بریدههایی از کتاب بازمانده
۳٫۶
(۱۵۲)
مردم نمیخوان که زندگیشون درست بشه. هیچکس نمیخواد مشکلاتش حل بشه. غصههاشون، حواسپرتیاشون و داستاناشون حل بشه و گندکاریاشون تمیز شه. اگه همهچی مرتب و تر و تمیز بشه، پس چی ازشون باقی میمونه؟ فقط به داشت ترسناک ناشناس.
مری و راه های نرفته اش
مردم نمیخوان که زندگیشون درست بشه. هیچکس نمیخواد مشکلاتش حل بشه. غصههاشون، حواسپرتیاشون و داستاناشون حل بشه و گندکاریاشون تمیز شه. اگه همهچی مرتب و تر و تمیز بشه، پس چی ازشون باقی میمونه؟
a°mir°ali
امتحان میشه، امتحان میشه.... یک...، دو...، سه....
آسمان صاف و آبیه و نور خورشید به همهجا میتابه. ما بالای ابراییم و امروز یه روز زیباست، یه روز زیبای ابدی.
a°mir°ali
یه دختر زنگ زد و پرسید: «مردن درد داره؟»
بهش گفتم: «خب عزیزم، آره. اما زنده بودن بیشتر درد داره.»
z.n
اینقدر سیاه و سفید دیدن همهچیز شاید یه جورایی امید به زندگی رو برام کمرنگ کنه.
narges
درِ کابین جلویی باز شد. بعد خلبان رفت، و حتی قبل از اینکه در کابین بسته بشه لبهٔ در وایستادم پشت سرش و دستشویی کردم. تابهحال هیچچیز اندازهٔ اون دستشویی بهم مزه نداده بود. اگه جناب نیوتون درست گفته باشه، نباید این کارم توی مسیر برای خلبان مشکلی ایجاد کرده باشه.
مکنون
مردم از چیزی که بهش تلفن میگفتن، برای صحبت با هم استفاده میکردن چون از این که به هم نزدیک باشن، متنفرن ولی از تنهایی هم میترسن.
maryam
هر احساسی نابود شدنیه. پیشبینی آینده و یا حسرت گذشته فقط یه اضافهکاری احمقانهست،
mohammad
بیشتر وقتا کار من تمیز کردن خونههاست. کار تمام وقتم خرحمالی واسه مردمه و کار پاره وقتم خدایی کردنه.
mohammad
مردم نمیخوان که زندگیشون درست بشه. هیچکس نمیخواد مشکلاتش حل بشه. غصههاشون، حواسپرتیاشون و داستاناشون حل بشه و گندکاریاشون تمیز شه. اگه همهچی مرتب و تر و تمیز بشه، پس چی ازشون باقی میمونه؟
Golsa Shahbazi
میگه: «تنها چیزی که میدونم اینه که یه راهی واسه خلاص شدن از این موقعیت پیدا میکنی. راهی برای ول کردن این زندگی داغون و اتفاقایی که پشت سر گذاشتی پیدا میکنی. تو برای همهٔ دنیا میمیری.»
yazdaan
اون میگه: «تو همهٔ زندگیت، تو به بقیه احتیاج داشتی تا بهت بگن چه کار کنی. خونوادهت، کلیسات، رئیسات، مددکارت، مدیربرنامه، برادرت…»
yazdaan
«اونا مجبورت کردن فقط دنیایی که خودشون برات ساختن رو ببینی.
yazdaan
آدام میگه: «اگه تو هیچوقت رابطه نداشته باشی، هیچوقت حس قدرت نداری. هیچوقت برای خودت هویت نداری. رابطه چیزیه که مارو از والدینمون جدا میکنه. بچهها رو از بزرگا جدا میکنه. با داشتن رابطهست که نشونههای بلوغ بهوجود میآد.»
yazdaan
بیرون خورشید داشت طلوع میکرد. ذهن ما طوری کنترل شده بود که فکر میکردیم توی دنیای خارج هیچ شانسی برای داشتن رابطه نداریم. در اصل هیچ کدوم از ما توی دنیای خارج تمایلی به داشتن رابطه نداریم. هیچوقت به کلیسا خیانت نمیکردیم. همهٔ عمرمون رو فقط صرف کارمون میکردیم.
yazdaan
جامعهای که برای برده کردنتون، جسمتون رو عقیم نکنه، مغزتونو عقیم میکنه. اونا رابطه جنسی رو اونقدر بد و کثیف و خطرناک جلوه میدن، که ازش متنفر میشید.
yazdaan
آدام میگه اولین کاری که هر جامعه برای برده کردنتون انجام میده، عقیم کردنتونه. اسم دیگهش خواجهشدنه. اونا جوری این موضوع رو جا میندازن انگار شما از رابطه لذت نمیبرید. اونا قسمتایی از بدن رو میبرن؛ یه قسمتایی از دستگاه تناسلی. قسمتی از بدنت که باعث تحریک حس جنسی میشه رو میبرن تا تو کمتر لذت ببری.
yazdaan
طبق گفتههای مدیربرنامه، راز معروف شدن اینه که مرتب بگی آره.
yazdaan
کاری که موقع انجامش کسی تماشاتون نکنه، ارزشی نداره.
yazdaan
برنامهٔ کاری شما از قبل براتون مشخص شده بود.
هیچوقت نباید نسبت به کارتون بیحوصله بشید و چیز بیشتری بخواهید.
این قانون کلیسا بود که باقی عمرتون باید به یه شکل سپری میشد. باید تنها باشید. چیزی تغییر نکنه. هر روز یه کار رو انجام بدید. این خودش نوعی موفقیت بود و جایزهش هم این بود:
کوتاه کردن چمنا.
و کوتاه کردن چمنا.
و کوتاه کردن چمنا.
yazdaan
حجم
۲۱۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۹۰ صفحه
حجم
۲۱۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۹۰ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان