یه دختر زنگ زد و پرسید: «مردن درد داره؟»
بهش گفتم: «خب عزیزم، آره. اما زنده بودن بیشتر درد داره.»
صاد
مردم از چیزی که بهش تلفن میگفتن، برای صحبت با هم استفاده میکردن چون از این که به هم نزدیک باشن، متنفرن ولی از تنهایی هم میترسن.
Shirin Rassam
همهٔ مردم دنبال همچین چیزیان؛ اطمینان. اینکه بهشون قول داده بشه که همهچیز درست میشه.
Shirin Rassam
ماهی اول رو والدینم برام خریدن تا بهم یاد بدن چطور از مخلوقات زندهٔ خداوند نگهداری کنم و بهشون عشق بورزم. بعد از اون ششصدوچهل ماهی دیگه هم خریدم و تنها چیزی که یاد گرفتم اینه که هر چیزی که دوست داشته باشی، یه روزی میمیره.
Shirin Rassam
مردم نمیخوان که زندگیشون درست بشه. هیچکس نمیخواد مشکلاتش حل بشه. غصههاشون، حواسپرتیاشون و داستاناشون حل بشه و گندکاریاشون تمیز شه. اگه همهچی مرتب و تر و تمیز بشه، پس چی ازشون باقی میمونه؟
کوکتل مولوتوف
جامعهای که برای برده کردنتون، جسمتون رو عقیم نکنه، مغزتونو عقیم میکنه. اونا رابطه جنسی رو اونقدر بد و کثیف و خطرناک جلوه میدن، که ازش متنفر میشید.
نیتا
«مردن درد داره؟»
بهش گفتم: «خب عزیزم، آره. اما زنده بودن بیشتر درد داره.»
مری و راه های نرفته اش
من همهٔ خرچنگ رو خوردم قبل از اینکه حتی متوجه بشم قلبش هنوز داره میتپه.
pouria
اون گفت هیچکدوم از حرفهاش رو جایی نگم.
Mr.horen~
«مردن درد داره؟»
بهش گفتم: «خب عزیزم، آره. اما زنده بودن بیشتر درد داره.»
دو روح در یک بدن (شیلا)