بریدههایی از کتاب بازمانده
۳٫۶
(۱۵۲)
همه فکر میکنن زندگیشون باید حداقل به جذابیت خودارضایی کردن باشه.
yazdaan
حالا از خودمون میپرسیم که اگه کسی رنج و عذاب مسیح رو نمیدید، رستگار میشدیم؟
کلید رستگاری توی مقدار توجهیه که نصیبتون میشه. مقداری که تو معرض دید هستید، اسمتون سر زبوناست و رسانهها دنبالتونن.
yazdaan
فکر کنید که این فقط یه تمرین کاریه. فکر کنید که کل زندگیتون یه جُک مسخره بوده.
yazdaan
میتونی به مردم حقیقت رو بگی، اما تا وقتی اون اتفاق رخ نده، هیچوقت حقیقت رو باور نمیکنن. وقتی باورشون میشه که خیلی دیر شده. تو همون لحظه حقیقت براشون ظاهر میشه و اونوقته که دردسرای شما شروع میشه.
yazdaan
مادرم، برادرم آدام، پدرم، خواهرام و برادرای دیگه همه مردهن و زیر خاکن و به منی که تنها بازماندهم میخندن. ولی من هنوز باید زندگی کنم و با مردم این دنیا کنار بیام.
واسه همین میخندم.
yazdaan
یه هفته جنون آتشافروزی داشتم، هفتهٔ بعدش اختلال آشفتگی جنسی.
بهم گفت که دوست دارم جلب توجه کنم. هفتهٔ بعدش تمام علائمش رو براش اجرا کردم.
یه بار بهم گفت دچار هراس از محیط بسته هستم، پس هفتهٔ بعدش تو حیاط با هم ملاقات کردیم. یه بار گفت کمبود توجه دارم، پس سعی کردم مدام موضوع صحبت رو عوض کنم.
صاد
فقط به داشت ترسناک ناشناس.
خالد
«اگه همیشه نگران اتفاقای بد و فجایع باشی، مدام میآن سمتت.»
zohreh
اونجور که مدیربرنامه میگه، راز تو اوج بودن اینه که تهدیدی برای کسی به حساب نیایی؛ هیچی نباشی، مثل یه ورق کاغذ سفید. و مردم هرچی میخوان روش بنویسن. مثل یه آینه باشم.
zohreh
«آیا خوشبختی بیش از حد در بهشت آنقدر حوصله سر بر بود که میتواند خوردن سیب را توجیه کند؟»
zohreh
«سوال بزرگی که مردم میپرسن این نیست که ماهیت هستی چیه؟ سوال بزرگی که مردم میپرسن اینه که هستی از کجا اومده؟»
zohreh
خبر بد اینه که ما هیچ کنترلی روی اوضاع نداریم.
خبر خوب اینه که تو نمیتونی اشتباه کنی.
zohreh
«همهچیز بدیهی و مشخصه. فقط یه آینده وجود داره. تو انتخاب دیگهای نداری.»
zohreh
هیچ ارادهٔ آزادی وجود نداره.
هیچ متغیری وجود نداره.
zohreh
اگه خوب نگاه کنی، تاریخ هیچچیزی به جز تکرار نیست.
چیزی که ما بهش میگیم آشفتگی در واقع الگوهاییان که ما از درک و تشخیص اونا عاجزیم. چیزی که بهش میگیم تصادفی، در واقع الگوهاییان که کشفشون نکردیم. چیزی که نمیفهمیم رو میگیم مزخرف. چیزی که نمیتونیم بخونیم رو میگیم قلمبه و سلمبه.
zohreh
اونجور که فرتیلیتی هولیس میگه هیچ آشفتگیای تو دنیا وجود نداره.
فقط الگوهان، الگو پشت الگو، الگوهایی روی الگوهای دیگه تأثیر میذارن. الگوهایی که الگوهای دیگه رو پنهان میکنن. الگوهایی که توشون الگوی دیگهای نهفته ست.
zohreh
«بارور باش و زاد و ولد کن و خدا رو عبادت کن. این کارا خطری نداره. این کاریه که همیشه انجام دادهیم.»
zohreh
فرق بین خودکشی و شهادت به پوشش خبری اونه.
اگه یه درخت توی جنگل بیفته و کسی شاهد اون نباشه، همونجا میمونه و میپوسه.
zohreh
مردم دنبال اینن که همهچیز رو بذارن کنار هم. اونا دنبال راهیان که تقدس، معنویت، مد و فشن و زرقوبرق رو بذارن کنار هم. مردم دوست دارن هم خوب باشن هم خوشتیپ.
zohreh
هیچکی دوست نداره خدایی رو بپرسته که همون مشکلات مشابه رو داره، مشکلات تنفسی، موهای آشفته، ناخونای نامرتب، مثل یه انسان معمولی. تو باید چیزی باشی که مردم معمولی نیستند. وقتی شکست خوردن، تو باید ادامه بدی. چیزی باش که مردم عادی میترسن باشن. چیزی بشو که اونا تحسینش میکنن.
zohreh
حجم
۲۱۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۹۰ صفحه
حجم
۲۱۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۹۰ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان