قرار میگیره.
و همه اینها فوقالعاده هستند.
همهچیز عمیق و واقعی میشه.
Sara
مشکلات واقعی من هرچی هم که باشن، هیچ دوست نداشتم حل بشن. هیچکدوم از اسرار درون من دوست نداشتن برملا بشن، چه از طریق خاطراتم، چه از کودکیم یا از طریق دارو. ترسم این بود: «پس چی برام میموند؟» بنابراین هیچکدوم از مشکلات واقعیم رو نشون نمیدادم تا نتونه درمانشون کنه.
bookish_parisa
حجم
۲۱۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۹۰ صفحه
حجم
۲۱۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۹۰ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان