بریدههایی از کتاب بازمانده
۳٫۶
(۱۵۲)
اینا همه توی پروندهای که مددکار داشت، نوشته شده. بعد چیزی به اسم پارگی مری رخ داده و بعدش پریتونیت. بعد تقریباً نزدیک طلوع آفتاب اون مرده بود.
اقیانوس آرام
اون میگه من آدمیام که غم و اندوهم رو سرکوب میکنم.
اقیانوس آرام
اینجایی که الان هستیم آغازِ پایانه.
اقیانوس آرام
جهنم با وجود من جهش بزرگی برای هزار سال آینده خواهد داشت. میخوام تاج و تخت راه بندازم.
شیلا در جستجوی خوشبختی
اولینبار که عشقِ زندگی خودتون رو میبینید باید روی این موضوع حساب کنید که اون یه روز میمیره.
شیلا در جستجوی خوشبختی
«اینجا دنیای قشنگی نیست که بخواهی تو اون زندگی کنی و این همه هم رنج بکشی. این دنیا به این رنجش نمیارزه.»
شیلا در جستجوی خوشبختی
مردم نمیخوان که زندگیشون درست بشه. هیچکس نمیخواد مشکلاتش حل بشه. غصههاشون، حواسپرتیاشون و داستاناشون حل بشه و گندکاریاشون تمیز شه. اگه همهچی مرتب و تر و تمیز بشه، پس چی ازشون باقی میمونه؟ فقط به داشت ترسناک ناشناس.
شیلا در جستجوی خوشبختی
وقتی برای مردم حقیقت رو میگیم، از اینکه چرا هیچکدوم از ما اعتراضی نکردیم، ناراحت و ناامید میشن.
Mithrandir
با قلب شکسته اینجا نشستهم و میرینم به زندگیم.
nazila
"او که باید تا انتها تحمل کند، همانطور هم نجات خواهد یافت."
son son
"از نظر دنیا او یک بازنده بود، ولی از نظر من او تمام دنیا بود."
son son
فرقی نمیکنه که چقدر توی انتخابتون حساس باشید، هیچ وقت راضی نمیشید.
MahShid Pourhosein
این ماهی قرمز، ششصد و چهل یکمین ماهی من تو طول زندگیمه. ماهی اول رو والدینم برام خریدن تا بهم یاد بدن چطور از مخلوقات زندهٔ خداوند نگهداری کنم و بهشون عشق بورزم. بعد از اون ششصدوچهل ماهی دیگه هم خریدم و تنها چیزی که یاد گرفتم اینه که هر چیزی که دوست داشته باشی، یه روزی میمیره. اولینبار که عشقِ زندگی خودتون رو میبینید باید روی این موضوع حساب کنید که اون یه روز میمیره.
علیرضا خانی زارع
خودِ واقعیم همینه، یا قبول کن یا برو. مثلاً برام مهم نیست که اون درمورد من چه فکری میکنه. داشتن ظاهری خوب جزء نقشهٔ من نیست. میخوام خیلی طبیعی و واقعی بهنظر برسم.
دنبال یه تیپ بکر و دست نخورده و درعینحال بالغ هستم. نمیخوام تشنه به نظر برسم. میخوام بهش نشون بدم ارزش امتحان کردن رو دارم. شسته شده ولی اتو نکشیده. تمیز اما جلا داده نشده. با اعتماد به نفس اما فروتن.
میخوام صادق بهنظر برسم. حقیقت درخشان و براق نیست.
مری و راه های نرفته اش
بهش گفتم دلایل خوب زیادی برای زندگیکردن هست. و دعا کردم نخواد یه لیست از این دلایل رو براش بگم.
✓
مردم از چیزی که بهش تلفن میگفتن، برای صحبت با هم استفاده میکردن چون از این که به هم نزدیک باشن، متنفرن ولی از تنهایی هم میترسن
مری و راه های نرفته اش
بیشتر وقتا کار من تمیز کردن خونههاست. کار تمام وقتم خرحمالی واسه مردمه و کار پاره وقتم خدایی کردنه.
مجنون الرضا
«یادت باشه فقط چند ساعت وقت داری. معلوم نیست دقیقاً کی سوختت تموم میشه. ممکنه حتی وسط داستان زندگیت بمیری.»
کاربر ۲۰۳۱۳۲۰
وقتی صد و دهمین پله رو رد کردید، میفهمید اگه توی برنامههای ویدئویی نباشید و یا توی ماهواره و اینترنت نباشید، در واقع اصلاً وجود خارجی ندارید.
شما مثل همون درختی هستید که توی جنگل میافته و هیچکی هیچ اهمیتی بهش نمیده.
مهم نیست کاری انجام میدید یا نه. اگه کسی بهتون توجه نکنه و شما رو نبینه، هیچ فایدهای نداره.
واقعی یا الکی، این از اون دسته از حقایقیه که از درون، شما رو میخوره.
yazdaan
توی آسمون بالای سرمون خورشید به اشتباهاتی که پشت سر هم تکرار میکنیم، نگاه میکنه. همون آسمون آبی که هر بلایی که سرمون اومد رو میدید.
صاد
حجم
۲۱۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۹۰ صفحه
حجم
۲۱۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۹۰ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان